وقتی زمستان سه سال پیش با محمدرضا شرفی خبوشان نام «صاد» را برای نشر انتخاب کردیم، نمیدانستیم که چه روزهایی در انتظار است. صاد حرف مقطعهای است که در تفسیر اشاره شده است نام چشمهای است در عرش خدا و البته یکی از حروف الفبای فارسی. میخواستیم ناممان هم اسلامی باشد و هم ایرانی. با همفکری و کمک و حمایت دوستانی چون سیدمیثم سیدصالحی و یاسر جلالی میخواستیم کسبوکاری راه بیندازیم در عرصه محتوای عمیق که به مرور زمان خودگردان شود و بتوانیم سرمایه اولیه را برگردانیم.
میرشمسالدین فلاح هاشمی، محمدرضا شرفی خبوشان، مرضیه مرادی، بهزاد جامه بزرگ، رامبد خانلری در عرصه محتوایی توانستند اتفاقات خوبی در جذب و تولید آثار ممتاز و خوب رقم بزنند. همکاران دیگر در بخش اجرایی و بازاریابی تمام تلاش خود را کردند که تیم محتوایی بتواند راحتتر کار کند و دیده شود.
نشر صاد توانست در ۲ سال و نیم، ۳۲۰ محصول تولید کند. ۶۰ رماننویس کشف کند و پرورش دهد و آثار آنان را منتشر کند، ۸ ویراستار جدید تربیت کند، ۵ کتابش را به زبانهای دیگر ترجمه کند و در ترکیه و پاکستان و لبنان منتشر کند. در نشرسرای خودنویس یک شبکه ۷ هزار نفره تولید کننده محتوا ساخته شد و در نشر صوتی قناری، کتب صوتی و پادکستهای خوبی تولید شد. به فضل خدا برای اولین بار یک نشر نوپا توانست در دو سال اول در بیش از ۲۰ رشته مختلف در جوایز ملی، نامزد شود و ۷ جایزه ببرد یا شایسته تقدیر شود.
همه این موفقیتها در شرایطی رقم خورد که مشکلات زیادی داشتیم. هنوز به تأسیس رسمی نرسیده بودیم و مشغول تکمیل تیم بودیم که کرونا آمد؛ یک شوک جدی به همه کسبوکارها وارد شد. دو ماه از تأسیس رسمی گذشته بود که قیمت ارز دو برابر شد و شوک دوم به برنامهریزی ما وارد شد. همینطور مشکلات دیگری در محیط به وجود آمد که عددهای غیرقابل پیشبینی ما که ۱۰ درصد کل هزینهها بود، جبران کننده این همه اتفاقات پیشبینی نشده نبود اما با همه این مسائل اقتصادی، اتفاقات خوبی در حوزه محتوایی افتاد.
نشر صاد به من و دوستانم در نشر صاد این درس را داشت که در سختترین شرایط میتوان با اراده و عزم راسخ، با همدلی و تواضع، با خلاقیت و کیفیت مسیر را پیمود و اتفاقات بزرگی رقم زد.
حتما در این مسیر خطا و اشتباه داشتیم که عذرخواهم و به جز طلب حلالیت از همه، خواهان دعای خیرتان هستم.
روز گذشته بار سنگین مسئولیت انتشارات علمی فرهنگی بر عهدهام گذاشته شد. به لطف خداوند تبارک امیدوارم و محتاج دعا و کمک دوستان گرانقدرم هستم. در روز معارفه عرض کردم نبرد بین محتوای عمیق و محتوای سطحی در این سالها جدی است؛ پیروزی در این نبرد، کمک و یاری همه نیکاندیشان و مؤمنان را میطلبد.
نگاه به اثرگذاری فرهنگ اسلامی-ایرانی در عرصه بینالملل با استفاده از فناوریهای جدید و مهمتر از همه جدی کردن نقش مردم در تولید و توزیع محتوای عمیق به پیشرفت فرهنگی ما کمک خواهد کرد. امیدوارم با پرهیز از شتابزدگی و با استفاده از کار علمی بتوان بر مشکلات اداری و اجرایی این انتشارات بزرگ با همه ظرفیتهای خوبی که دارد، غلبه کرد و فعالیتهای نشر را در راستای مأموریت اصلیاش که همان اثرگذاری فرهنگی است ساماندهی کرد.
---
پینوشت: در مورد نشر صاد و عملکردی که به لطف دوستان خوبم در تیم نشر صاد حاصل شد هم به زودی گزارشی مینویسم.
* این سلسله یادداشت در خبرگزاری مهر منتشر میشود.
در یادداشتهای قبلی پس از ضرورت توسعه نشر دیجیتال، در مورد چالشهای قانونی، چالشهای اقتصادی و سپس چالشهای فرهنگی - اجتماعی سخن رانده شد. در این یادداشت چالشهای بین المللی در توسعه نشر الکترونیک مورد نظر است که به صورت مختصر و مفید بیان میشود:
- سطح دیپلماسی فرهنگی
سطح دیپلماسی فرهنگی ایران نسبت به ظرفیتهای بینظیر فرهنگ غنی آن، بسیار نازل است. ما نه از ظرفیتهای ایرانِ فرهنگی در حوزه تمدنی ایران بهرهای میبریم و نه از ظرفیتهای کشورهای اسلامی درست استفاده میکنیم. حتی بسیار پیش آمده که با وجود اینکه پیروزیهای سیاسی در برخی کشورها نصیب ما شده است اما نتوانستهایم بهرهبرداری فرهنگی لازم را انجام دهیم. مثلا با وجود اینکه در عراق، لبنان و سوریه عمق استراتژیک خوبی از نظر سیاسی ایجاد کردهایم اما بعد از مدتی به دلیل عدم فعالیتهای فرهنگی مؤثر، همان پیروزیها هم کمرنگ میشود.
مجموعهای از دلایل باعث بهوقوع پیوستن این مهم شده است. به جز اینکه حوزه نشر، جذابیت آنچنانی برای دیپلماتهای ما ندارد، عدم هدفگذاری مخاطب جهانی در بین ناشران ایرانی و ناکافی بودن شناخت آنان از فضای بینالمللی به آن دامن میزند. همچنین به دلیل نپیوستن ایران به کنوانسیون برن، ناشران ایرانی در دنیا جدی گرفته نمیشوند. به همین دلایل است که مشاهده میشود عموما فعالیتهای ایران در حوزه نشر هم فعالیتهای حاکمیتی است که با عموم مردم در سراسر دنیا ارتباط چندانی برقرار نکرده است.
با توجه به هزینههای زیاد چاپ و توزیع به سایر کشورها و البته شرایط تحریم، نشر الکترونیک میتواند به عنوان یک فرصت برای تسهیل دسترسی به عموم مردم در کشورهای هدف شناخته شود.
- رشد شتابان فناوری
رشد شتابان فناوری در دنیا باعث فاصله گرفتن بیشتر کشور از اثرگذاری جهانی در رقابت با کشورهای پیشرفته خواهد شد. ما معمولا در سخت افزار حرفی برای گفتن در دنیا نداریم و در نرم افزار نیز هر چند اوضاع خیلی بهتری داریم اما خلاقیت و نوآوری در این بخش کمتر مشاهده شده و بیشتر مقلدهای خوبی هستیم.
بسیاری از ناشران ایرانی، شناخت خوبی از فرصتهای نشر الکترونیک برای دسترسی به مخاطبان خارجی ندارند و پلتفرمهای ایرانی هم با پلتفرمهای روز دنیا فاصله بسیاری دارند و توان رقابت با پلتفرمهای جهانی را در کشورهای دیگر ندارند.
- رقبای قدرتمند
در دنیا رقبای قدرتمندی داریم که برای ورود به بازار جهانی، ناگزیر از رقابت با آنها هستیم. به طور مثال در صنعت کتاب الکترونیک، آمازون در اکثر کشورهای دنیا دارای شبکه توزیع گسترده و امکان تبلیغ مناسب است و رقابت با شرکتی که به تنهایی بیش از نیمی از گردش مالی فروش کتاب الکترونیک در جهان را به خود اختصاص داده است، کار راحتی نیست. تعیین راهبردهایی برای انتخاب مخاطب هدف، انتخاب موضوعات خاص که نقاط قوت ما در جهان محسوب میشود و امثالهم میتواند به این نبرد نامتوازن سر و شکل بهتری دهد، به شرط آنکه اراده کنیم.
- تحریمها
تحریمهای ظالمانه بینالمللی باعث میشود نه تنها به دلیل عدم پیوستن ایران به کنوانسیون برن، ناشران بینالمللی در خرید و فروش امتیازات کتب و محتواهای گوناگون ما را جدی نگیرند؛ بلکه به دلیل قوانین سفت و سخت تحریمی، از هر گونه فعالیت با ناشران ایرانی بهراسند. ناشران خارجی حتی از فروش امتیاز به ناشران ایرانی سر باز میزنند، زیرا دریافت پول از یک شرکت ایرانی مخصوصا وابسته به دولت میتواند جریمههای سنگینی برای آنها داشته باشد.
ایجاد کنوانسیونهای جدید با کشورهای عضو جنبش عدم تعهد یا عضو سازمان کشورهای اسلامی میتواند کمی شرایط را بهبود بخشد. ضمن آنکه ثبت شرکتها و انتشارات در کشورهای دیگر، میتواند راه حل موقتی باشد که در عرضه نشر الکترونیک به دلیل دسترسی راحتتر به مخاطب نهایی یاریگر باشد. به طور مثال، ناشران به جای آنکه امتیاز اثر خود را به ناشری خارجی به سختی بفروشند، با انتشار کتب خود در پلتفرمهای کتاب الکترونیک در دنیا، بتوانند محتوای خود را به مخاطبهای بین المللی عرضه کنند.
- چالش ما در کشورهای فارسی زبان
حوزه نفوذ فرهنگی ایران در کشورهای فارسی زبان همسایه که همواره شیفته ادبیات و شعر فارسی هستند یکی از فرصتهای بینظیر برای رشد و توسعه کتاب الکترونیک است اما دو چالش جدی در این مسیر وجود دارد. یکی رسمالخط متفاوت آنها در نگارش کلمات است و دیگری زیرساختهای ضعیف در حوزه دیجیتال و پرداختهای بانکی.
برای چالش اول پیشنهاد ورود کتب صوتی خوب فارسی به بازار کشورهای فارسیزبان وجود دارد، و برای چالش دوم، یا باید منتظر توسعه بهتر زیرساختهای دیجیتالی آنها بمانیم یا به طور مثال اپراتورهای ما شروع به خدمترسانی مناسب در آن کشورها کنند.
طبیعتا هیچ فعالیت بینالمللی از طرف ما نباید همراه غفلت از زبان فارسی باشد و باید توجه جدی برای توسعه و پیشبرد قدرت زبان فارسی در آن انجام شود.
این سلسله یادداشت در خبرگزاری مهر منتشر میشود.
در یادداشتهای قبلی پس از ضرورت توسعه نشر دیجیتال، در مورد چالشهای قانونی و سپس چالشهای اقتصادی سخن رانده شد. در این یادداشت چالشهای فرهنگی – اجتماعی در توسعه نشر الکترونیک مورد نظر است که به صورت مختصر و مفید بیان میشود:
- ارزش نبودن مطالعه در میان مردم
مطالعه در میان مردم «ارزش» نیست. در محیط خانواده، دوستان، مشاغل و سایر شبکههای انسانی، مطالعه کتاب به ارزش تبدیل نشده است. ثروت، ارتباطات و قدرت در جامعه ما ارزش بیشتری دارند و در جایی که مرتبط با کسب دانش است، مدرک به جای کتابخوانی اولویت بیشتری دارد! در مراودات روزانه مردم، عدم مشاهده یک برنامه تلویزیونی یا نداشتن حساب کاربری در یکی از شبکههای اجتماعی شاید یک ضعف بزرگ به حساب بیاید و مردم تحت تأثیر «اثر شبکهای» مجبور به دیدن آن برنامه تلویزیونی و یا ایجاد حساب کاربری در آن شبکه اجتماعی بشوند، اما این وضعیت در مورد مطالعه کتاب رخ نمیدهد.
- وضعیت سواد رسانهای مردم
وضعیت سواد رسانهای مردم در ایران مطلوب نیست. آخرین آمار رسمی، حکایت از نمره ۱۲ از ۱۰۰ سواد رسانهای مردم دارد. یکی از اثرات مهم پایین بودن سطح سواد رسانهای، عدم مدیریت مصرف رسانهای است. مردم بر مصرف رسانهای خود مدیریت ندارند و به دلیل استفاده بیشتر از رسانههای سطحی، ذائقه آنان روز به روز تحلیل میرود. به همین دلیل است که از مردم میشنویم که برای مطالعه کتاب «فرصت کافی» ندارند اما همین افراد برای گشتوگذار در شبکههای اجتماعی و یا پیامرسانهای موبایلی فرصت دارند. البته که رسانهها هم در این زمینه کمکاری کردهاند و فرصتهای نشر الکترونیک برای عموم مردم به اندازه کافی تبیین نشده است.
- فرهنگ شفاهی و نبود عادت مطالعه مردم
یکی دیگر از چالشها که شاید بیش از سایر چالشها در رسانهها و میان نخبگان گفته میشود، فرهنگ شفاهی مردم است که عادت به مطالعه در میان عموم را ایجاد نکرده است. قول مشهور انتقال مردم ایران از کهکشان شفاهی به کهکشان رادیو و تلویزیون که دکتر محسنیان راد ارائه کرده است، مورد تأیید اکثر کارشناسان است. شرط لازم کتابخوانی، با سواد بودن است، حال آنکه تا همین چند دهه قبل، بیش از نیمی از مردم ایران بیسواد بودهاند و به همین دلیل انس با کتابخوانی بیش از آنکه یک فرهنگ همگانی باشد، یک فرهنگ نخبگانی و طبقه روشنفکری تعریف میشود.
- متکثر شدن سبک زندگی
به وجود آمدن طبقات جدید اجتماعی، که البته به اعتقاد کارشناسان منشأ اقتصادی دارد اما نتیجه فرهنگی و اجتماعی بروز داده است، باعث به وجود آمدن دغدغه، نیاز و ذائقه جدید در میان مخاطبان شده است. صنعت نشر و به ویژه نشر الکترونیک نباید به این تغییرات بیتوجه باشد.
طی سالهای گذشته طبقه متوسط شهری، با نوسانات مختلفی مواجه بوده است. تقریبا در طول دهه هشتاد، با توجه به بالا رفتن قدرت خرید مردم، طبقه متوسط از نظر اقتصادی در جامعه رشد پیدا کرد اما از نظر فرهنگی، فرهنگسازی لازم برای چگونگی هزینهکرد صحیح برای رشد جامعه انجام نشده بود. در طول دهه نود، قدرت خرید مردم کاهش پیدا کرد و بخشی از طبقه متوسط، مجددا به طبقه فرودستان کوچ کردند اما با مصرف رسانهای متفاوت! با توجه به اثرات رسانههای نوین به ویژه بر نوجوانان و جوانان، در حال حاضر افرادی در کشور مشاهده میکنیم که از نظر اقتصادی، طبقه متوسط شهری نیستند اما از نظر فرهنگی – اجتماعی در این گروه دسته بندی میشوند، در حالی که از این نظر هم فرهنگسازی لازم انجام نشده است.
سلایق گوناگون و البته سطحی این دسته از افراد که در سند داخلی شورای عالی انقلاب فرهنگی به «همهچیزخواری فرهنگی» تعبیر شده است، نیاز به برنامه ریزی جدی دارد. در سالهای اخیر با درصد قابل توجهی از طبقه متوسط شهری مواجهیم که هم موسیقی سنتی گوش میدهد و هم پاپ و هم رپ و راک؛ آن هم درست در یک روز و در یک شرایط از نظر روحی. این اتفاق با درجه پایینتری از حساسیت در مورد کتاب هم در حال وقوع است. نیازهای این طبقه سطحی شده است و بسیار متنوع و متغیر.
- پیر شدن جمعیت
پیر شدن جمعیت یک آفت برای هر جامعه است. پیر شدن جمعیت یعنی کاهش خلاقیت و اهمیت خلاقیت در صنایع خلاق نیاز به بازگویی ندارد. البته در نشر الکترونیک ایران با توجه به نوپا بودن صنعت و جوان بودن جمعیت کشور در حال حاضر، خطر پیر شدن جمعیت خیلی به چشم نیاید اما در میان مدت تعداد مخاطبان بالفعل این صنعت رو به کاهش خواهد بود. در خط مشیگذاری توسعه صنعت کتاب الکترونیک نباید از این مؤلفه غفلت کرد.
این سلسله یادداشت در خبرگزاری مهر منتشر میشود.
نگارنده از یادداشت دوم قصد دارد چالشهای مهم توسعه نشر الکترونیک را بیان کند. در یادداشت قبلی، چالشهای سیاستی و قانونی بررسی شد و در این یادداشت، چالشهای اقتصادی به صورت خلاصه و مفید مورد نظر است. مواردی که بیان میشود در مورد عموم ناشران است و طبیعتا همیشه استثناهایی وجود دارد.
- اقتصاد دولتی
دولتی بودن اقتصاد یکی از چالشهای اساسی صنعت نشر و به تبع آن نشر الکترونیک است. دولتی بودن منجر به نگاه هزینهمحور به جای نگاه درآمدمحور میشود. دولتی بودن اقتصاد در کشور ما، به معنی وابسته بودن به نفت هم تفسیر میشود. وقتی وابستگی به نفت در صنایع به ویژه صنایع فرهنگی رقم بخورد، به احتمال زیاد مردم از محوریت خارج میشوند و نیاز، توان و تمایل به خرید مصرف کننده اصلی، «نقطه اتکا» قرار نمیگیرد.
در صنعت کتاب، وابسته به نفت بودن باعث میشود که ناشران دولتی با اینکه امکانات زیادی را مصروف میدارند اما وضعیت خوبی در بازار نداشته باشند. البته این در مورد همه ناشران دولتی صدق نمیکند و استثناهایی مشاهده میشود.
یکی دیگر از معایب اقتصاد دولتی و اداره دولتی نشرها، عمر کوتاه مدیریت در نشرهای دولتی است. عرصه محتوای عمیق، عرصهای است که برای اثربخشی نیازمند مدت زمان تقریبا طولانی هستیم و در همه جای دنیا دیده میشود که عموما نشرهای موفق، دوره مدیریتی طولانیمدتی را تجربه میکنند.
- مسائل مرتبط با شرایط تورمی
در یک دهه گذشته نرخ تورم بالا در سالهای متمادی و البته رکود تورمی در میانه دهه نود را شاهد بودیم. این شرایط باعث شده که صنایع فرهنگی، روزهای خوبی را تجربه نکنند. از طرفی ناشران دولتی به دلیل کاهش بودجه و سیاستهای انقباضی، اوضاع خوبی را تجربه نکردهاند و از سوی دیگر ناشران خصوصی به دلیل پایین آمدن قدرت خرید مردم نتوانستند رشد قابل توجهی پیدا کنند؛ زیرا در شرایط بد اقتصادی کشور، کتاب از اولویت سبد مصرفی عموم مردم خیلی زود حذف میشود و نیازهای دیگر مورد توجه مردم قرار میگیرد.
در این شرایط شاید بتوان گفت کتاب الکترونیک به دلیل قیمت ارزانتر میتواند مورد اقبال مردم واقع شود و سرعت رشد بیشتری را تجربه کند اما به شرط آنکه زیرساختهای لازم وجود داشته باشد و ترویج کافی انجام شود. یکی از مشکلات در این راه، آشنا نبودن خود ناشران – چه خصوصی و چه دولتی – با کتاب الکترونیک است. ناشران قدیمیتر عموما به دلیل اینکه شناخت کافی از کتاب الکترونیک ندارند، تغییر را به راحتی نمیپذیرند و ناشران جدید هم به دلیل شرایط بد اقتصادی و عدم آشنایی مردم با این حوزه، ریسک کار کردن در این عرصه را نمیپذیرند.
- شرایط تحریم و نوسانات ارز
شرایط تحریم، یکی از دلایل نوسانات ارز هستند. در طی یک دهه گذشته با همه تلاشی که دولتها برای کنترل قیمت کاغذ و پخش کتاب کردند، قیمت کتاب رشد ده برابری را تجربه کرده است. شاید اگر در دهههای قبل تولید کاغذ در داخل کشور جدیتر گرفته میشد، شاهد این شرایط اسفبار نبودیم. گرانی کتاب یکی از دلایل جدی مردم برای کم کردن خریدها است که منجر به کاهش شمارگان کتابها توسط ناشران شده است.
این مهم میتواند برای صنعت نشر الکترونیک، فرصتی برای رشد تلقی شود اما سایر مؤلفههای برای توسعه این صنعت هم باید همزمان رشد کنند.
از سوی دیگر شرایط تحریم باعث میشود، همان تلاشهای محدود برای فروش حق امتیاز کتب فارسی به ناشران خارجی و درآمد ارزی هم ابتر شود و بسیاری از ناشران خارجی حاضر به همکاری نباشند. در این شرایط باید دولت و سازمانهایی که مأموریت بین المللی در داخل کشور دارند از آثار ممتاز فارسی برای ارائه در دنیا و دور زدن تحریمها حمایت کنند که کمتر چنین اتفاقی را شاهد بودهایم. این مهم به ویژه برای کتب الکترونیک میتواند انجام شود که قابلیت انتشار و توزیع آسانتری دارند.
- فقدان سرمایهگذاری مناسب: به دلیل ریسک زیاد و سود کم
به همه دلایل پیش گفته، سود در صنعت نشر کشور کم و ریسک در آن زیاد است. به همین دلیل سرمایه گذاری مناسبی هم در این بخش انجام نمیشود. دولت باید بتواند با ارائه تسهیلات لازم، سرمایه گذاری در این بخش را ترویج نماید. در نشر الکترونیک به دلیل متأخر بودن آن، نیاز به این سرمایهگذاری به صورت جدیتر احساس میشود اما مدیران بخش دولتی به دلیل اینکه صنایع سخت را نسبت به صنایع نرم ارحج میدانند، کمتر در این عرصه ورود میکنند. طبیعتا مدیران و سرمایهگذاران بخش خصوصی هم به دلیل سود کم و ریسک زیاد کمتر حاضر میشوند سرمایه قابل توجهی وارد این عرصه کنند. به جرأت میتوان گفت یک سرمایهگذاری چند ده میلیاردی در صنعت نشر الکترونیک میتواند از آسیبهای چند صد میلیاردی در آینده میانمدت از نظر اجتماعی و فرهنگی پیشگیری کند.