پژوهشگروبلاگ شخصی قاسم صفایی نژاد

۱۶ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «انقلاب اسلامی» ثبت شده است

مأموریت انقلاب اسلامی

روز میلاد امام زمان (عج) به مراسم قدردانی از مردی رفتم که یاد امام زمان (عج) را نه تنها در میان دوستداران حضرت، بلکه در تمامی جهان برجسته کرد. محمود احمدی‌نژاد را 3 بار از نزدیک دیده‌ام. یک بار در جریان تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری سال 84 در دانشگاه اصفهان، یک بار در جمع صمیمی دانشجویان در بازگشت از ژنو (اجلاس دوربان 2) در سال 88 و بار دیگر در همایش قدردانی از خادم جمهور در سال 92. احمدی‌نژاد سال 92 را همان احمدی‌نژاد سال 84 یافتم با همان باورهای عمیق به اصول اسلامی؛ با همان اعتقاد راسخ به قدرت مردم و همان صمیمیت و سادگی.

حرف سیاسیون، رسانه‌ها و برخی از مردم، کوچک‌ترین تغییری در حرف‌ها و باورهای او به‌وجود نیاورده بود و با همان روحیه سال 84 و با تجربه و عملکردی گرانبهاتر، مأموریت را انجام وظیفه برای زمینه‌سازی ظهور موعود می‌دانست.

احمدی‌نژاد در این مراسم در پاسخ به کسانی که نگران تحولات سیاسی کشور بودند با روحیه‌ای مثال زدنی گفت: «خیلی‌ها در کشور غصه‌دار شدند چقدر تماس گرفتند و اظهار نگرانی کردند. من از همه آنها تشکر می‌کنم، ولی می‌خواهم بگویم هر موقع خواستید غصه بخورید و دلتان شکست برای یک حقیقت دیگر غصه بخورید. مگر باور ندارید که امام هست؟ مگر باور ندارید که امام حاضر است و حق حکومت جهانی برای امام است؟ 1170 سال است که امام را خانه نشین کردند و حق امام را گرفتند. چند سال است که می‌گوییم مرید امام هستیم؟ آیا پیرو و عاشق امام، ماموریتی جز برگرداندن امام به راس حکومت دارد؟ برای امام زمان غصه بخورید. مبادا امام فراموش شود و بالاترین غصه این است که این ماموریت به فراموشی سپرده شود که البته به فضل الهی اینگونه نخواهد شد.»

سخن من با کسانی است که او را قدرت‌طلب می‌خوانند و ریاکار می‌دانند. مگر می‌شود که یک شخص قدرت‌طلب در حالی که رئیس دولت است، سال‌ها تهمت و توهین و افترا را به جان بخرد و در پاسخ بگوید: «اهانت‌ها به کسی برمی‌خورد که فکر کند کسی است،‌ من که کسی نیستم!» مگر می‌شود محض ریا دست پیرمرد و کشاورز و معلم و رفتگر و ... را بوسید؟ اگر می‌شود لطفا مدعیان ریاکاری احمدی‌نژاد هم در انظار عمومی دست کشاورز و پیرمرد و رفتگر را ببوسند، البته اگر به شأن و جایگاه والایشان آسیبی نمی‌رسد! اصلا مگر غیر از این است که بخش اعظمی از دشمنی‌ها با احمدی‌نژاد و عدم تحمل او به دلیل منش متفاوت او از بقیه سیاستمداران است؟ مگر نه اینکه یکی از مسئولین به کنایه گفت: «مردم نوکر نمی‌خواهند، مدیر می‌خواهند!» زیرا نمی‌تواند حتی با ریاکاری افتخار خود را نوکری مردم بداند و با آن‌ها دم‌خور شود؟ و این در حالی است که بنیانگذار جمهوری اسلامی، امام خمینی (ره)، مردم را ولی نعمت می‌دانست و مسئولین را خدمتگزار.

به نظر من، احمدی‌نژاد یک تراز جدید از انجام مسئولیت را در این 8 سال به نمایش گذاشت و بسیاری از عادات را تغییر داد که به راحتی نمی‌توان آن‌ها را نادیده گرفت، زیرا مردم آن را مطالبه می‌نمایند. از نکات ساده‌ای مانند عدم اجازه انتشار عکس خود در کنار عکس امام و رهبری در ادارات و ... گرفته تا توجه دادن مدام به مأموریت اصلی انقلاب اسلامی که همانا زمینه‌سازی برای ظهور موعود است.

اینکه رسانه‌ها و به‌خصوص رسانه‌های اصولگرا که گوی سبقت در بی‌انصافی را از رسانه‌های بیگانه هم ربوده‌اند، چه چیزهایی در مورد این مراسم منتشر کردند، مهم نیست. مهم این است که ما آنجا بودیم و می‌دانیم حقیقت چیست و حتی بدون داشتن رسانه‌های فراگیر، صدایمان را به جامعه می‌رسانیم؛ همانطور که احمدی‌نژاد بدون داشتن رسانه فراگیر، صدای انقلاب اسلامی را به جهانیان رساند.

چرا انقلاب کردیم؟

* این یادداشت به عنوان سرمقاله شماره 85 روزنامه سرخط منتشر شده است.

 

در کوره رقابت‌های انتخاباتی میان کاندیداهای احراز صلاحیت شده، هر نامزد برای این‌که بتواند اقبال بیشتری از عموم مردم کسب نماید، سعی می‌نماید حل مشکلات اقتصادی جاری را وعده دهد. زمان‌های مختلفی برای سامان دادن اوضاع اقتصادی با نمادهای مختلف داده می‌شود. قطعا مشخص کردن زمان، برای ارزیابی وعده توسط افکار عمومی در آینده کار صحیحی است و بالاتر این‌که حل مشکلات اقتصادی مردم باید یکی از مهم‌ترین دغدغه‌های نامزدها باشد. اما سخن این‌جا است که در کنار این مسائل، فراموش نشود که ما برای چه انقلاب کردیم؟ ایرانیان فقط برای زندگی معیشتی بهتر انقلاب نکردند و در کنار این مسئله، موضوعات مختلفی چون استقلال، آزادی، هویت ایرانی – اسلامی، عدالت اجتماعی، رفع فقر و فساد و تبعیض و از همه مهم‌تر زندگی در چارچوب قوانین اسلامی را خواستار بودند. اگر قرار بود فقط به زندگی معیشتی بهتر قناعت کنیم، نیازی به اهدای این همه شهید در این راه نبود. نامزدهای ریاست جمهوری بخصوص کاندیداهایی که مدعی گفتمان انقلاب و رهبری هستند باید مراقب این مسئله باشند تا اهداف انقلاب استحاله نگردد.

نامزدها به خاطر داشته باشند که ملت ایران وجود خود را، هستى خود را در راه رسیدن به این آرمان بزرگ به میدان آورد.. آنچه که همیشه مطلوب دشمنان بنیانى ایران اسلامی بوده است، سلب هویت از ملت است. وقتى یک ملتى احساس شخصیت نکرد، احساس هویت نکرد، راحت‏تر زیر بار می‌رود؛ گذشته او را انکار می‌کنند، امکانات او را انکار می‌کنند، قدرت‌هاى درونى و ذاتى او را انکار می‌کنند، براى این‌که بتوانند به راحتى آن ملت را در مشت بگیرند. همان کاری که در دوران استحاله فرهنگى، یعنى دوران منحوس پهلوى، در این کشور با شدت ادامه پیدا کرد و روز به روز در آن سال‌ها تقویت شد. کاندیداها باید به جد مراقب این‌گونه موارد باشند؛ زیرا جمهوری اسلامی جهت دوران پهلوی را به طور کامل تغییر داد و ملت احساس کرد که ایران اسلامی همان هویت گمشده‌ای است که باید در جهت رسیدن به آرمان‌های آن تلاش و برنامه‌ریزی و مجاهدت به خرج داد.

هویت اسلامی همان چیزی است که هم زندگی بهتر دنیوی و هم زندگی بهتر اخروی را شامل حال ملت می‌گرداند و قطعا منافع ملی نیز با آن تأمین می‌گردد. مراقب باشیم که در دوره بیداری اسلامی هستیم و وظیفه ما دوچندان است.

 

طراوت رویش‌ها و ریزش فرسوده‌ها

* این یادداشت برای پایگاه خبری تحلیلی ندای انقلاب نوشته شده است.

 

مقام معظم رهبری در نماز جمعه تاریخی 14 بهمن امسال در بیان نقاط قوت انقلاب، فرمودند که یکی از نقاط قوت انقلاب انتقال ارزش‌های انقلاب به نسل دوم و سوم است. به تعبیر دیگر رویش‌هایی که در انقلاب صورت گرفته است به عنوان یک نقطه قوت برای انقلاب محسوب شده است. به همین دلیل برآن شدیم تا چرایی اهمیت رویش‌ها و ریزش‌های انقلاب و همچنین چگونگی روند مثبت آن را از منظر ایشان بررسی نماییم.
تصور حرکت بدون ریزش منطقی نیست
نباید تصور کرد که مجموعه‌ى انسانى یک ملت، یک حرکت بسیط مى‌تواند داشته باشد. حرکتها، جمع‌بندى شده‌ى مجموعه‌ى احساسات، انگیزه‌ها و تحرکها در کل جامعه است. ما بحمدالله در بخشهاى بسیار زیادى داریم پیشرفت مى‌کنیم. این‌طور تصور نشود که ما از واقعیات جامعه بى‌خبر مى‌مانیم؛ نه، من بحمدالله با بدنه‌ى مردم مرتبطم. شما آقایان و خانمهایى که این‌جا تشریف دارید، بخشى از مجموعه‌ى نخبگان کشور هستید. بنده با غیرنخبه‌ها، با مردم عادى، با روحانیون، با ائمه‌ى جماعات و با خانواده‌هاى گوناگون ارتباط دارم؛ گاهى هم به خانه‌هاى مردم مى‌روم و روى فرش و زیر سقفشان مى‌نشینم؛ بنابراین واقعیتها را مى‌بینم؛ این‌طور نیست که ندانم و نبینم. این تصور و توقع هم منطقى نیست که ما فکر کنیم باید یکسره بدون ریزش و بدون وجود نمودها و نمونه‌هایى که نمى‌پسندیم، جلو برویم؛ نه، بالاخره ریزشها و رویشهایى هست؛ سقوطها و عروجهایى هست؛ مجموعه‌ى انسانى جمع‌بندى شده را باید محاسبه کرد. مشکلاتى هم که دوستان بیان کردند، من آنها را محتمل مى‌دانم و قبول مى‌کنم. خیلى از این مشکلات و این گره‌ها وجود دارد، اما در کنارش امور مثبت و موجبات - چیزهایى که مایه‌ى امید و سرور مى‌شود - وجود دارد. تلاشى که باید بکنیم، این است که مشکلات را برطرف کنیم. [1] 

نقل قول

شاخص 9 / ایمان دینی و اراده مردمی

 
یکی از شاخصه‌های بارز انقلاب اسلامی ایران توجه همزمان به دین و مردم است. در واقع امام (ره) به عنوان بنیانگذار انقلاب، دینی که از مردم جدا باشد را دین تحریف شده نامید و سعی کرد با ارتقای آگاهی و بینش مردم، زمینه‌های استحکام جمهوری اسلامی را تقویت کند.
 
«آنچه در طول سالهاى مبارزات نهضت اسلامى در ایران گذشت هرگز در تاریخ شناخته شده‌ى ما نظیر نداشته است. در زیر ظاهر آرام زندگىِ ملت، جریان مبارزات اسلامى شبکه‌ى عظیمى از انواع تلاش‌هاى مبارزاتى مردمى به وجود آورده بود: از سخنرانیهاى روشنگر، و جلسات آشکار و پنهانِ درسهاى اسلامى، و تهیه و پخش بیانیه‌ها و جزوه‌ها و فعالیتهاى تربیتى و تعلیمى بر اساس رهنمود اسلام، تا تظاهرات و راهپیمائیها و تجمعهاى بزرگ دینى و مردمى و تا تشکیل مجموعه‌هاى عملیاتى و فداکاریهاى شگفت‌آور و مثال زدنى، و همه بنوعى متصل و مرتبط به قلب تپنده‌ى این مبارزه‌ى عمومى و برخوردار از رهبریهاى آن روح بزرگ و ایمان ناب و مغز متفکر.
 
 امام بزرگوار ما در این مدت در عین هدایت مردم و گستردن دامنه‌ى آگاهى همگانى و کشاندن توده‌ى میلیونى به مبارزه، اندیشه‌ى حکومت اسلامى را نضج و قوام بخشید و در مقابل دو مکتب رائج سیاسى عالم یعنى حکومت دیکتاتورى حزبى کمونیستى در شوروى سابق و چین و اقمار آنها در اروپا و آفریقا و دیگر نقاط، و حکومت هاى پارلمانى غربى که سلطه‌ى سرمایه‌داران و کمپانیها بر فکر و اخلاق و سرنوشت مردم بنام دموکراسى بود، راه اسلامى را مطرح کرد که در آن بر دو عنصر دین و انسان بطور اساسى تکیه شده و ایمان دینى و اراده‌ى مردمى بزرگترین شاخصه‌ى آن است. نظام اسلامى در مکتب امام خمینى نظام عدل و ایمان و عقل و آزادگى و مردمگرایى است، و استقلال ملى و رد نظام سلطه‌ى بین‌المللى در مکتب امام بزرگوار ما داراى چنین ریشه‌هاى عمیقى است.» [1]
 
 
 
«ارزشهایى که ما در انقلاب براى آنها مى‌خواهیم تلاش کنیم و کارمان براى آنهاست، دو مبنا و پایه دارد: مکتب و مردم. مکتب بدون مردم متصوّر نیست؛ چون مکتب ما مکتبى نیست که از مردم جدا بشود. اصلاً این یک فریب است که ما بیاییم اسلام را از نفع و خیل مردم جدا کنیم و بگوییم مردم و سرنوشت آنها را رها کنید و به دین و خدا و اسلام بچسبید! این، همان اسلامِ تحریف شده است. این، همان چیزى است که امام(ره) از اول شروع مبارزه با آن جنگید. بسیارى از آدمهاى خوب و عالِم، حرف امام را در این راه فهمیدند و البته بعضى از متحجّران و نادانها هم تا آخر نفهمیدند و هنوز هم بعضى این حقیقت را نمى‌فهمند. تفکر اسلامى، از خیل مردم و براى مردم بودن جدا نیست. هر چیزى که شما دیدید به نظرتان اسلامى است، اما از صلاح مردم مجرد است، بدانید در شناخت و فهم این‌که آن اسلام است، اشتباه مى‌کنید یا در فهم خود آن شیئ محققاً اشتباهى وجود دارد. پس، پایه‌ى ارزشهاى اسلامى و انقلاب ما، بر دو پایه‌ى مکتبى و مردمى است.» [2]
 
 
پاورقی:
 
[1]- پیام به ملت ایران به مناسبت بیستمین سالگرد انقلاب اسلامى 21/11/1377
[2]- سخنرانى در دیدار با مسؤولان و کارگزاران نظام جمهورى اسلامى، در آستانه‌ى یازدهمین‌سالگرد پیروزى انقلاب اسلامى ایران 9/11/1368
 
 
این یادداشت را در ندای انقلاب هم ببینید.
نقل قول

شاخص 7 / شاخص‌های هویت اسلامی

 
برخی مواقع برای اینکه بخواهند در یک نظام قدرتمند، انحرافی ایجاد کنند، دشمنان آن نظام تلاش می‌کنند تا با قبول شرایط ظاهری نظام، در باطن نظام انحراف ایجاد کنند. البته همواره باید در نظر داشت که در صورت ضعف ایمان، داشتن صفاتی مانند جهل، حسد، کینه و شهوت پول و قدرت در خودی‌ها هم می‌تواند باعث انحراف باطنی نظام شود. بنابراین در تبیین شاخص‌ها باید به شاخص‌های هویتی انقلاب اسلامی هم توجه ویژه داشته باشیم.
«نظام اسلامى، نظام اسلامى است در ظاهر و باطن؛ نه فقط نظام اسلامى در ظاهر. صرف اینکه حالا یک شرائطى در قانون اساسى براى رئیس جمهور و براى رهبر و براى رئیس قوه‌ى قضائیه و براى شوراى نگهبان و براى که و که معین شده؛ و چه و چه، اینها کافى نیست؛ اگرچه اینها لازم است. انحراف در هدفها، در آرمانها، در جهتگیرى‌ها را باید مراقبت کرد که پیش نیاید. و این چیزى است که ما در طول این سالهاى طولانى - بخصوص بعد از جنگ و بعد از رحلت امام - درگیرش بودیم؛ جزو درگیرى‌هاى اساسى در این دو دهه‌ى گذشته، یکى همین بوده. تلاشهاى زیادى شده است براى اینکه جمهورى اسلامى را از روح و معناى خودش خارج کنند. تلاشهاى زیادى کرده‌اند؛ به شکلهاى مختلف؛ چه در زمینه‌هاى سیاسى، چه در زمینه‌هاى اخلاقى، چه در زمینه‌هاى اجتماعى؛ از اظهاراتى که شده و حرفهائى که زده شده. ما یک دوره‌اى را هم مشاهده کردیم که در مطبوعات ما رسماً، علناً، جدائى و تفکیک دین از سیاست را اعلان کردند! اصلاً مسئله‌ى یکى بودن دین و سیاست را که اساس جمهورى اسلامى و اساس حرکت عمومى مردم بود، زیر سؤال بردند. از این بالاتر؟! در دورانى، در مطبوعات ما دیده شد که صریحاً، علناً، از رژیم ظالم، جبار و سفاک پهلوى دفاع شد! براى اینکه چنین حالتى پیش نیاید و براى برخورد با این انحراف، میشود با برجسته کردن مرزهاى اعتقادى و فکرى و سیاسى، جلوى این انحراف را گرفت. شاخصهاى هویت اسلامى بایستى معلوم باشد: شاخص عدالت‌طلبى، شاخص ساده‌زیستى مسئولان، شاخص کار و تلاش مخلصانه، شاخص طلب و پویائى علمى بى‌وقفه، شاخص ایستادگى قاطع در مقابل طمع‌ورزى و سلطه‌ى بیگانگان، شاخص دفاع از حقوق ملى. از حقوق ملت، دفاعِ شجاعانه کردن یک شاخص است؛ مثل همین حق هسته‌اى؛ مسئله‌ى هسته‌اى. این یکى از ده‌ها نیاز کشور ماست؛ تنها مسئله‌ى ما نیست؛ اما وقتى دشمن روى این نقطه متمرکز شد، ملت هم ایستادگى کرد. در این نقطه‌اى که دشمن روى او تمرکز پیدا کرده است، اگر ملت عقب‌نشینى کند، اگر مسئولین عقب‌نشینى کنند و از این حق قطعى و روشن صرف‌نظر کنند، بدون تردید راه براى دست‌اندازى به حقوق ملى براى دشمن باز خواهد شد.
• 
اشرافیگری؛ یک ضد ارزش
اجتناب از اشرافیگرى؛ یعنى ضد ارزش کردن. در انقلاب ما این نکته وجود داشت؛ این را بتدریج بعضى‌ها سعى کردند کمرنگ کنند. این در مسائل اقتصادى ما اثر دارد، در مسائل روانى ما اثر دارد. اشرافیگرى و گرایش به اشرافیگرى، یک ضد ارزش بود در انقلاب. یعنى افرادى در سطوح مختلف بودند که از اینکه به اشرافیگرى نسبت داده شوند، یا از آنها چیزى دیده شود که جزو خصوصیات اشرافیگرى باشد، بشدت اجتناب میکردند. مسئولین کشور در درجه‌ى اول متعهد به این قضیه هستند و باید باشند. این تدریجاً ضعیف شد. امروز خوشبختانه همان موج ضد ارزش کردن اشرافیگرى، بحمداللَّه وجود دارد؛ یعنى دولت، مسئولین دولتى ساده‌زیستند، مردمى هستند و این خیلى فرصت خوبى است؛ نعمت بزرگى است. این یکى از شاخصهاست.
• 
جهاد و شهادت، پرچم جمهوری اسلامی
مسئله‌ى ارزش جهاد و شهادت، یکى دیگر از شاخصهاست. ارزش مجاهدت، مقام والاى شهادت، از جمله‌ى چیزهائى بود که به وسیله‌ى عناصرى - کسانى، دستهائى - زیر سؤال رفت. جهاد را زیر سؤال بردند، شهادت را زیر سؤال بردند. این، یکى از شاخصهاست؛ باید برجسته شود. احترام به شهیدان، احترام به جهاد و مجاهدان بایستى جزو بخشهاى برجسته‌ى پرچم جمهورى اسلامى قرار بگیرد. جمهورى اسلامى به جهاد و شهادت شناخته می‌شود.
• 
اعتماد به مردم
اعتماد به مردم، عقیده‌ى واقعى به مشارکت مردم. بعضى‌ها اسم مردم را مى‌آورند؛ اما حقیقتاً اعتقادى به مشارکت مردم ندارند. بعضى اسم مردم را مى‌آورند؛ اما به مردم اعتماد ندارند. بناى جمهورى اسلامى بر اعتماد به مردم و اعتقاد به مشارکت مردم است.
• 
جرأت مسئولیت در برابر دشمن
شجاعت در برابر هیبت دشمن، جزو شاخصهاست. در مقابل دشمن اگر مسئولین کشور احساس رعب و خوف بکنند، بر سر ملت بلاهاى بزرگ خواهد آمد. آن ملتهائى که ذلیل و مقهور دست دشمن شدند، عمده‌ى علت این بود که مسئولان - پیشروان قافله‌ى ملت - شجاعت لازم، اعتماد به نفس لازم را نداشتند. گاهى در بین آحاد مردم عناصر مؤمن، فعال، فداکار، آماده‌ى به جانبازى هستند، منتها مسئولین و رؤسا وقتى خودشان این آمادگى را ندارند، نیروهاى آنها هم از بین می‌رود و این ظرفیت هم نابود می‌شود. آن روزى که شهر اصفهان در دوره‌ى شاه سلطان حسین مورد غارت قرار گرفت و مردم قتل عام شدند و حکومت باعظمت صفوى نابود شد، خیلى از افراد غیور بودند که حاضر بودند مبارزه و مقاومت کنند؛ اما شاه سلطان حسین ضعیف بود. اگر جمهورى اسلامى دچار شاه سلطان حسین‌ها بشود، دچار مدیران و مسئولانى بشود که جرأت و جسارت ندارند؛ در خود احساس قدرت نمیکنند، در مردم خودشان احساس توانائى و قدرت نمیکنند، کار جمهورى اسلامى تمام خواهد بود.
• 
ملت‌های مسلمان؛ عمق استراتژیک جمهوری اسلامی
نزدیکى با ملتهاى مسلمان. ملتهاى مسلمان عمق استراتژیک نظام جمهورى اسلامى‌اند. چرا تبلیغات عجیب و غریب آمریکائى و انگلیسى سعى می‌کنند بین ملتهاى مسلمان با ملت ایران جدایى بیندازند؟ چرا؟ با مسئله‌ى قومیت، با مسئله‌ى سنى، شیعه؟ چون می‌دانند آنها عمق راهبردى و عمق استراتژیک جمهورى اسلامى محسوب می‌شوند. تکیه‌گاه یک ملت به عمق استراتژیک اوست. نمی‌خواهند ملت ایران و نظام جمهورى اسلامى از این حمایت و طرفدارى‌اى که از او در کشورهاى مختلف می‌شود - که البته بى‌نظیر هم هست - برخوردار باشد. شما در هیچ جا نمى‌بینید که در یک کشورى از رؤساى یک کشور دیگرى، آحاد مردم - نه سیاسیون - تجلیل و احترام کنند؛ عکسشان را بلند کنند، نامشان را با هیجان بیاورند؛ جز جمهورى اسلامى. در کشورهاى مسلمان هر جا بروید، آنجائى که رد پائى از جمهورى اسلامى هست، مردم نسبت به آن و نسبت به جمهورى اسلامى ابراز احساساتشان اینجورى است. دشمن این را نمیخواهد؛ دشمن نمیخواهد این ارتباط برقرار باشد. جمهورى اسلامى باید این را یکى از وظائف خودش بداند. این جزو آن شاخصهاى اصلى است.
حالا شما نگاه کنید در این نوشتجات آدمهاى یا کوته‌نظر - که خوشبینانه‌اش این است که بگوئیم کوته‌نظرند - یا اگر بدبینانه نگاه کنیم، مغرض و خائن، که از ارتباط جمهورى اسلامى با مردم لبنان، با مردم عراق، با مردم افغانستان، با مردم فلسطین، صریحاً و بارها انتقاد کرده‌اند و انتقاد میکنند. دیده‌اید شما، متأسفانه در مطبوعات ما و در بعضى از تریبونهاى سیاسى، که این چیزها گفته میشود. این ضدیت با یکى از شاخصهاى اساسى جمهورى اسلامى است. نه، جمهورى اسلامى منافع ملتهاى مسلمان را منافع خودش میداند؛ با آنها مرتبط است، از آنها دفاع میکند؛ از مظلوم دفاع میکند، از ملت فلسطین دفاع میکند؛ اینها شاخصهاست و اینها بایستى برجسته شود. دانشجو و دانشگاهى، بخصوص دانشجو میتواند در این میدان نقش‌آفرین باشد؛ میدان حفظ شاخصها، برجسته کردن شاخصها و مختصات حقیقى جمهورى اسلامى؛ غیر از مختصات ظاهرى که اسمها و مقامات رسمى و حقوقى و اینهاست. شما میتوانید سهیم باشید، میتوانید اقدام کنید. و البته و خوشبختانه، ملت ما ملت بیدارى است.» [1]
 
پاورقی:
 
[1]- دیدار اساتید و دانشجویان در دانشگاه علم و صنعت 24/9/1387این یادداشت را در ندای انقلاب ببینید.