حرفهای ناگفته برای نسل سوم
روز گذشته به تماشای فیلم سینمایی «شور شیرین» رفتم. فیلم خوش ساختی به نظر میرسید که کارگردان قصد داشت مقطعی از زندگی شهید کاوه را به تصویر بکشد. ریتم فیلم به نظر معقولانه جلو میرود؛ نه آنقدر داستان فیلم عجولانه جلو میرفت که بخواهد دوره بلندتری از زندگی این شهید بزرگوار را نمایش دهد و نه آنقدر کند و آهسته که حوصله مخاطب سر برود و یا داستان فیلم تکمیل نشود.
جدای از این نوع نگاه کردن به فیلم، محتوای فیلم راجع به حملات حزب دموکرات کردستان در اوایل انقلاب، برای تصرف مناطق کردنشین است. زمانی که آنان بوکان را در اختیار گرفتهاند و دشمن اصلی خود را «محمود کاوه» میدانند.
به نظرم آمد که چقدر ما نسل سوم انقلاب از این اطلاعات به دوریم؛ ما فقط اسم کاوه را شنیدهایم و عکس او را دیدهایم و بس! دوریم از اینکه بدانیم ضدانقلاب در طی این سی و اندی سال، چه بر سر مردم بیدفاع آورده است. این ضدانقلاب میخواهد حزب دموکرات کردستان باشد، کومله باشد، مجاهدین خلق باشد، گروهک فرقان باشد و یا فتنه سبز!
حرف من این است که تولیدکنندگان فرهنگی گفتمان انقلاب اسلامی، باید این محتواهای عبرت آمیز را در قالبهای مختلف رسانهای به دید مخاطبین نسل سوم برسانند. قالب مطلوب رسانهای ممکن است برای برخی همنسلهای من، کتاب باشد، برای بعضی دیگر فیلم و برای عدهای دیگر مستند و یا حتی بازی رایانهای یا پویانمایی!
به نظرم در این راه آنقدر کوتاهی و تقصیر داشتهایم که قابل سرزنش باشیم. نکته مهمتر اینکه به نظر این داستانهای واقعی آنقدر جذاب و سازنده است که مخاطب خود را نیز بیابد، فقط مانده است همت ما در تولید هوشمند محتوا و توزیع هدفمند آن.