پژوهشگروبلاگ شخصی قاسم صفایی نژاد

۱۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «انتخابات» ثبت شده است

آیا همیشه دشمن آنچه را می‌خواهد بر زبان می‌آورد؟

چند روزی می‌شود که بی‌بی‌سی و سایر رسانه‌های جهت‌دار نظام سلطه، عملیاتی‌تر وارد انتخابات ایران شده‌اند و به دستورالعمل اینکه به چه کسی رأی ندهید رسیده‌اند. اتفاقی که شاید اگر توسط صدای آمریکا (VOA) انجام می‌شد، عجیب نبود اما از بی‌بی‌سی چنین انتظاری نمی‌رفت. اما گویا بی‌بی‌سی یا لااقل بی‌بی‌سی فارسی دیگر ژست ظاهری بی‌طرفی را بیش از گذشته کنار گذاشته و شاید به دلیل اهمیت موضوع، حاضر به خرج کردن آبروی خود تا این حد شده است.

کمپین «نه به انگلیس» #no2uk در فضای مجازی این قضیه را دنبال می‌کند که از سه کاندیدای خاصی که بی‌بی‌سی خواسته به آنها رأی ندهیم، حمایت کنیم. رهبر معظم انقلاب چند روز پیش فرمودند:

رادیوی انگلیسی دارد به مردم تهران دستورالعمل میدهد به فلانی رأی بدهید، به فلانی رأی ندهید! معنای این چیست؟ انگلیسی‌ها دلشان تنگ شده برای دخالت کردن در ایران. یک روزی بود که پادشاه کشور وقتی میخواست تصمیم مهمّی بگیرد، سفیر انگلیس را صدا میکرد و از او میپرسید که این کار را بکنم یا نکنم. انگلیس‌ها یک روزی این‌جور در امور کشور دخالت میکردند؛ بعد هم آمریکایی‌ها، یک مدّتی هم هر دو؛ امروز این دستها قطع شده است؛ امروز جلوی این دخالتها گرفته شده است به برکت انقلاب، به برکت بیداری مردم؛ دلشان تنگ شده، حالا از راه رادیو به مردم دارند دستور میدهند به فلانی رأی بدهید، به فلانی رأی ندهید. اینکه ما عرض میکنیم در انتخابات، مردم با بصیرت، با آگاهی، با دانایی وارد بشوند، به‌خاطر این است؛ بدانند دشمن چه میخواهد؛ وقتی شما دانستی دشمن چه میخواهد، عکس او عمل میکنی؛ معلوم است.

اما یک نکته را نباید غفلت کنیم و آن اینکه رهبری فرمودند ببینید دشمن چه می‌خواهد و عکس آن عمل کنید، نفرمودند ببینید دشمن چه می‌گوید. همیشه اینطور نیست که دشمن خواست قلبی خود را بر زبان آورده و حمایت علنی از خواست خود کند. دشمن گاهی اوقات می‌تواند به قصد فریب یا تفرقه‌افکنی برخلاف خواست قلبی خود تبلیغات و موضع‌گیری نماید. در دشمن‌شناسی حواسمان باشد که اسیر این توهم نشویم که هر وقت دشمن از کسی حمایت کرد، حتما آن فرد با دشمن است یا وقتی کسی را تخریب کرد، حتما آن فرد علیه دشمن است.

همچنین گاهی اوقات دشمن می‌تواند سکوت پیشه کند. حواسمان جمع باشد آنقدر بصیرت داشته باشیم که همیشه منتظر نباشیم دشمن چه می‌گوید و خلاف آن عمل کنیم؛ اغلب باید خودمان راه را پیدا کنیم و حتی راه را بسازیم.

گفتمان قانون‌گرایی

* این یادداشت به عنوان سرمقاله شماره 94 روزنامه سرخط منتشر شده است.

 

همان‌طور که می‌دانید مردم ما از انتخابات سال 88  بهترین و بدترین خاطره‌ها را دارند؛ بهترین خاطره‌ها حاصل حضور عظیم چهل میلیونى مردم پاى صندوق‌هاى رأى بود، که دنیا را خیره کرد؛ بدترین خاطره‌ها مربوط به جرزنى‌هاى سیاسى یک عده آدم نادان، ناباب و بعضاً معاند در قضیه‌ انتخابات بود. درست است که در هر قضیه‌ای ممکن است عده‌ای معترض باشند و قبول نداشته باشند، اما راه نشان دادن اعتراض را قانون مشخص می‌کند.

خوشبختانه فضای سیاسی امسال متفاوت با دوره قبل بود. یکی از اتفاقات خجسته انتخابات 1392 عمل به گفتمان «قانون‌گرایی» بین مردم و نامزدهای انتخاباتی تا به این جای کار بوده است. قطعا با وجود انتخابات پرشوری که روز گذشته انجام شد، دشمن باز هم تلاش می‌کند تا زحمت مردم را باطل کند؛ دشمن تلاش می‌کند تا کسانی را وادار کند تا برخلاف قانون، توقعاتی کنند و بر اساس آن توقعات سعی کنند مردم را مقابل نظام قرار دهند. راه اساسی برای این‌که چنین مشکلاتی پیش نیاید، التزام به قانون است. قانون راه را مشخص می‌کند. رهبر معظم انقلاب در 25/2/92 فرمودند: «گاهى ممکن است یک قانون، صددرصد درست هم نباشد، اما از بى‌قانونى بهتر است. گاهى ممکن است در یک بخشى، یک خطایى هم از مجرى قانون سر بزند که من و شما بفهمیم او در اجراى قانون این خطا را کرده است؛ اما اگر نتوانیم آن را از طریق قانونى اصلاح کنیم، تحمل آن بهتر است از این‌که باز بى‌قانونى کنیم؛ از راه بى‌قانونى بخواهیم آنچه را که به نظر ما خطا است، درست کنیم. قانون، معیار بسیار خوبى است؛ وسیله‌اى است براى آسایش کشور، آرامش کشور، حفظ وحدت ملى، ادامه‌ راه عمومى.» همه باید به این توصیه مشفقانه ایشان پایبند باشیم تا دوباره دشمن در کشور نفوذ نکند و مزاحمتی برای حرکت پرشتاب ملت ایران به سوی آرمان‌ها ایجاد ننماید.

سوای هر نتیجه‌ای که پس از شمارش کامل آرا به دست آید، همه باید به قانون التزام عملی داشته باشیم؛ هم طرفداران کاندیداها و هم خود نامزدهای ریاست جمهوری که به نتیجه مطلوب نرسیده‌اند و البته بیشتر از همه کسی که به عنوان منتخب مردم منتظر تنفیذ ولی فقیه برای به دست گرفتن قدرت اجرایی کشور است. همه باید یادمان باشد که تمام کاندیداهای انتخاباتی شعار قانون را می‌دادند و باید تابع قوانین کشور باشند و توقعی خارج از قانون نداشته باشند. به امید روزی که ادامه راه برای رسیدن به آرمان‌های انقلاب اسلامی با وحدت ملی و در سایه التزام به قانون با آرامش و آسایش کشور طی شود.

پیروزی، دفاع از گفتمان انقلاب اسلامی است!

* این یادداشت به عنوان سرمقاله شماره 12 هفته نامه سرخط منتشر شده است.

 

در روزهایی که به سرعت سپری می‌شود و به روز سرنوشت ساز کشور در 24 خرداد نزدیک می‌شویم، نامزدهای ریاست جمهوری رفتارهای گوناگونی را در پیش گرفته‌اند. «سیاه نمایی اوضاع کشور»، «بازگشت به گذشته»، «نگاه بخشی به اداره کشور»، «دفاع از خود»، «تکیه بر موفقیت‌های سال‌های دور» و «دفاع از گفتمان انقلاب اسلامی» هر کدام در رفتارهای کاندیداها محسوس است.

گاهی مشاهده می‌شود که برخی از نامزدهای ریاست جمهوری به خیال خود برای جذب آرای بیشتر مردم، دست به تخریب رقیب و یا برخی از افراد سیاسی که غیرمستقیم در انتخابات نقش دارند، می‌زنند و بعضی اوقات حتی این امر منجر به تخریب دستاوردهای عظیم نظام جمهوری اسلامی می‌شود. در این میان مشاهده می‌شود که متأسفانه برخی از کاندیداها فقط مدافع آن بخشی از انقلاب هستند که خود در آن مسئولیتی داشته‌اند و نه تنها حساسیتی نسبت به مابقی دستاوردهای انقلاب اسلامی ندارند، بلکه گاهی اوقات با بی‌انصافی آن را دچار اشکالات بنیادی می‌دانند. شاید این بزرگواران این‌گونه می‌پندارند که پیروزی در انتخابات هدفی است که باید به هر قیمتی به دست آید؛ حال آنکه در حقیقت و باطن قضیه مشهود است که پیروز واقعی با کسی است که دفاع از گفتمان انقلاب اسلامی را تکلیف خود بداند و به آن عمل کند. در واقع نامزدی که با رعایت شرایط نقد منصفانه، تقوا، خیرخواهی و در چارچوب گفتمان انقلاب اسلامی سخن می‌راند و عمل می‌نماید -‌سوای هر نتیجه ظاهری در انتخابات- پیروز حقیقی این میدان است و حتی اگر در این دنیا، مزد عمل صحیح خود را نگیرد، بی اجر نخواهد ماند.

البته بسیاری از کاندیداها ادعای دفاع از گفتمان انقلاب اسلامی را دارند و بعضی از آن‌ها کم و بیش این عمل را پیشه خود کرده‌اند اما گاهی اوقات نیز نمودهایی از عدم اخلاص کامل نیز در رفتارشان به چشم می‌خورد. قطعا یکی از شرایط نامزد اصلح، اخلاص بیشتر در این امر است. به طور مثال در همین مناظرات تلویزیونی کاندیداها، مخاطب هوشیار متوجه این مسئله شده است که برخی از نامزدها نه تنها از نظام و رهبری خرج نکردند، بلکه آبروی خویش را نیز در راه دفاع از گفتمان انقلاب اسلامی ایثار کردند.

امید است که این رفتارها سرمشق و الگوی سیاستمداران در آینده دور و نزدیک قرار گیرد تا شاهد دولت اسلامی، جامعه اسلامی و در نهایت تمدن اسلامی باشیم. به امید آن روز...

مناظرات انتخاباتی

* این یادداشت به عنوان سرمقاله شماره 86 روزنامه سرخط منتشر شده است.

 

مناظرات انتخاباتی در کشورهای مختلف به اشکال گوناگون اجرا می‌شود. از مناظرات بین نمایندگان کاندیداها و مناظره مکتوب در روزنامه‌ها گرفته تا مناظرات حضوری در دانشگاه‌ها و مناظره تلویزیونی. در برخی از کشورها حتی برای سناتورها و ایالات مختلف نیز مناظرات تلویزیونی برگزار می‌گردد. در کشور ما نیز مناظرات بین کاندیداهای ریاست جمهوری به صورت زنده برای اولین بار در سال 1388 برگزار شد.

اظهارنظرهای مختلف و گاه همراه با افراط و تفریط راجع به این مناظرات بیان شد. عده‌ای هر مشکلی را به مناظرات سال 88 ربط می‌دادند تا جایی که ریشه فتنه 88 که به فرموده رهبر معظم انقلاب بیش از ده سال برای آن برنامه‌ریزی شده بود را در مناظرات می‌دیدند! از سوی دیگر برخی همان شکل مناظره را مطلوب می‌پنداشتند. اما حقیقت قضیه این بود که مناظرات سال 88 به دلیل اینکه مقایسه کاندیداها در مقابل هم را برای مردم آسان‌تر کرد، بسیار مثبت بود و البته ضعف‌هایی داشت که باید رفع می‌شد. صراحت و شفافیت بیش از حد این مناظرات که عده‌ای هم به آن معترض شدند و البته تا حدودی حق با آن‌ها بود و بعضا خارج شدن از مشکلات مردم و ورود به دعواهای سیاسی به جای رقابت را می‌توان ضعف آن مناظره‌ها دانست.

اما اصل مناظره برای رقابت در جلب آرا و اعتماد مردم است. رقابتی که میان افراد و جریان‌های سیاسی متعلق به نظام اسلامی است؛ بنابراین و پس از احراز صلاحیت کاندیداها توسط شورای محترم نگهبان و در دوره تبلیغات برای ریاست جمهوری، خوب است که کمی روح رقابت در این مناظرات بیشتر دیده شود. نحوه اجرای مناظره‌ای که دیروز از صداوسیما پخش شد با زمان نقد 90 ثانیه‌ای و جواب‌های کوتاه بله و خیر و ... نشانی از گرم شدن فضای رقابت میان نامزدها نداشت. حتی بعضا افرادی که به شدت پیگیر اخبار انتخاباتی بودند نیز از این اجرای کسل کننده، ناامید شده بودند. درست است اینکه مناظرات را در چارچوب مشخص و موضوع مورد نظر مردم برگزار کنیم، به عنوان یک حسن نسبت به مناظرات قبل در نظر گرفته می‌شود اما بستن دست نامزدها برای بحث عمیق‌تر محسوس بود؛ به خصوص در بخش دوم مناظره نشانی از مناظره دیده نمی‌شد و کاندیداها نظرات خود را راجع به سؤالاتی که از قبل طراحی شده بودند بیان می‌کردند و حتی از نقد نظرات که در بخش اول به صورت کم‌رنگ دیده می‌شد، خبری نبود.

به نظر می‌رسد که رسانه ملی به اندازه کافی در این زمینه ابتکار به خرج نداده است، تا جایی که این مناظره را می‌توان بسیار شبیه به مناظرات تلویزیونی در برخی کشورها – البته نه در سطح ریاست جمهوری - دانست. امید است که با همت بیشتر، دو مناظره بعدی جذاب‌تر و عمیق‌تر برگزار گردد.

 

چرا انقلاب کردیم؟

* این یادداشت به عنوان سرمقاله شماره 85 روزنامه سرخط منتشر شده است.

 

در کوره رقابت‌های انتخاباتی میان کاندیداهای احراز صلاحیت شده، هر نامزد برای این‌که بتواند اقبال بیشتری از عموم مردم کسب نماید، سعی می‌نماید حل مشکلات اقتصادی جاری را وعده دهد. زمان‌های مختلفی برای سامان دادن اوضاع اقتصادی با نمادهای مختلف داده می‌شود. قطعا مشخص کردن زمان، برای ارزیابی وعده توسط افکار عمومی در آینده کار صحیحی است و بالاتر این‌که حل مشکلات اقتصادی مردم باید یکی از مهم‌ترین دغدغه‌های نامزدها باشد. اما سخن این‌جا است که در کنار این مسائل، فراموش نشود که ما برای چه انقلاب کردیم؟ ایرانیان فقط برای زندگی معیشتی بهتر انقلاب نکردند و در کنار این مسئله، موضوعات مختلفی چون استقلال، آزادی، هویت ایرانی – اسلامی، عدالت اجتماعی، رفع فقر و فساد و تبعیض و از همه مهم‌تر زندگی در چارچوب قوانین اسلامی را خواستار بودند. اگر قرار بود فقط به زندگی معیشتی بهتر قناعت کنیم، نیازی به اهدای این همه شهید در این راه نبود. نامزدهای ریاست جمهوری بخصوص کاندیداهایی که مدعی گفتمان انقلاب و رهبری هستند باید مراقب این مسئله باشند تا اهداف انقلاب استحاله نگردد.

نامزدها به خاطر داشته باشند که ملت ایران وجود خود را، هستى خود را در راه رسیدن به این آرمان بزرگ به میدان آورد.. آنچه که همیشه مطلوب دشمنان بنیانى ایران اسلامی بوده است، سلب هویت از ملت است. وقتى یک ملتى احساس شخصیت نکرد، احساس هویت نکرد، راحت‏تر زیر بار می‌رود؛ گذشته او را انکار می‌کنند، امکانات او را انکار می‌کنند، قدرت‌هاى درونى و ذاتى او را انکار می‌کنند، براى این‌که بتوانند به راحتى آن ملت را در مشت بگیرند. همان کاری که در دوران استحاله فرهنگى، یعنى دوران منحوس پهلوى، در این کشور با شدت ادامه پیدا کرد و روز به روز در آن سال‌ها تقویت شد. کاندیداها باید به جد مراقب این‌گونه موارد باشند؛ زیرا جمهوری اسلامی جهت دوران پهلوی را به طور کامل تغییر داد و ملت احساس کرد که ایران اسلامی همان هویت گمشده‌ای است که باید در جهت رسیدن به آرمان‌های آن تلاش و برنامه‌ریزی و مجاهدت به خرج داد.

هویت اسلامی همان چیزی است که هم زندگی بهتر دنیوی و هم زندگی بهتر اخروی را شامل حال ملت می‌گرداند و قطعا منافع ملی نیز با آن تأمین می‌گردد. مراقب باشیم که در دوره بیداری اسلامی هستیم و وظیفه ما دوچندان است.