پژوهشگروبلاگ شخصی قاسم صفایی نژاد

۳۰۳ مطلب با نشانه «نقل قول» ثبت شده است

نقل قول

جنگ شیعه و سنی یا جنگ اسلام و استعمار؟

جنگ شیعه و سنی فعلی، جنگ تشیع صفوی - تسنن اموی است، برای اغفال از جنگ اسلام - استعمار، جنگ مسلمان - صهیونیست. همبستگی دو جنگ و همزبانی این دو جبهه، بر هر کسی که از دنیا خبر دارد، روشن است. طرح تحریک‌آمیز و غیرعادی «غصب فدک» به شکل یک حادثه زنده فعلی، برای غفلت از «غصب فلسطین» است. 

 

تشیع علوی، تشیع صفوی

نویسنده: دکتر علی شریعتی

 

نقل قول

جهل و معرفت کاذب

هدف صفویه تنها تحریک تعصب‌ها و احساسات ناآگاهانه توده بود و برگزاری کارناوال‌های مذهبی و تراژدی‌های تاریخی به سبک مسیحیت و نه اسلام، که برای هر عمل کوچکش، حتی یک امر عبادی، اثر سازنده و آموزنده و برداشت و نتیجه منطقی‌اش را طلب می‌کند.

چه بسا این مراسم و تشریفات ظاهری و عاطفی، خود وسیله‌ای بود که مردم از شناخت حقیقت و تفکر و مطالعه در فلسفه و روح و هدف‌های اصلی مکتب تشیع و انقلاب کربلا غافل مانند. زیرا هیچ جهلی سنگین‌تر از جهل مردمی نیست که یک نوع احساس معرفت کاذب پیدا کرده‌اند. چون دو ماه محرم و صفر را پیوسته از عاشورا گفته‌اند و بر حسین گریسته‌اند و دو ماه دیگر مصائب و مناقب او را تکرار می‌کنند، به صورت دروغینی احساس می‌کنند که لابد کربلا را و قهرمان کربلا را می‌شناسند!

اصل سوگواری نیز که پیش از صفویه، حتی از روزگار ائمه شیعی (از جمله امام ششم) در شیعه یک سنت بود. یک سنت مترقی و حتی با اختناق و سکوت و وحشت و دشمنی خلافت، یک سنت انقلابی به شمار می‌رفت.

غیر از این که این اصل، از نظر روحی و اعتقادی پرورش ایمان و تلطیف روح اخلاقی و عاطفی فرد اثری عمیق و آموزنده دارد و من در کتاب فاطمه فاطمه است به تفصیل از آن سخن گفته‌ام، در روزگاری که حکومت‌ها به کمک روحانیون وابسته و مورخان و نویسندگان و وعاظ اجیرشان می‌کوشیدند تا واقعه کربلا را از تاریخ اسلام حذف کنند و این جوشش انقلابی حیات‌بخش ابدی را در خاطره‌ها بکشند و به فراموشی بسپرند، این سنت یک نوع مبارزه دائمی مردم در زمینه فکری و اجتماعی و حتی سیاسی با دستگاه بود که می‌خواست یک تاریخ مصلحتی و ساخته و پرداخته و خوب و خوشی برای مردم تدوین کند که در آن هیچ حادثه غیرعادی و غیرطبیعی و غیراسلامی و جریان بدی اتفاق نیفتاده و اصلا خبری نبوده و چیزی نشده!

اما آنچه در کار صفویه مطرح است، مسئله اشکار و اشیا و رسوم و تشریفات تقلیدی سوگواری است و ثانیا هدف سیاسی و انحرافی‌ای که در این استخدام و تقلید، در جهت مصالح حکومتی خود و در خلاف جهت آگاهی مردم و شناخت تشیع تعقیب می‌کردند.

 

تشیع علوی، تشیع صفوی

نویسنده: دکتر علی شریعتی

 

نقل قول

تفاوت نظرسنجی و پژوهش تجربی

مهم‌ترین فرق میان پژوهش بر اساس نظرسنجی و پژوهش تجربی آن است که اولی جهان را به همان صورت که هست، بی‌آنکه در صدد تغییر آن باشد، بررسی می‌کند، و دومی بعضی از جنبه‌های آن را به طور نظام یافته تغییر می‌دهد تا دریابد که چه دگرگونی‌هایی پدید می‌آیند.

 

روش‌های پژوهش رسانه‌ها، صفحه 26

نویسنده: آرتور آسابرگر، مترجم: محمد حفاظی

 

نقل قول

چرا معتاد رسانه می‌شویم؟

یکی از اصلی‌ترین مشکلات این زندگی آن است که تنوعی در آن نیست. هر روز تکرار دیروز است. اینجا است که سروکله رسانه پیدا شده و به صورت کاملا مجازی تنوعی را که انسان به دنبال آن است، ایجاد می‌کند.

 

من دیگر ما، جلد پنجم، صفحه 318

نویسنده: محسن عباسی ولدی

نقل قول

تأثیر مهدکودک در تربیت فرزند

کودک پیش از حضور در میدان بزرگ اجتماع باید با اصول تربیتی آشنا شود. پیش از آشنایی با این اصول و نهادینه شدن آن در وجود کودک، حضور او در یک میدان وسیع اجتماعی؛ مثل مهدکودک، موجب می‌شود تأثیرگذاران تربیتی در زندگی کودک زیاد شود. زیاد شدن تأثیرگذاران تربیتی در سنی که هنوز شخصیت کودک شکل نگرفته، به شدت تربیت او را دشوار می‌کند. یک کودک سه ساله در محیط مهد کودک حداقل با چند مربی ارتباط دارد:

اول: مربی مهد کودک که روش تربیتی و خوراک‌های تربیتی که او به بچه می‌دهد، نمی‌تواند با اصول تربیتی مورد نظر والدین همه فرزندان یکسان باشد.

دوم: محصولاتی که برای بچه‌ها جهت سرگرمی یا آموزش استفاده می‌شود؛ در بسیاری از مهدکودک‌ها برای ساکت کردن و سرگرم کردن بچه‌ها از انواع موسیقی‌ها، کارتون‌ها و بازی‌های رایانه‌ای استفاده می‌شود که خود، یک مربی دیگر است.

سوم: بچه‌ها و رفتارهای بسیاری متفاوتی که در میانشان وجود دارد، خود یک مربی واقعی است. بچه‌ها با انس گرفتن با یکدیگر به شدت از رفتار هم تأثیر می‌پذیرند. در مهد کودک به راحتی فرهنگ خانواده‌ها از طریق بچه‌ها به یکدیگر منتقل می‌شود.

چهارم: رفتارهای متفاوت والدین با فرزندانشان نیز یکی دیگر از مربیان کودکان مهدکودکی است. وقتی والدین، کودکانشان را به مهد آورده و از مهد می‌برند، صحنه‌هایی خلق می‌شود که به شدت روی توقعات و ذهنیت کودک تأثیر می‌گذارد....

می‌گویم: این اتفاقی که تو نگرانش هستی، اگر در مهد کودک نیفتد، در مدرسه می‌افتد.

می‌گوید: به یک نکته دقیق توجه نکردی.

می‌گویم: کدام نکته؟

می‌گوید: شخصیت کودک در سنین زیر هفت سال در حال بسته شدن است. مهدکودک هم برای این سن است.

می‌گویم: یعنی وقتی کودک به مدرسه می‌رود، دیگر این اتفاق برای او نمی‌افتد؟

می‌گوید: پدر و مادر، هفت سال در محیط خانه فرصت ساختن شخصیت کودک را دارند. آن‌ها می‌توانند فرزندشان را به گونه‌ای تربیت کنند که به جای تأثیرپذیری از اجتماع، روی جامعه اثر بگذارد.

می‌گویم: مگر می‌توان در هفت سال اول زندگی این کار را انجام داد؟

می‌گوید: یادت هست که درباره آزادی و محبت چه اندازه حرف زدیم؟

می‌گویم: کاملا.

می‌گوید: اگر پدر و مادر در محیط خانه به نیاز بازی و آزادی و همچنین به مقوله احترام به کودک توجه داشته باشند، در کنار اینها هم از گزاره‌های تصویری غافل نشده و به گزاره‌های توصیفی هم توجه داشته باشند، شخصیت بچه‌ها به اندازه‌ای از استحکام می‌رسد که در روابط اجتماعی خود، این اندازه تأثیرپذیر نباشند.

می‌گویم: یعنی این اندازه محکم می‌شوند؟

می‌گوید: این نکته را هیچگاه فراموش نکن؛ از آنجا که انسان، موجودی مختار است، نمی‌توان درباره تربیت او پیش بینی صد در صدی داشت؛ مگر آنکه علم غیب داشته باشی. تو اگر در تربیت فرزندت این نکات را رعایت کنی، به صورت معمول باید مزان تأثیرپذیری او از جامعه کم شود، اما هیچگاه مختار بودن انسان را فراموش نکن.

 

من دیگر ما، جلد پنجم، صفحه 231 تا 234

نویسنده: محسن عباسی ولدی