پژوهشگروبلاگ شخصی قاسم صفایی نژاد

۷ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «دشمن شناسی» ثبت شده است

یادداشت

منشور خودی و غیر خودی (۲)

* این یادداشت برای پایگاه تحلیلی تبیینی برهان نوشته شده است.

 

غیرخودی‌ها را بیشتر بشناسیم
۱٫    کسانی که محیط کشور را متشنج می‌کنند
-    اگر نتواند تشنج عملى هم به‌وجود آورد، محیط تشنج فکرى و ذهنى و بحران‌سازى مصنوعى کند. این دستها، دستهاى خدومى نیستند؛ دستهاى خودیها نیستند؛ دستهاى بیگانه و دستهاى خائنند.  [۱]
-    چیزهایى که حاکى از حضور و پیوند مردم با دستگاهها و با دولت و با نظام است، سعى مى‌کنند اینها را کمرنگ کنند؛ خودیها مبادا این کار را بکنند؛ قلمها مبادا این کار را بکنند؛ مبادا حرفهایى را منعکس کنند که بدروغ نشانه‌ى دلسردى باشد، تا شاید آن دلسردى روى کسى که این مطالب را مى‌خواند، تأثیر بگذارد و او را هم دلسرد بکند؛ این کارها به سود دشمن است. [۲]
۲٫    ایستادن در کنار سردهندگان شعار «دین منهای حکومت»
-    عده‌ای اسم اسلام را مى‌خواهند و اسم اسلام را دوست مى‌دارند. دشمن اسلام به آن معنا هم نیستند؛ اما مطلقاً اعتقادى به فقه اسلامى، به احکام اسلامى و به حاکمیت اسلامى ندارند. معتقد به همان روشهاى فردى‌اند.
-    اینها دم از اصلاح مى‌زنند؛ گاهى دم از اسلام هم مى‌زنند؛ اما در کنار کسانى قرار مى‌گیرند که صریحاً علیه اسلام شعار مى‌دهند و با آنها اظهار همبستگى مى‌کنند! گاهى دم از اسلام مى‌زنند، اما در کنار کسانى قرار مى‌گیرند که شعار ضدّیت با حکومت اسلامى، شعار سکولاریزم و حکومت منهاى دین و حکومت غیردینى و حکومت ضدّ دینى و لائیسم را مى‌دهند! پیداست که اینها نفوذیند. [۳]
۳٫    کسانی که حرف غیرخودی‌ها را تکرار می‌کنند
-    ما بیاییم با کسانى که نظام را قبول ندارند و عازم بر معارضه‌ى با نظامند، روزبه‌روز مرزهاى خود را کمرنگ کنیم و دائما با خودیها به جان هم بیفتیم! این درست نیست.
-    معناى غیر خودى این نیست که او نباید در این کشور زندگى کند؛ نه. غیر خودى هم زندگى کند؛ منتها معلوم شود که او با نظام میانه‌اى ندارد؛ براى این‌که او در مواردى منشأ اثر خواهد بود. مرز حفظ شود، حرف او تکرار نشود، کار او مورد تأیید قرار نگیرد. این اساس قضیه است. [۴]
۴٫    غریبه‌ها در لباس خودی
«شعارهاى انقلاب را که پرچمهاى راهنما در راه اعتلاء و سربلندى و آبادانى این کشور است، گرامى بدارید و با همه‌ى وجود از آن دفاع کنید و سهل انگارى نسبت به آن را از بیگانگانى که احیانا به لباس خودى در مى‌آیند و با زبان خودى سخن مى‌گویند، تحمل نکنید.» [۵] 

یادداشت

منشور خودی و غیرخودی (۱)

* این یادداشت برای پایگاه تحلیلی تبیینی برهان نوشته شده است.

 

در طول تاریخ بشریت، انسان همواره مورد آزمایش‌های الهی بوده است. هر دوره زمانی و هر جامعه‌ای، آزمایش‌های مخصوص به خود را داشت و دارد که به تناسب رشد فکری مردمان شامل حال آنان می‌شود تا بتوانند به مرتبه بالاتری از انسانیت صعود کنند. هر چه آزمایش و فتنه سخت‌تری نصیب آن جامعه شود، پیشرفت معنوی بیشتری هم عاید کسانی که در آن امتحان موفق شده‌اند، می‌گردد. اما آن کسانی که مردود شده‌اند، به تناسب جایگاه و موقعیتی که در جامعه دارند دچار سقوط می‌شوند. [۱]
اینکه هر شخصی در جامعه بتواند تشخیص دهد که کدام خط فکری در صراط مستقیم نیست و کدام خط فکری (ولو با وجود اشتباهات) در صراط مستقیم است، یکی از نکاتی است که قطعا به قبولی در آزمایشات و فتنه‌ها کمک می‌کند. ضمناً همواره باید توجه داشته باشیم که ممکن است افراد و جریان‌هایی دچار انحراف شوند و از مسیر اصلی حق جدا شوند.
در این یادداشت سعی شده است با استفاده از نظرات رهبر معظم انقلاب در دوران زعامت ایشان، راجع به جریان‌های مختلف که در این صراط مستقیم هستند یا نیستند اطلاعات بیشتری کسب کنیم و بدانیم که چرا گروه‌هایی در صراط مستقیم بودند ولی بعدها منحرف شدند و همچنین وظیفه ما در قبال هر کدام از آنها چیست.
خودی و غیرخودی
«خودی» و «غیرخودی» یکی از کلیدواژگان مهم رهبر معظم انقلاب است که می‌توانیم برای شناختن کسانی که در صراط مستقیم هستند و یا کسانی که نیستند، استفاده کنیم. سعی کرده‌ایم در ذیل معرفی شاخص‌های خودی و غیرخودی، صفاتی که شامل این افراد می‌شوند و معیارهای تشخیص آن صفات را بگنجانیم. قبل از ورود به بحث، یک تعریف کلی از «خودی» و «غیرخودی» و لزوم شناخت آن، ضروری به نظر می‌رسد.