پژوهشگروبلاگ شخصی قاسم صفایی نژاد

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «بی‌طرفی رسانه‌ای» ثبت شده است

آیا همیشه دشمن آنچه را می‌خواهد بر زبان می‌آورد؟

چند روزی می‌شود که بی‌بی‌سی و سایر رسانه‌های جهت‌دار نظام سلطه، عملیاتی‌تر وارد انتخابات ایران شده‌اند و به دستورالعمل اینکه به چه کسی رأی ندهید رسیده‌اند. اتفاقی که شاید اگر توسط صدای آمریکا (VOA) انجام می‌شد، عجیب نبود اما از بی‌بی‌سی چنین انتظاری نمی‌رفت. اما گویا بی‌بی‌سی یا لااقل بی‌بی‌سی فارسی دیگر ژست ظاهری بی‌طرفی را بیش از گذشته کنار گذاشته و شاید به دلیل اهمیت موضوع، حاضر به خرج کردن آبروی خود تا این حد شده است.

کمپین «نه به انگلیس» #no2uk در فضای مجازی این قضیه را دنبال می‌کند که از سه کاندیدای خاصی که بی‌بی‌سی خواسته به آنها رأی ندهیم، حمایت کنیم. رهبر معظم انقلاب چند روز پیش فرمودند:

رادیوی انگلیسی دارد به مردم تهران دستورالعمل میدهد به فلانی رأی بدهید، به فلانی رأی ندهید! معنای این چیست؟ انگلیسی‌ها دلشان تنگ شده برای دخالت کردن در ایران. یک روزی بود که پادشاه کشور وقتی میخواست تصمیم مهمّی بگیرد، سفیر انگلیس را صدا میکرد و از او میپرسید که این کار را بکنم یا نکنم. انگلیس‌ها یک روزی این‌جور در امور کشور دخالت میکردند؛ بعد هم آمریکایی‌ها، یک مدّتی هم هر دو؛ امروز این دستها قطع شده است؛ امروز جلوی این دخالتها گرفته شده است به برکت انقلاب، به برکت بیداری مردم؛ دلشان تنگ شده، حالا از راه رادیو به مردم دارند دستور میدهند به فلانی رأی بدهید، به فلانی رأی ندهید. اینکه ما عرض میکنیم در انتخابات، مردم با بصیرت، با آگاهی، با دانایی وارد بشوند، به‌خاطر این است؛ بدانند دشمن چه میخواهد؛ وقتی شما دانستی دشمن چه میخواهد، عکس او عمل میکنی؛ معلوم است.

اما یک نکته را نباید غفلت کنیم و آن اینکه رهبری فرمودند ببینید دشمن چه می‌خواهد و عکس آن عمل کنید، نفرمودند ببینید دشمن چه می‌گوید. همیشه اینطور نیست که دشمن خواست قلبی خود را بر زبان آورده و حمایت علنی از خواست خود کند. دشمن گاهی اوقات می‌تواند به قصد فریب یا تفرقه‌افکنی برخلاف خواست قلبی خود تبلیغات و موضع‌گیری نماید. در دشمن‌شناسی حواسمان باشد که اسیر این توهم نشویم که هر وقت دشمن از کسی حمایت کرد، حتما آن فرد با دشمن است یا وقتی کسی را تخریب کرد، حتما آن فرد علیه دشمن است.

همچنین گاهی اوقات دشمن می‌تواند سکوت پیشه کند. حواسمان جمع باشد آنقدر بصیرت داشته باشیم که همیشه منتظر نباشیم دشمن چه می‌گوید و خلاف آن عمل کنیم؛ اغلب باید خودمان راه را پیدا کنیم و حتی راه را بسازیم.

یادداشت

رسانه بی‌طرف و جاده دوطرفه!

سالها می‌گذرد از روزی که سردمداران جوامع سرمایه‌داری «رکن چهارم دموکراسی» خود را «مطبوعات و رسانه‌ها» نام نهاده‌اند. رسانه‌هایی که دعوی آزادی بیان و آزادی اطلاعات دارند و بی‌طرفی. آزادی بیانی که فقط متعلق به کسانی است که مدیر بنگاه‌های بزرگ خبرپراکنی غرب باشند و یا رابطه مستقیم و غیرمستقیم با آن‌ها داشته باشند؛ و بی‌طرفی‌ای که دیگر حرفه‌ای نیست. دیگر مانند دهه‌های قبل، رسانه‌های بزرگ نمی‌توانند ادعای بی‌طرفی کنند ولی عمل متفاوتی انجام دهند و انتظار داشته باشند مردم باور کنند. «سواد رسانه‌ای» [1] مردم جوامع مختلف و مخصوصا جهان اسلام و همچنین بخش‌هایی از جهان سوم در حال افزایش است و ترفندهای رسانه‌های بزرگ غربی توان غلبه بر آن‌ها را ندارد.
 
به عنوان نمونه بی‌بی‌سی فارسی در پرداختن به راهپیمایی 22 بهمن مردم ایران، فقط به اشاره کردن در حد یک یادداشت تحت عنوان «ایران در هفته‌ای که گذشت» بسنده کرد. سؤال این است که آیا در کنار هم قرار دادن زمان و نحوه پرداختن این بنگاه خبرپراکنی به این راهپیمایی و مابقی اتفاقات به نفع نظام سرمایه‌داری غرب، جای ابهام و شکی برای بی‌طرف نبودن این رسانه باقی می‌گذارد؟
 
جای خوش‌بینی است که روز به روز عدم بی‌طرفی این رسانه‌ها در بین عموم مردم دنیا آشکارتر می‌شود و این نکته را به ما گوشزد می‌کند که بهترین فرصت است برای اینکه بتوانیم جریان دوطرفه و چندطرفه «انتقال اطلاعات و باطن ملتها» را بهبود بخشیم. یادمان نرفته دغدغه چهار سال و نیم پیش رهبر معظم انقلاب را؛ وظیفه ما این است که نقشه راه ایشان را مبنی بر افزایش «جاده‌های دو طرفه و چندطرفه اطلاعاتی» با نگاهی عمیق، عملیاتی کنیم:
 
«من اگر یک نگاهى به وضع رسانه‏اى دنیا بکنم، نگاه من به وضع کنونى رسانه در دنیا، یک نگاه خوش‏بینانه‏اى نیست؛ این را باید به شما مدیران و برنامه‏سازان بگویم. آنچه را که رئیس محترم این اتحادیه از لحاظ پیشرفتها و اینها بیان کردند، اینها را من رد نمى‏کنم، وجود دارد؛ لیکن نگاه به وضع رسانه‏اى در دنیا، یک نگاه امیدوارکننده، دلگرم‏کننده و راضى‏کننده نیست. امروز جاده‏ى رسانه‏اى و ارتباطات، یک جاده‏ى دوجانبه و چندجانبه نیست؛ یک جاده‏ى یک‏طرفه است؛ یعنى باید گفت آنچه را که صاحبان قدرت رسانه‏اى و امپراطورى رسانه‏اى مى‏پسندند، با استفاده از علم و فناورى پیشرفته، به زوایاى دنیا منتشر و منعکس مى‏کنند. آنچه آنها مى‏پسندند، چیست؟ آن مفاهیمى که آنها مى‏خواهند منتشر کنند، چیست؟ آیا یک مفاهیم انسانى است؟ آیا برخاسته‏ى از حس فضیلت‏طلبى است؟ آیا واقعاً در آن، عدالت انسانى وجود دارد؟ چنین چیزى را ما مطلقاً احساس نمى‏کنیم. امروز امپراطورى خبرى و رسانه‏اى دنیا، تقریباً به طور کامل و نزدیک کامل، در انحصار کسانى است که آنها براى دنیا فضیلت اخلاقى، دین، ایمان، معنویت و صلح را نمى‏خواهند. همان کسانى بیشترین تسلط را بر رسانه‏هاى دنیا دارند که بزرگ‏ترین کارخانه‏هاى اسلحه‏سازى را دارا هستند؛ منهدم‏کننده‏ترین و ویران‏گرترین بمبهاى اتمى در اختیار آنهاست یا مرتبط با آنهاست؛ سیاستهاى سلطه‏جویانه جزوِ کارهاى روزمرّه و دائمى آنهاست. رسانه‏ها بیشتر در اختیار اینهاست.
 
البته امروز با پنجاه سال و بیست سال پیش تفاوت کرده است؛ ملتها و کشورهاى مستقل، به رسانه‏هایى دسترسى پیدا کرده‏اند؛ تا حدودى کار خودشان را مى‏کنند؛ اما همچنان بین آن چیزى که هست و آن چیزى که باید باشد، فاصله‏ى زیادى هست؛ یعنى همان جاده‏ى دوطرفه و چندطرفه که بتواند باطن ملتها و مفاهیم محترم در چشم ملتها را به درستى به یکدیگر منتقل کند.» [2]

پاورقی:
[1] - سواد رسانه‌ای (Media Literacy) عبارت است از یک نوع درک متکی بر مهارت که براساس آن می‌توان انواع رسانه‌ها و انواع تولیدات آن‌ها را شناخت و از یکدیگر تفکیک و شناسایی کرد.
[2] - بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار مدیران و برنامه سازان رسانه‌ای کشورهای مختلف 26/2/85
 
 
این یادداشت را در نسیم آنلاین هم ببینید.