هیچ گاه ممکن نیست نفس به شما که دارای ملکه تقوا و خوف از خدا هستید، تکلیف قتل نفس یا زنا کند، یا به کسی که دارای خصلت شرافت و طهارت نفس است پیشنهاد دزدی و راهزنی نماید. از اول امر ممکن نیست به شما بگوید در این ایمان و اعمال به خدای خود منت گذار، یا خود را از زمره محبوبین و محبین و مقربین درگاه قلمداد کن، ابتدای امر از درجه نازله گرفته رخنه در شما باز میکند و شما را وادار میکند به شدت مواظبت در مستحبات و اذکار و اوراد، در ضمن عمل یکی از اهل معصیت را در نظر شما به مناسبت حال شما جلوه میدهد و به شما القا میکند که شما از این شخص به حکم شرع و عقل بهترید و اعمال شما موجب نجات شماست و بحمدلله شما پاک و پاکیزه هستید و از معاصی عاری و بری هستید. از این دو نتیجه میگیرد: یکی بدبینی به بندگان خدا، و دیگر خودپسندی، که هر دو از مهلکات و سرچشمه مفاسد است. به نفس و شیطان بگویید ممکن است این شخصی که مبتلاست به معصیت دارای ملکهای باشد یا اعمال دیگری باشد که خدای تعالی او را به رحمت خود مستغرق کند و نور آن خلق و ملکه او را هدایت کند و منجر شود کار او به حسن عاقبت، شاید این شخص را خدا مبتلا به معصیت کرده تا مبتلای به عجب که از معصیت بدتر است نشود – چنانچه در حدیث کافی است ... «همانا خدا دانست که گناه بهتر است برای مؤمن از عجب، و اگر نه این بود هیچگاه مؤمن را مبتلا به گناهی نمیکرد.» و شاید من به واسطه همین بدبینی کارم منجر به بدی عاقبت شود.
چهل حدیث، صفحه 66 و 67
نویسنده: امام خمینی (ره)
رتبه دیگر از عُجب آن است که خود را از مردم دیگر ممتاز بداند و بهتر شمارد به اصل ایمان از غیر مؤمنین، و به کمال ایمان از مؤمنین، و به اوصاف نیکو از غیر متصفین، و به عمل به واجب و ترک محرم از مقابل آن، و به اتیان به مستحبات و مواظبت به جمعه و جماعات و مناسک دیگر و ترک مکروهات از عامه مردم خود را کاملتر دانسته و امتیاز برای خود قایل باشد، و اعتماد به خود و ایمان و اعمال خود کند و دیگر مخلوق را ناچیز و ناقص شمارد و به همه مردم به نظر خواری نگاه کند، و در دل یا زبان بندگان خدا را سرزنش و تعییر کند. هر کس را به طوری از درگاه رحمت حق دور کند و رحمت را خاص خود و یک دسته مثل خود قرار دهد. صاحب این مقام به جایی رسد که هر چه عمل صالح از مردم ببیند به آن مناقشه کند و در دل در آن به یک نحو خدشه کند، و اعمال خود را از آن خدشه و مناقشه پاک بداند. اعمال حسنه مردم را چیزی نشمارد، و همان عمل اگر از خودش صادر شد بزرگ بداند. عیوب مردم را خوب ادراک کند و از عیب خود غافل باشد. اینها علامت عجب است، گر چه خود انسان از آن غافل است.
چهل حدیث، صفحه 64 و 65
نویسنده: امام خمینی (ره)
روشن است که در برخورد دو نظام فرهنگی، پیوندها و مناسبات خارجی در شکل دادن به ساختار وسایل ارتباط جمعی و نظامهای فرهنگی نفوذ عمیقی اعمال میکنند؛ نفوذی که طبعا بر کارکرد و شکل نهایی این وسایل و نظامها و همچنین بر فرآیند دگرگونی ساختاری نیز اثرگذار است. با این همه، این پیوندهای خارجی نباید باعث شوند که به نقش ساختارهای توسعه نیافتهتر درونی نظام کم بها دهیم.
در همین نقطه است که فرضیه محض به اصطلاح «جریان آزاد اطلاعات»، ضعفهای درونی بسیاری از مناطق وابسته جهان را نادیده میگیرد. ساختارهایی که باید در برابر بمباران پیامهای ارسالی از سوی نظام خارجی نقش خنثیگر را داشته باشند.
با وجود این، سوداگران، با برافراشتن پرچ سیاست درهای باز، بر این موضوع اصرار میورزند که حذف همه موانع - از سوی هر دو طرف ضعیف و قوی - به توسعه فرهنگ جهانی و سود بردن همه طرفهای درگیری منجر میشود. اگر چه این داوری بیطرفانه، به طور انتزاعی و مجرد، تحسین برانگیز و جذاب به نظر میرسد، اما چهار سده تجربه را نادیده میانگارد؛ چهار سدهای که در خلال آن آیین جریان قدرتمند و تحمیلی «تجارت آزاد» به نظریههای «ریکاردو» به مردم ضعیف تحمیل شد. این تحمیل در حالی صورت گرفت که حامیان تجارت آزاد در راستای حفظ بخشهای مطلوب اقتصادی خود،به نقش اصول خود پرداختند. کارلو کیپولا، که یک مورخ و اقتصاددان است، به خوبی این طنز را دریافته است:
انگلیس خوش اقبال بود که یک «ریکارد» هندی به پا نخاست تا مردم انگلیس را مجاب کند که بر اساس قانون هزینه نسبی، به نفع آنان است که چوپان شوند و از هند همه منسوجات ضروری را وارد کنند. انگلیس در مقابل به تصویب قوانینی همت گماشت تا از ورود منسوجات هندی ممانعت کند و در این راستا «نتایج خوبی» هم گرفت.
گذر از نوگرایی، صفحه 82 و 83
نویسنده: پروفسور حمید مولانا
در سن خوزه آمـریکا، عمارتی وجـود دارد با نام «عمارت وینچستر» که تمام شهرتش را مدیون چیزهای عـجیب و غـریبی است کـه در مـعماری آن وجـود دارد. این عمارت توسط «سـارا وینچستر» ساخته شده و حاوی نکات بسیار جالب و آموزندهای از چیزی است که باید آن را «عدم معماری» بنامیم. جدای از مـواردی چـون سقفهای گردان، کفپوشهای میناکاری شده، چلچراغهای نـقره و طـلا کـه هـر کـدام نشاندهنده خلاقیتهای هـنری فـراوانی است، همه جای خانه شامل عجایب زیادی چون درها و پنجرههایی که رو به دیوار باز میشوند، راه پلههایی کـه بـه هـیچ جا ختم نمیشوند و تعداد بیشماری بخاری، راه پله، در و پنـجره اضـافی اسـت. پنجره سـاخته شـده در کف زمین، دودکشی که از چهار طرف زمین بلند میشود و ستونهای وارونه و معکوس، و هنوز کسی نتوانسته است راز ساخته شدن عمارت وینچستر را پیدا کند.
آنچه بررسی این عـمارت را مهم می کند، تجسمی است که میتواند در رابطه با وضعیت اطلاعاتی و ارتباطی آنها در ما ایجاد کند. عماراتی که هرچند ظاهری آراسته دارند و هزینه و زمان زیادی جهت ایجاد آنها صرف شـده اسـت، ولی چون بر اساس معماری معینی بنا نشدهاند، فاقد کاربری لازم است. نکاتی در رابطه با این گونه عمارتها قابل توجه هستند:
نبود راهبرد؛ نبود نقشه فنی؛ بیتوجهی به نیازمندیهای واقعی؛ زمان غیرمعقول؛ هزینه غیرمعقول؛ حضور نسلهای مـختلفی از سـبکها و سیستمها؛ غیر قابل توسعه؛ بسیار پیچیده.
اگر برای یک لحظه به سیستمهای اطلاعاتی سازمانهای خودمان فکر کنیم، خواهیم دید که اغلب این سیستمها دارای مشخصاتی مـشابه هـستند. بنابراین میتوان دید که سازمانهای مـا از کـمبود چیزی رنج میبرند که به حق «معماری سازمانی» خوانده میشود.
از همه اینها پستتر و کوچکتر کسی است که به امور خارجیه، از قبیل مال و منال و حشم و طایفه، تکبر کند. بیچاره از جمیع اخلاق آدمی و آداب انسانی دور است و دستش از تمام علوم و معارف تهی است، ولی چون لباسش پشم گوسفند است و پدرش فلان و فلان است به مردم تکبر کند! چه فکر کوچک و قلب تنگ و تاریکی دارد که قانع شده از تمام کمالات به لباس زیبا و از تمام زیباییها به کلاه و قبا! بیچاره به مقام حیوانی و حظوظ حیوانیت ساخته، و قناعت کرده از جمیع مقامات انسانیه به یک صورت خالی از مغز و شکل تهی از حقیقت، و خود را با این وصل دارای مقام دانسته. این قدر پست و نالایق است که اگر کسی از او یک رتبه دنیایی بالاتر باشد، چنان با او رفتار کند که گویی بنده با مولای خود. البته کسی که همّش جز دنیا نباشد، بنده دنیا و اهل دنیا است، ذلیل است پیش کسانی که معبود نزد اوست.
چهل حدیث، صفحه 92
نویسنده: امام خمینی (ره)