پژوهشگروبلاگ شخصی قاسم صفایی نژاد

۱۹ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «آداب الصلوه» ثبت شده است

نقل قول

غاصب منزلگه حق

یک طایفه آنانند که به کسب علمى پرداختند و اشتغال به تحصیل معارف علماً پیدا کردند، ولى از حقایق معارف و مقامات اهل اللَّه به اصطلاحات و الفاظ و به زرق و برق عبارات اکتفا نموده خود و عدّه‏‌اى بیچاره را در رشته الفاظ و اصطلاحات به زنجیر کشیده و از جمیع مقاماتْ قناعت به گفتار نموده‌‏اند. در اینان یکدسته پیدا شود که خودْ خود را مى‏‌شناسند، ولى براى ترأّس بر یک دسته بیچاره این اصطلاحات بى‏‌مغز را مایه کسب معیشت قرار داده‌‏اند و با الفاظ فریبنده و اقوال جالب توجّه صید قلوب صافیه بندگان خدا را مى‏‌کنند. اینها شیاطینى هستند انسى که ضررشان از ابلیس لعین کمتر نیست بر عباد اللَّه. بیچارگان ندانند که قلوب بندگان خدا منزلگاه حق است و کسى را حق تصرّف در آن نیست. اینها غاصب منزلگاه حقّند و مخرّب کعبه حقیقى هستند؛ بتهایى تراشند و در دل بندگان خدا که کعبه بلکه بیت المعمور است جاى گزین کنند؛ اینها مریضانى هستند که به صورت طبیب خود را در آورده و آنها را به مرضهاى گوناگون مهلک گرفتار کنند.

و علامت این طایفه آنست که به ارشاد اغنیاء و بزرگان بیشتر علاقه دارند تا ارشاد فقراء و درویشان. بیشتر مریدان اینان از صاحبان جاه و مال است، و خود آنها به زىّ اغنیاء و صاحبان جاه و مال هستند. اینها سخنانى بسیار فریبنده دارند، که خود را در عین حال که به قذارات دنیاویّه هزار گونه آلودگى دارند، در نظر مریدان تطهیر کنند و از اهل اللَّه قلم دهند. آن بیچارگان ابله نیز چشم خود را از همه معایب محسوسه آنها پوشیده و به اصطلاحات و الفاظى بى‏مغز دل خوش داشته‏اند.

 

آداب الصلوه؛ صفحه 168 و 169

نویسنده: امام خمینی (ره)

نقل قول

بعضی مراتب اخلاص

به طریق اجمال به طورى که مناسب با وضع این اوراق است یکى از مراتب آن، تصفیه عمل است- چه عمل قلبى یا قالبى- از شائبه رضاى مخلوق و جلب قلوب آنها، چه براى محمدت یا براى منفعت یا براى غیر آن. و در مقابل این، اتیان عمل است ریائاً. و این ریاء فقهى، و از همه مراتب ریا پست‏تر و صاحب آن از همه مرائى‏‌ها بى‏‌ارزشتر و خسیس‌تر است.

مرتبه دوم، تصفیه عمل است از حصول مقصودهاى دنیوى و م‏آرب زائله فانیه، گرچه داعى آن باشد که خداى تعالى به واسطه این عمل عنایت کند؛ مثل، خواندن نماز شب براى توسعه روزى، و اتیان صلاة اوّل ماه مثلًا براى سلامت از آفات آن ماه، و دادن صدقات براى سلامتى، و دیگر مقصدهاى دنیوى. و این مرتبه از اخلاص را بعضى از فقهاء علیهم الرحمة شرط صحت عبادات شمرده‏اند در صورتى که اتیان عمل براى رسیدن به آن مقصود باشد. و این، خلاف تحقیق است به حسب قواعد فقهیّه؛ گرچه پیش اهل معرفتْ این نماز را به هیچ وجه ارزشى نیست و مثل سایر کسب‌هاى مشروعه است، بلکه شاید از آن نیز کمتر باشد.

مرتبه سوّم، تصفیه آن است از رسیدن به جنّات جسمانیّه و حور و قصور و امثال آن از لذات جسمانیّه. و مقابل آن، عبادت اجیران است؛ چنانچه در روایات شریفه است. و این نیز در نظر اهل اللَّه چون سایر کسبها است، الّا آن که عمل این کاسب اجرتش بیشتر و بالاتر است در صورتى که قیام به امر کند و از مفسدات صوریّه عمل را تخلیص کند

نقل قول

کسانی که دعوت به صورت محض می‌کنند...

عمده مقصد و مقصود انبیاء عظام و تشریع شرایع و تأسیس احکام و نزول کتابهاى آسمانى، خصوصاً قرآن شریف جامع که صاحب و مکاشفِ آن نورِ مطهّرْ رسول ختمى صلّى اللَّه علیه و آله است، نشر توحید و معارف الهیه و قطع ریشه کفر و شرک و دوبینى و دوپرستى بوده، و سرّ توحید و تجرید در جمیع عبادات قلبیّه و قالبیّه سارى و جارى است. بلکه شیخ عارف کامل، شاه‏آبادى، روحى فداه مى‏فرمودند: عبادات اجراء توحید است در ملک بدن از باطن قلب. بالجمله، نتیجه مطلوبه از عبادات تحصیل معارف و تمکین توحید و دیگر معارف است در قلب. و این مقصد حاصل نشود مگر آنکه حظوظ قلبیّه عبادات را سالک استیفاء کند، و از صورت و قالب به حقیقت و لبّ عبور نماید، و واقف نشود در دنیا و قشر که وقوف در این امور خار راه سلوک انسانیت است. و کسانى که دعوت به صورت محض مى‏کنند و مردم را از آداب باطنیّه بازمى‌‏دارند و گویند شریعت را جز این صورت و قشر معنى و حقیقتى نیست، شیاطین طریق الى اللَّه و خارهاى راه انسانیّتند، و از شرّ آنها باید به خداى تعالى پناه برد که نور فطرت اللَّه را که نور معرفت و توحید و ولایت و دیگر معارف است در انسان منطفى مى‏کنند و حجابهاى تقلید و جهالت و عادت و اوهام را به روى آن مى‏کشند، و بندگان خداى تعالى را از عکوف به درگاه او و وصول به جمال جمیل او بازمى‏دارند و سدّ طریق معارف مى‏نمایند، و قلوب صافى بى‌‏آلایش بندگان خدا را که حق تعالى با دست جمال و جلال خود تخم معرفت در خمیره آنها پنهان فرموده و انبیاء عظام و کتب آسمانى را فرستاده براى تربیت و تنمیه آن، به دنیا و زخارف آن و جهات مادّى و جسمانى و عوارض آن متوجه مى‏کنند و از روحانیّات و سعادات عقلیه منصرف مى‏کنند، و حصر عوالم غیب و جنتهاى موعوده را مى‌‏نمایند به همان مأکولات حیوانیّه و مشروبات و منکوحات و دیگر از مشتهیات حیوانى.

نقل قول

اگر قلب موافقت نکند...

می‌فرماید: چون تکبیر گفتی، کوچک شمار در محضر کبریای آن ذات مقدس از عرش تا فرش را؛ زیرا که خداوند تبارک و تعالی اگر بنده‌ای را ببیند که تکبیر گوید ولی در قلبش علتی است از حقیقت تکبیر، یعنی آنچه به زبان آورده قلب موافقت نکند، فرماید: ای دروغگو، با من خدعه می‌کنی؟ به عزت و جلالم قسم که از شیرینی ذکر خود تو را محروم می‌کنم و از قرب خود تو را محجوب نمایم و از سرور به مناجات خویش تو را محتجب کنم.

آداب الصلوه؛ صفحه 127

نویسنده: امام خمینی (ره)

نقل قول

اشتغال به عیب خود پیدا کن

و چون لباس ظاهر را پوشیدی، به یاد بیاور که حق تعالی با پرده رحمت خود گناهان تو را ستر فرموده. و چنانچه ظاهرت را به لباس ظاهر ملبس نمودی، از لباس‌های باطنی غفلت مکن و باطن خود را به لباس راستی ملبس نما. و باید باطن خویش را در ستر خوف و رهبت و ظاهر خود را در ستر طاعت قرار دهی؛ و از فضل حق تعالی عبرت گیری که لباس ظاهر را لطف فرموده که عیوب ظاهره خود را به آن مستور کنی، و ابواب توبه و انابه را به روی تو مفتوح فرموده تا عورت‌های باطنیه را که گناهان و خلق‌های بد است به آن بپوشانی. و رسوا مکن احدی را، چنانچه حق تو را رسوا نفرموده در چیزهایی که اعظم است. و اشتغال به عیب خود پیدا کن تا در اصلاح به تو باز شود؛ و صرف نظر کن از چیزهایی که اعانت نکند تو را. و بر حذر باش از اینکه عمر خود را فانی کنی برای عمل دیگران، و نتیجه اعمال تو به دفتر دیگران نوشته شود، و با رأس المال تو دیگران تجارت نمایند، و خود را به هلاکت اندازی؛ زیرا که فراموشی گناه خویش از بزرگترین عقوبانی است که حق تعالی در دنیا انسان را مبتلا کند، چه که به اصلاح نفس قیام نکند.

آداب الصلوه؛ صفحه 99 و 100

نویسنده: امام خمینی (ره)