ذوالقرنین، به همراه لشگرش در حال عبور از وادی ظلمات بود. او به سپاهیانش اعلام کرد که هر چه در مسیرتان است، بردارید و با خود بیاورید. اما اکثر سپاهیان تنبلی میکنند و به خاطر اینکه بار سنگینی حمل نکنند، چیز زیادی برنمیدارند. وقتی لشگر از آن سرزمین خارج شد، دیدند تمام چیزهایی که با خود آوردهاند، طلا و جواهرات گرانبها بوده است. همه حسرت خوردند که ای کاش بیشتر برمیداشتند.
دوستان،
مراقب باشیم ماه رمضان را تبدیل به وادی ظلمات نکنیم و قدر تک تک لحظات آن را بدانیم.
ثبت نظر
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.
وقتی به گذشته فکر می کنم هر قدر هم بگن که خدا بخشندست خجالت می کشم یه بار دیگه دست بلند کنم و بگم :
صلح کردم با خدای خویشتن صلح قبل از مرگ با رنگ کفن
ای ملائک در به رویم وا کنید بهتر از این با دل من تا کنید
من دلم را روی دست آورده ام لشگرم را از شکست آورده ام
گریه ی توبه امانم را بُرید تیغ نام تو زبانم را برید
این منم آن رو سیاه سال قبل در خجالت از گناه سال قبل
این منم در زلف شب افکنده دست این منم بیچاره ای چاره پرست
چاره ی بیچارگان دستم بگیر دست من امروز هستم را بگیر
من همان عبد گنهکار توام سایه خواه ظل دیوار توام
میوه ی ما لک شده ما را بخر از برای خود دل ما را ببر
راه امید را به چشم ما مبند خشک شد گر چشم ما بر ما مخند
ما ضرر کردیم طی سال را حُسن خود دیدیم ، سوءحال را
ای خدا حال مناجاتی بده مثل حلوا اشک خیراتی بده
با من از راه غضب داخل نشو راست گفتم بر جفا مایل نشو
جان هر چه مَرد ، ما را رو نکن آبروی مانده را جارو مکن
بسیار مثال به جایی بود... واقعا لحظه لحظه این ماه مبارک حکم همون اشیای گرانبهاست...بلکه با ارزش تر
تو این روز های با ارزش دعا برای فرج مولامون رو فراموش نکنیم...
اللهم عجل لولیک الفرج
...
دستت درد نکنه
کاش میفهمیدم.کاش...
ان شاالله که توفیق پیدا کنیم و فرصت این ماه رو الکی هدر ندیم
این پست برای سال 88 هستش شما اینجا رو چند ساله دارید ؟؟؟ از استوری واتساپ دیدم فکر کردم الان آپدیت شدید تعجب کردم که چرا پنل نشون نداد