با دکتر فرهنگی از سالهای ابتدایی تحصیلات دانشگاهی از طریق آثارشان آشنا شدم اما طی 4 سال گذشته که افتخار شاگردی ایشان در 3 درس در دوره کارشناسی ارشد و دکتری در رشته مدیریت رسانه را داشتهام، بیش از پیش با ایشان آشنا شدهام. بزرگداشت دکتر فرهنگی که روز قبل در کتابخانه ملی برگزار شد، بهانهای شد تا راجع به ایشان ادای وظیفه نمایم و مراتب قدردانی خود را اعلام نمایم که مولایمان فرمود: «من علمنی حرفا فقد صیرنی عبدا».
به واقع ایشان یکی از نوادر عصر کنونی کشور عزیزمان ایران هستند که علاوه بر اینکه دانش بسیاری در حوزههای مختلف تاریخی، فرهنگی، جامعهشناسی، مدیریتی، فلسفی، رسانهای و ارتباطاتی دارند، شخصیت ارزنده و قابل احترامی دارند. به جرأت میتوان گفت ایشان مصداق همان ضرب المثل ایرانی هستند که:
درخت هر چه پربارتر است، افتادهتر است
آشنایی عمیق با دانش روز بشری در حوزههای متعدد علوم انسانی در کنار آشنایی با فرهنگ اسلامی- ایرانی و البته تسلط به ادبیات و آثار برجسته مانند شاهنامه فردوسی و مثنوی مولوی و استفاده از آنها در علوم روز و تولید فکر و تولید علم از سویی، و سجایای اخلاقی ایشان مانند عشق به وطن، دلسوزی، تواضع، نظم، صمیمیت و انصاف از سوی دیگر، از ایشان شخصیتی کمنظیر ساخته است.
من از ایشان فقط «مدیریت رسانه» نیاموختم؛ از ایشان عشق به مردم و فرهنگ ایرانی و انصاف در نگاه به همنوعان را آموختهام.
به نظر میرسد دستنوشته ایشان برای همایش بزرگداشت، خود گویاتر از همه چیز باشد:
ثبت نظر
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.
بابت این پست متشکرم.
از دیگر سو هرگز فرهنگی نخواهد توانست که راهی بسازد تا من تازه پا راهی را که استاد چهل سال پیموده نپیمایم و به تعبیر حافظ آن باده ی چهل ساله را برای ما به یادگار نتواند گذاشت.
این تفاوت بزرگ میان تفکر شرق و غرب است که غرب را در اندک سالی چنان جلو انداخته که پیشی گرفتن از دست آوردهای آن جز در پشت تریبون های ایدئولوژیک امکان پذیر نخواهد بود.
خداوند ایشان را برای جامعه مدیریت رسانه زنده نگاه دارد