پژوهشگروبلاگ شخصی قاسم صفایی نژاد

۳۶ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «سرخط» ثبت شده است

چرا جایگاه رهبری در انقلاب ضروری است؟

* این یادداشت به عنوان سرمقاله شماره 16 هفته نامه سرخط منتشر شده است.

 

از ابتدای انقلاب اسلامی ایران، همواره جایگاه رهبری مورد مناقشه عده قلیلی از قدرت طلبان، غرب‌گرایان، مغرضان و اگر خوش‌بینانه بنگریم افراد نامطلع  با انقلابیون اسلام‌گرا بود. آن‌ها به بهانه جمهوریت و با پیش فرض اینکه این نوع حکومت به دیکتاتوری می‌انجامد، مخالفت خود را با جایگاه ولایت فقیه و رهبری اعلام می‌کردند. حضرت امام خمینی (ره) به عنوان بنیانگذار جمهوری اسلامی با ارائه استدلال‌هایی که منجر به گزاره «این ولایت فقیه است که جلوی دیکتاتوری را می‌گیرد.» توانست نظر مردم را برای قانونی کردن این حقیقت در قانون اساسی کشور جلب کند.

مخالفان جمهوری اسلامی طی 34 سال گذشته نیز همواره به بهانه‌های گوناگون به این موضوع می‌پرداختند تا باعث حذف این جایگاه و یا تضعیف آن شوند. اما به راستی چرا این جایگاه تا این حد مهم است؟

انقلاب مصر یکی از انقلاب‌هایی است که اخیرا مشاهده کردیم و تقریبا همه ما از اخبار مربوط به آن مطلع هستیم. عدم حضور یک رهبر که مورد قبول همه طرف‌ها باشد، منجر به انحراف انقلاب از آرمان‌هایی بود که مردم به خاطر آن قیام کرده بودند و باعث شد که پس از گذشت یک سال از آغاز ریاست جمهوری محمد مرسی و در اعتراض به عملکرد او، دوباره خون‌هایی از مردم ریخته شود و درگیری بر سر قدرت میان گروه‌ها و جناح‌های مختلف بالا بگیرد. در این میان مشاهده می‌کنیم که خون‌های دیگری از مردم ریخته می‌شود، در راه پیشرفت مصر فرصت‌سوزی می‌شود و اتفاقاتی ناخوشایند دیگری که به همراه دارد. در حالی که در صورت وجود یک رهبر عادل، مؤمن، قدرتمند و مردمی، هم انقلاب ذره‌ای منحرف نمی‌شد و هم نیازی به خون دادن مجدد مردم نبود.

در انقلاب اسلامی ایران نیز انقلاب را بدون رهبر فرض کنیم و حوادث تاریخی را مرور کنیم، متوجه نقش بی‌بدیل رهبری در حفظ انقلاب، جامعه و کشور خواهیم شد. فرض کنیم در حوادث مرتبط با بنی‌صدر، کودتاهای مختلف، ترورهای نیروهای اصلی انقلاب، 8 سال جنگ تحمیلی، تورم‌های شدید ناشی از عمل به برنامه‌های اقتصادی سرمایه‌داری در دولت دوم سازندگی، حوادث 18 تیر 78، اتفاقات مجلس ششم، فتنه 88 و حوادث مشابه از نعمت تکیه‌گاه مستحکمی مانند رهبر انقلاب بی‌بهره بودیم؛ آیا دوری انقلاب از انحراف با این شرایط قابل تصور بود؟

جمهوری اسلامی، حکومت مردم و شایستگان است

* این یادداشت به عنوان سرمقاله شماره 104 روزنامه سرخط منتشر شده است.

 

با روی کار آمدن یک مدیر ارشد در هر سازمانی، یکی از شعارهای مدیر جدید «شایسته سالاری» است و دوری از قبیله‌گرایی و باندبازی. این شعار جذاب در میان مسئولین عالی‌رتبه کشوری نیز جایگاه ویژه‌ای دارد. مسئولین عالی‌رتبه کشوری که می‌توانند زیردستان و همکاران خود را نصب نمایند، شعار شایسته سالاری را به عنوان یکی از راهبردهای اصلی خود در انتخاب نفرات اعلام می‌نمایند. این اتفاق در مورد رئیس دولت که بار اصلی اداره کشور بر دوش او است، برای مردم بسیار مهم‌تر است.

همانطور که اطلاع دارید آقای روحانی، دولت خود را دولت فراجناحی و معیار انتخاب افراد کابینه را «شایسته سالاری» و «اعتدال» می‌دانند. اینکه مدیر شایسته در نظام جمهوری اسلامی کیست و چه ویژگی‌هایی باید داشته باشد، یکی از سؤالات اساسی است که باید به آن بپردازیم. یکی از زوایایی که شایسته است از آن دید به موضوع بنگریم، نظرات رهبر معظم انقلاب در این باره است.

ایشان شایسته سالاری را یکی از گرایش‌های اصولی نظام می‌دانند و می‌فرمایند: «در نظام جمهورى اسلامى، تکریم شأن انسان، ارزش دادن به انسان، رشد دادن انسان، انسان را در کار شایسته خودش به کار گرفتن و نیروهاى او را در خدمت اهداف متعالى جوشاندن، یکى دیگر از گرایش‌هاى اصولى است.» (69/5/7) و در جایی دیگر یادآوری می‌کنند: «بزرگترین فسادها این است که در اجرا و اعمال قانون در جامعه تبعیض باشد و به شایستگی‌ها و صلاحیت‌ها و قابلیت‌هاى افراد توجه نشود.» (81/4/26)

همچنین ایشان معرفی الگو به عنوان ملاک و معیار شایستگی را یکی از اقدامات پیامبر اعظم (ص) می‌دانند که با مطرح کردن و نصب امیرالمؤمنین (ع) برای حکومت، معیارها و ارزش‌های حاکمیت را معلوم کردند که عبارت است از: «یک انسان مؤمن، داراى حد اعلاى تقوا و پرهیزکارى، فداکار در راه دین، بى‌رغبت نسبت به مطامع دنیوى، تجربه شده و امتحان داده در همه‌ میدان‌هاى اسلامى: میدان‌هاى خطر، میدان‌هاى علم و دانش، میدان قضاوت و امثال این‌ها.» (30/3/71)

رهبر انقلاب در جایی دیگر یکی از صفات مسئول شایسته را «انقلابی»، «شجاع» و «مؤمن» بودن او می‌دانند که لااقل در سطح توده عظیم مردم باید در این صفات درخشان باشد و می‌فرمایند: «آن کسى که اسلام را نمى‌پسندد و مقرّرات اسلامى را قبول نمى‌کند و براى خاطر دل بیگانگان و خوشامد دیگران، به انقلاب و ارزشهاى انقلابى اهانت مى‌کند و یا به خاطر ترس از دیگران، به جاى این‌که به ملت گرایش نشان دهد، به دشمن گرایش نشان مى‌دهد و آن کسى که تقواى لازم را ندارد و اهل معنویّات نیست و اهل دنیاست و فقط براى نام و نشان و استفاده‌ شخصى، این مسؤولیت را مى‌خواهد، او لایق و شایسته‌ این کار نیست.» (1/12/74)

همان‌طور که ملاحظه کردید «شایسته سالاری» در هندسه فکری رهبر معظم انقلاب جایگاه ویژه‌ای دارد که البته با مفهوم غربی آن کمی متفاوت است و علاوه بر آن‌که شخص مسئول در نظام جمهوری اسلامی باید دانش و تجربه لازم در اداره جامعه را داشته باشد، باید ویژگی‌های ذکر شده در این یادداشت را نیز دارا باشد. شایسته سالاری در اندیشه رهبر معظم انقلاب تا جایی است که نظام جمهوری اسلامی را مساوی حکومت مردم و شایستگان قلمداد می‌کنند و می‌فرمایند: «جمهورى اسلامى، یعنى نظامى که در آن، دربار حکومت طاغوت نیست؛ دخالت بیگانه نیست؛ دخالت خان و خان‌زدگى نیست؛ حکومت مردم و شایستگان است.» (17/2/84)

امید است که رئیس جمهور منتخب با معیارهای فوق دست به انتخاب شایستگان این ملت بزنند تا بتوانند خدمتگزار بهتری برای ملت شریف ایران باشند.

 

آموزه اسلامی: تقوای سیاسی به همراه کفایت سیاسی

* این یادداشت به عنوان سرمقاله شماره 101 روزنامه سرخط منتشر شده است.

 

تقوا در اسلام از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است تا جایی که در سوره مبارکه حجرات،‌ آیه شریفه سیزدهم آمده است: «بدون شک بهترین و گرامی­ترین شما نزد خدا با تقواترین شماست.»

می‌توان این‌گونه بیان داشت که پایه همه خیرات در جامعه، تقوا است. اما تقوا بروز و ظهورهای متفاوتی در جامعه دارد که در این مجال فرصت بیان آن بیش از تعریف تقوای فردی و تقوای سیاسی نیست. تقواى فردى یعنى هر کس بین خود و خدا سعى کند از جاده‌ صلاح و حق تخطى نکند و پا را کج نگذارد. تقواى سیاسى یعنى هر کس که در کار سیاست است، سعى کند با مسائل سیاسى صادقانه و دردمندانه و از روى دلسوزى برخورد کند. سیاست به معناى پشت هم اندازى و فریب و دروغ گفتن به افکار عمومى مردم، مطلوب اسلام نیست. سیاستی که عین دیانت ما است یعنی اداره درست جامعه.
دشمنان اسلام بر اثر تجربه فهمیده‌اند که انسان آسیب‌پذیر است و هر انسانی قابل فاسد شدن است. البته راست می‌گویند، منتهی با یک استثنا: «متقین»!

سخن این‌جا است که کسی در جامعه می‌تواند عدالت را بر پا کند که جزء متقین باشد. در واقع در هر انسانى، عدالت شخصى و نفسانى او، پشتوانه عدالت جمعى و منطقه تأثیر عدالت در زندگى اجتماعى است. نمى‌شود کسى در درون خود و در عمل شخصى خود تقوا نداشته باشد، دچار هواى نفس و اسیر شیطان باشد، اما ادعا کند که مى‌تواند در جامعه عدالت را اجرا کند.

در جمهوری اسلامی نمی‌توان مانند دموکراسی‌های غربی برخی صلاحیت‌های خاص سیاسی و حزبی را فقط مورد توجه قرار داد. در نظام جمهورى اسلامى غیر از دانایى و کفایت سیاسى، کفایت اخلاقى و اعتقادى هم لازم است و البته هر مسئولی در هر رده‌ای که باشد، باید متناسب با شأن آن رده تقوا را رعایت نماید. رهبر معظم انقلاب در این باره در 29 شهریور 1369 می‌فرمایند: «در نظام جمهورى اسلامى، هیچ‌کس نباید از جاده تقواى مناسب با شأن خودش، خارج بشود. تقوایى که براى مسئولیت فعلى من لازم است - که من واقعا باید به خاطر ضعف‌ها و روسیاهی‌هاى فراوان خودم، به خدا پناه ببرم - با تقواى فلان برادرى که فرمانده‌ى یک گردان سپاه است، فرق مى‌کند. او در همان حد تقواى خودش باید رعایت بکند. اگر رعایت نکرد، زیردستش مى‌تواند مطمئن باشد که فرماندهى او، ادامه پیدا نخواهد کرد. و به همین ترتیب، تا به بالا و به خود این جایى که من نشسته‌ام، برسد.»

شوربختانه در سال‌های اخیر و به‌خصوص در دو سال اخیر موج بی‌تقوایی‌های سیاسی دامن‌گیر بسیاری از مسئولین با رده‌های گوناگون در قوای مختلف و البته رسانه‌های وابسته به آنان شده است. تهمت‌پراکنی، نسبت دادن عناوین مجرمانه به مسئولین بدون سند، توهین و دروغ‌پراکنی موجب تخریب اذهان مردم در طی این سال‌ها بوده است. قطعا مردم هم طبق فرموده ولی امرشان مطمئن هستند که مسئولیت این اشخاص طولانی نخواهد شد، مگر آن‌که توبه نمایند و برای خدمت به مردم خستگی نشناسند و افتخار خود را نوکری مردم بدانند. والعاقبه للمتقین.

حقیقت انتظار

* این یادداشت به عنوان سرمقاله شماره 99 روزنامه سرخط منتشر شده است.

 

مسأله ولادت حضرت مهدی (عج) از جهت یادآوری مسأله انتظار و دوران موعود که در دین و مذهب ما ترسیم شده است، حائز اهمیت است. باید در این روزها وقت بیشتری برای مطالعه، دقت و بحث‌های مفید در این باره صرف کنیم. باید با بالا بردن آگاهی خود، بتوانیم زمینه ظهور را آماده کنیم؛ زیرا مؤمنان و افراد مصلح باید زمینه را آماده نمایند تا آن بزرگوار بتوانند بیایند و در آن زمینه آماده، اقدام فرمایند. نمی‌توان انتظار داشت که حکومت جهانی منجی بشریت (عج) از صفر شروع شود؛ جامعه باید با آمادگی و قابلیت پذیرای موعود باشد وگرنه سرنوشت آن مانند انبیا و اولیای طول تاریخ می‌شود.

اینکه چگونه می‌توانیم جامعه را آماده ظهور نماییم و سهم خود را در این باره ادا نماییم، مراحل مختلفی دارد. ابتدا باید باور نماییم که آینده قطعی ما، سربلندی تمدن با شکوه اسلامی در سراسر گیتی است. در واقع انتظار، یعنى دل سرشار از امید بودن نسبت به پایان راه زندگى بشر. پس از آن می‌شود که افراد، خودشان را برای این حرکت عظیم آماده می‌کنند.

باید بدانیم که قبل از دوران مهدى موعود، آسایش و راحت‌طلبى و عافیت نیست. قبل از ظهور مهدى موعود، در میدان‌هاى مجاهدت، انسان‌هاى پاک امتحان مى‌شوند؛ در کوره‌هاى آزمایش وارد مى‌شوند و سربلند بیرون مى‌آیند و جهان به دوران آرمانى و هدفىِ مهدى موعود (عج) روزبه‌روز نزدیک‌تر مى‌شود. انتظارى که از آن سخن گفته‌اند، فقط نشستن و اشک ریختن نیست. انتظار به معناى این است که ما باید خود را براى سربازى امام زمان آماده کنیم. سربازى منجى بزرگى که مى‌خواهد با تمام مراکز قدرت و فساد بین‌المللى مبارزه کند، احتیاج به خودسازى و آگاهى و روشن‌بینى دارد. انتظار فرج، انتظار دست قدرتمند الهى است که باید بیاید و با کمک همین انسان‌ها سیطره‌ ظلم را از بین ببرد و حق را غالب کند و عدل را در زندگى مردم حاکم کند و پرچم توحید را بلند کند. باید براى این کار آماده بود. معنای انتظار حرکت است و نه سکون! انتظار رها کردن و نشستن براى اینکه کار به خودى خود صورت بگیرد، نیست.

ما که منتظر امام زمان هستیم، باید زندگی امروز را در همان جهتى که حکومت امام زمان (عج) تشکیل خواهد شد، بنا کنیم. البته، ما کوچکتر از آن هستیم که بتوانیم آن گونه بنایى را که اولیاى الهى ساختند یا خواهند ساخت، بنا کنیم؛ اما باید در آن جهت تلاش و کار کنیم. بدانیم که بزرگترین وظیفه منتظران امام زمان این است که از لحاظ معنوى و اخلاقى و عملى و پیوندهاى دینى و اعتقادى و عاطفى با مؤمنین و همچنین براى پنجه درافکندن با زورگویان، خود را آماده کنند.

بدانیم که حکومت آینده‌ حضرت مهدى (عج)، یک حکومت مردمى به تمام معناست. امام زمان، تنها دنیا را پر از عدل و داد نمى‌کند؛ امام زمان از آحاد مؤمن مردم و با تکیه به آنهاست که بناى عدل الهى را در سرتاسر عالم استقرار مى‌بخشد و یک حکومت صددرصد مردمى تشکیل مى‌دهد.

گفتمان قانون‌گرایی

* این یادداشت به عنوان سرمقاله شماره 94 روزنامه سرخط منتشر شده است.

 

همان‌طور که می‌دانید مردم ما از انتخابات سال 88  بهترین و بدترین خاطره‌ها را دارند؛ بهترین خاطره‌ها حاصل حضور عظیم چهل میلیونى مردم پاى صندوق‌هاى رأى بود، که دنیا را خیره کرد؛ بدترین خاطره‌ها مربوط به جرزنى‌هاى سیاسى یک عده آدم نادان، ناباب و بعضاً معاند در قضیه‌ انتخابات بود. درست است که در هر قضیه‌ای ممکن است عده‌ای معترض باشند و قبول نداشته باشند، اما راه نشان دادن اعتراض را قانون مشخص می‌کند.

خوشبختانه فضای سیاسی امسال متفاوت با دوره قبل بود. یکی از اتفاقات خجسته انتخابات 1392 عمل به گفتمان «قانون‌گرایی» بین مردم و نامزدهای انتخاباتی تا به این جای کار بوده است. قطعا با وجود انتخابات پرشوری که روز گذشته انجام شد، دشمن باز هم تلاش می‌کند تا زحمت مردم را باطل کند؛ دشمن تلاش می‌کند تا کسانی را وادار کند تا برخلاف قانون، توقعاتی کنند و بر اساس آن توقعات سعی کنند مردم را مقابل نظام قرار دهند. راه اساسی برای این‌که چنین مشکلاتی پیش نیاید، التزام به قانون است. قانون راه را مشخص می‌کند. رهبر معظم انقلاب در 25/2/92 فرمودند: «گاهى ممکن است یک قانون، صددرصد درست هم نباشد، اما از بى‌قانونى بهتر است. گاهى ممکن است در یک بخشى، یک خطایى هم از مجرى قانون سر بزند که من و شما بفهمیم او در اجراى قانون این خطا را کرده است؛ اما اگر نتوانیم آن را از طریق قانونى اصلاح کنیم، تحمل آن بهتر است از این‌که باز بى‌قانونى کنیم؛ از راه بى‌قانونى بخواهیم آنچه را که به نظر ما خطا است، درست کنیم. قانون، معیار بسیار خوبى است؛ وسیله‌اى است براى آسایش کشور، آرامش کشور، حفظ وحدت ملى، ادامه‌ راه عمومى.» همه باید به این توصیه مشفقانه ایشان پایبند باشیم تا دوباره دشمن در کشور نفوذ نکند و مزاحمتی برای حرکت پرشتاب ملت ایران به سوی آرمان‌ها ایجاد ننماید.

سوای هر نتیجه‌ای که پس از شمارش کامل آرا به دست آید، همه باید به قانون التزام عملی داشته باشیم؛ هم طرفداران کاندیداها و هم خود نامزدهای ریاست جمهوری که به نتیجه مطلوب نرسیده‌اند و البته بیشتر از همه کسی که به عنوان منتخب مردم منتظر تنفیذ ولی فقیه برای به دست گرفتن قدرت اجرایی کشور است. همه باید یادمان باشد که تمام کاندیداهای انتخاباتی شعار قانون را می‌دادند و باید تابع قوانین کشور باشند و توقعی خارج از قانون نداشته باشند. به امید روزی که ادامه راه برای رسیدن به آرمان‌های انقلاب اسلامی با وحدت ملی و در سایه التزام به قانون با آرامش و آسایش کشور طی شود.