سال گذشته دوستان خوبم در مرکز مستند سفیر، مستندی به نام «شب نامه» تولید کردند که با اینکه در جریان موضوع و تا حدی جزییات آن بودم اما توفیق تماشای مستند را پیدا نکردم.
در روزهای گذشته بالاخره موفق شدم که به صورت کامل این مستند را تماشا کنم. مستندی که به همه فعالان فرهنگی و فناوری اطلاعات یا حتی اقتصادی پیشنهاد میدهم به تماشای آن بنشینند.
شب نامه، روایتى است از پشت پرده اتفاقات شش ماه افشاگرى کانال تلگرامى به همین نام که در طى فعالیت خود شبکه جاسوسی را - که در بین کارآفرینان کشور نفوذ کرده - آشکار میکند. در طی این شش ماه چندین هزار نفر از فعالین اکوسیستم استارت آپى کشور به طور مداوم محتوای منتشر شده در کانال شب نامه را پیگیری میکردند و با ادمین این کانال - عرشیا کاظم زاده - مکالمه میکردند، در حالی که از تولید مستند شب نامه باخبر نبودند.
شاید دیدن این مستند به افراد خوشبینی مثل من توجه بیشتر به مسائل پیرامون را گوشزد کند.
آنونس این مستند را میتوانید از اینجا ببینید و فایل مستند شب نامه را میتوانید از اینجا خریداری نمایید.
این روزها بحث سینما یکی از مباحث داغ محافل رسانهای است. از اعتراض به «یک خانواده محترم» گرفته تا اعتراض به «من مادر هستم». از ربط دادن این وقایع به درگیریهای مابین معاونت سینمایی و حوزه هنری گرفته تا ربط دادن به محافل و جریانهای سیاسی.
سؤالی که کمتر به آن توجه میشود و البته کمتر به آن پاسخ داده میشود این است که سهم ما طرفداران جمهوری اسلامی از این سینما چیست و چگونه نقش خود را ایفا میکنیم؟ مصاحبه پایگاه تحلیلی تبیینی برهان با جناب آقای شمقدری، رئیس سازمان سینمایی، برخی از این سؤالات را پاسخ میدهد.
آقای شمقدری در این مصاحبه بیان میکنند که: «بزرگترین چالش این است که فیلمساز ما خودجوش باید حاضر باشد در این مسیر گام بردارد. اگر فیلمساز به سمت فیلمهای ارزشمندی که مورد وثوق شماست حرکت نکند، چه کار باید کرد؟ این کار پیچیدهای است که به نظرم بسیار زمان میبرد. ما نمیتوانیم با دستورالعمل و تحکم فیلمساز را وادار کنیم فیلمی بسازد که دغدغهاش نیست یا به آن علاقهای ندارد و دنبال نگاه دیگری است. ما باید کاری کنیم جریان فیلمسازانی که نسبت به آرمانها و افکار و اندیشههای انقلاب دغدغهمند هستند حرکت کنند و کارشان را توسعه دهند. ما نمیتوانیم یکشبه فیلمساز خلق کنیم. فیلمساز برای اینکه فیلمسازی شود زمانی طولانی صرف میشود. ما در سینمای جوان کاری که کردهایم این بوده است که جریان ساخت فیلمهای سینمایی را متوقف کردهایم. این چیزی است که شما آن را نمیبینید و برایش ارزش قائل نیستید، در حالی که به نظر من بسیار ارزشمند است و ما جریان فرآیند فیلمهای سیاه را در سینمای کودک، در سینمای کوتاه متوقف کردهایم و برعکس، به سمتی رفتهایم که فیلمهای ارزشمندی ساخته شود یا حداقل فیلمها خنثی باشند. این به نظرم یک گام به جلو است و این شیب رو به کمال است، نه رو به نزول.»
به نظر میآید که رأی ایشان در این باره، رأی صوابی است. مشکل ما این است که در طول 34 سال گذشته، کمتر به سمت خلق فیلمساز رفتهایم و در مواردی که فیلمهایی ساخته شدهاند که با اعتقادات ما ناسازگار بوده و بعضا خلاف قانون بوده ولی مجوز گرفته، با آنها برخورد سلبی کردهایم؛ در صورتی که باید در طی این سالها به سمتی میرفتیم که به جای برخورد سلبی، بتوانیم در فضای فیلمسازی رقابت کنیم و ذائقه مردم را مطابق با آرمانهای جمهوری اسلامی تأمین نماییم.
به نظر نگارنده، اینکه ما از یک فیلمساز انتظار داشته باشیم برخلاف اعتقادات خود فیلمی بسازد به که مذاق ما خوش بیاید، انتظار نابجایی است. فیلمساز در چارچوب قانون جمهوری اسلامی میتواند فیلم مدنظر خود را تولید نماید و ما اگر حرفی غیر از او برای گفتن داریم، باید خود تلاشی انجام دهیم. متأسفانه در طی سالهای سپری شده از انقلاب، فیلمسازان انقلابی نتوانستهاند بخش زیادی از تولیدات را به خود اختصاص دهند و شاید ترجیح ندادهاند به این حوزه وارد شوند و در هر مورد که خطری احساس کردهاند، به اعتراضات و توقیف فیلم بسنده کردهاند؛ در صورتی که سؤال این است که بالأخره باید فیلمهای زیادی در طی سال تولید شود که سینماها تعطیل نشود و مردم نیز به تماشای فیلم مورد علاقه خود بنشینند. اگر جلوی این فیلمها گرفته شود، آیا فیلمسازان انقلابی به اندازه کافی، فیلم مطلوب تولید کردهاند؟
در این میان البته نسل سوم انقلاب بعضا به این حوزه ورود کردهاند و اثرات قابل تحسینی خلق کردهاند؛ یکی از این مجموعهها، مرکز مستندسازی سفیر است که با اثراتی همچون «مهار نشده»، «یزدان تفنگ ندارد»، «انقلاب در خیابان روزولت» و «میراث آلبرتا» نشان داده است که حرفهای بسیاری برای گفتن در آینده دارد که باید منتظر آن باشیم.
دیشب موفق شدم از شبکه 3 مستند «مهار نشده» را ببینم. کاری از مرکز مستند سفیر و از از نسل سوم انقلاب که به زیبایی بیان کرده آن چیزی که غرب در مورد ایران از آن هراسان است، انرژی هستهای یا به قول غربیها بمب هستهای نیست؛ بلکه غربیها از قدرت نرم جمهوری اسلامی نگران و هراسانند. قدرت نرمی که در عشق و اطاعت نسبت به ولی فقیه تبلور یافته و محبوبیتی که آرمانهای ملت ایران در بین سایر ملتهای دنیا دارد. آرمانهایی که یک روز سرباز عراقی را به ملت ایران پیوند میزند تا با صدام بجنگد و روزی دیگر خبرنگار مسیحی آمریکایی را مسلمان میکند تا همراه ملت ایران در جنگ رسانهای با کشورش وارد جنگ شود.
مستند مهار نشده با طیفهای گوناگونی گفتگو انجام میدهد؛ از مردم عادی تا هیئتیها، از خبرنگاران تا تحلیلگران سیاسی و تا نماینده مجلس ششم که هنوز هم مخالف برنامه هستهای ایران به بهانه هزینههای گزاف آن است!
هر ایرانی مسلمانی قطعا با دیدن این مستند احساس غرور میکند از اینکه کشورش و آرمانهایش کانون حرکتهای جهانی برای فرو پاشیدن نظام سلطه است و البته ممکن است تاسف بخورد از اینکه برخی اختلافات داخلی، ممکن است ثانیهها و دقایق و روزهایی را از ما بگیرد و این حرکت را کُند کند!
این مستند امشب هم ساعت 19/30 از شبکه مستند پخش میشود و البته آن را میتوانید از اینجا دانلود نمایید.