خوی توحش صهیونیستها
* این یادداشت برای سایت سیاست ما نوشته شده است.
وقتی ابتدای انقلاب، آخرین جمعه ماه مبارک رمضان از سوی امام خمینی (ره) «روز قدس» نامگذاری شد، کمتر کسی فکر میکرد این روز با این سرعت از سوی افکار عمومی جهان اسلام و دنیا مورد توجه و حمایت عملی قرار گیرد. بیداری افکار عمومی دنیا و بخصوص جهان اسلام در قبال وحشیگریهای رژیم صهیونیستی در فلسطین آنقدر میان حرف و عمل غرب در حقوق بشر تناقض ایجاد کرده است که میتوان گفت رشته کار از دست آنها خارج شده است و آمریکا که خود را کدخدای دهکده جهانی میدانست، اکنون با حمایت بیقید و شرط از رژیم جعلی صهیونیستی، فقط به ناامنی و خشونت دامن میزند.
در این شرایط باید دانست که راهکار «مقاومت» تنها راه حل موجود برای مقابله با خوی توحش صهیونیستهاست. دیگر تغافل دولتهای مسلمان از همراهی ملتهای بیدار خود پذیرفته نیست؛ آنها باید سرنوشت فلسطین را سرنوشت همه مسلمانان بدانند و با وحدت با دیگر ملل مسلمان در مقاومت از آرمان فلسطین سهیم باشند. این روزها امید را میتوان در پیشانی قدس شریف دید.
تناقضات حرف و عمل غرب
- در فلسطین اشغالى، مسلمانانى که بىاعتنا به سازشکاریهاى خائنانه، با دست خالى به مبارزات حقطلبانه ادامه مىدهند، با روشهاى خشن و غیر انسانى سرکوب مىشوند و زن و کودک و پیرشان به دست سربازانِ دستورگرفتهى صهیونیست شکنجه و تارومار مىشوند و از این همه مدعیان حقوق بشر از دولتهاى غربى صدایى برنمىخیزد و امریکا و انگلیس و برخى دیگر، حمایت عملى و تشویق زبانى هم مىکنند!
- در لبنان، علاوه بر اردوگاههاى آوارگان مظلوم فلسطینى، خانه و کاشانهى مسلمانان لبنانى به وسیلهى جتهاى اسرائیلى بمباران مىشود و زن و مرد و پیر و جوان رهگذر و غیر نظامى به خاک و خون کشیده مىشوند و روحانى موجه و محترمى، نیمه شب به وسیلهى مزدوران صهیونى از خانهى خود ربوده مىشود، و از میان این همه دولت غربى که سالهاست محکوم کردن تروریسم و آدمربایى را ترجیعبند همهى حرفهاى خود قرار داده و به قصد کسب وجهه، مدام هر دولت مخالف منافع خود را بدان متهم مىدارند، حتّى یک نفر هم در برابر این حرکتهاى زشت و وحشیانهى تروریستى، موضعى جدى نمىگیرد و از اینکه دولتى اینطور قلدرانه به خانهى مردم کشورى دیگر بمب بریزد، یا از آن آدم برباید، متأثر نمىشود! [۱]
- تقریباً ۵۰ سال است که صهیونیستها در اوایل کار در بخشهایى از سرزمین فلسطین و بعد در همهى این سرزمین، با یک نژادپرستى خشونتبار که دیگر وحشیانهتر از آن متصور نیست، حکومت مىکنند. آیا اینها نژادپرستند یا نه؟ آیا نژادپرستى از این خشنتر و خباثتآلودهتر ممکن است؟ اگر اینها نژادپرست نیستند، پس چه کسى نژادپرست است؟! آن وقت رئیس جمهور امریکا به سازمان ملل مىرود – به اصطلاح خانهى ملتها؛ آنجایى که باید از حق ملتها دفاع بکند – مثل یک قلدر مىایستد و علیه ملت فلسطین حرف مىزند و براى این نژادپرستهاى دژخیم، شفاعت و وساطت مىکند! آیا این آدمها و این سیاستمدارها مىتوانند ادعا کنند که اصلاً حقوق بشر را فهمیدهاند؛ چه رسد به طرفدارى از حقوق بشر؟! اینهایى که وقتى مىخواهند راجع به دولتهاى مخالف خودشان حرف بزنند، مثل نقل و نبات همینطور کلمهى حقوق بشر از دست و رویشان مىریزد! هر کس را بخواهند متهم کنند، به نفى حقوق بشر یا به عدم مراعات حقوق بشر متهم مىکنند؛ مثل اینکه آنها بانى حقوق بشرند! شما چه مىفهمید که حقوق بشر چیست؟! [۲]
- این کارهایى که امروز اسرائیل مىکند، اگر کمتر از آن را دولتى انجام مىداد که در خدمت منافع امریکا نبود، مىدانید تبلیغات امریکایى با آن دولت چه مىکرد؟!
- مگر معناى تروریسم چیست؟! مگر تروریسم غیر از این است؟! به غیرمسلحى حمله کنند؛ به زن و فرزند مردم حمله کنند؛ به خانهى مردم حمله کنند؛ از داخل خانه، صاحبِ خانه را بربایند؛ شکنجه کنند و بکُشند؛ مگر تروریسم چیست؟! آیا رژیم ایالات متحدهى امریکا و سازمانهایى که دم از طرفدارى از حقوق بشر و مخالفت با تروریسم مىزنند، نمىفهمند که تروریسم یعنى این؟! نمىدانند که تروریسم دولتى، یعنى آن کارى که چهل و چند سال است که رژیم غاصب صهیونیست دارد انجام مىدهد؟! یا مىفهمند و به رو نمىآورند؟!
- آیا وقتى ملتى مىبیند که اینطور فرهنگها و واژهها و لغات، در قاموس استکبار امریکایى، نابجا و غلط مصرف مىشود، جا دارد که از اینکه امریکا به او تروریست بگوید، تحاشی کند؟ امریکاییها عدهیى را در لیست تروریستها قرار دادند؛ غلط کردند! اگر بناست کسانى در لیست تروریستها قرار بگیرند، اول خود رژیم امریکاست که تروریستتر از دیگران است و حامى خبیثترین رژیمهاى دنیا – یعنى رژیم صهیونیست – است. [۳]
- ما دولت امریکا را در مبارزه با تروریسم، صادق نمىدانیم. آنها صداقت ندارند و راست نمىگویند؛ اهداف دیگرى دارند. ما امریکا را براى هدایتِ حرکتِ جهانى علیه تروریسم، صالح نمىدانیم. دست امریکا به همهى جنایاتى که رژیم صهیونیست در این چند سال انجام داده، آلوده است و در این روزها هم با کمال قساوت و وحشیگرى، جنایات خود را دنبال مىکند. [۴]
- امریکاییها با شعار مبارزه با تروریسم، به ملت افغانستان حمله کردند. در افغانستان چند نفر را به عنوان تروریست معرفى کردند؛ اما با ترور مردم فلسطین و حملات وحشیانه علیه آنها، نه فقط مخالفت نکردند؛ بلکه تأیید هم کردند! واقعاً براى مردم و افکار عمومى دنیا، بسیار مایهى عبرت است. اینها چه مىگویند؟ چه طور رویشان مىشود دم از حقوق بشر و آزادى و حقوق ملتها بزنند؟! با ملتى در خانهى خودش، اینگونه رفتار خشن و سبعانه و بیرحمانهاى بشود؛ اما نه فقط مخالفتى صورت نگیرد، بلکه همراهى هم بشود! [۵]
- الان چندین روز است یا شاید چند هفته است که غزه مورد تهاجم دائمى صهیونیستهاست. طرفداران حقوق بشر، مدعیان حقوق بشر، حضراتى که در هر نقطهى دنیا سرِ چیز کوچکى دولتهایى را که مطیع آنها نیستند، به نقض حقوق بشر متهم مىکنند – در اروپا و غرب – نشستهاند، دست روى دست هم گذاشتهاند؛ فارغالبال و بىخیال دارند به این کشتار روزانه نگاه مىکنند. اگر کسى یک گوسفند را هم در یکى از خیابانهاى یک پایتخت اروپایى سر ببرد، اینقدر فراغت بال به وجود نخواهد آمد. براى کشتن دهها و صدها انسان و براى نابود شدن کودکان، زنان و مردان بىدفاع، کسانى که در هیچ کار مسلحانهاى شرکت نداشتهاند و همینطور چشم بسته به قتل مىرسند، ارزشى به قدر ریختن خون یک گوسفند ندارند؛ امروز وضع عدالت در دنیا این است. [۶]
تا صهیونیست هست، دلمان با آمریکا صاف نمیشود
- ما دشمن همهى مستکبران عالم و همهى چپاولگران و غارتگران ملتها هستیم. تا وقتى که رژیم صهیونیستى، اینگونه مسلمانان مظلوم فلسطین را قتلعام و سرکوب مىکند و وحشیانه مىزند و مىکوبد، مگر ممکن است که ما دلمان با رژیم منافق امریکا صاف بشود؟! [۷]
نمونههایی از وحشیگری
- حافظهی تاریخی ملتهای منطقهی ما هرگز فراموش نخواهد کرد که دولتهای استعمارگر چگونه برای غصب فلسطین و فراری دادن ملت مظلوم آن از خانه و کاشانهی خود، گروههای تروریستی جرّاری مانند آژانس بینالمللی صهیونیزم و بیش از ده گروه مشابه دیگر را سازماندهی کردند و فاجعهی دیریاسین و نظائر آن را پدید آوردند. [۸]
- حملهی جنایتکارانه و قساوتآمیز رژیم صهیونیست به کاروان دریائی امدادی و بشردوستانه، حلقهی دیگری از زنجیرهی جنایتهای بزرگی است که آن حکومت شریر و خبیث، هفتمین دههی حیات ننگین خود را با آن انباشته است. این بار این کاروان، اسلامی یا عربی نبود، بلکه افکار عمومی و وجدانهای بشری از سراسر جهان را نمایندگی میکرد. [۹]
- به وجود آوردن مناظرى مثل شکستن دست یک پسربچه جلوى چشم همه، که به وسیلهى مأموران انجام گرفت. [۱۰]
- در همین جریان شهادت دبیر کل حزباللَّه لبنان – مرحوم سیّد عباس موسوى؛ این مجاهد شهید و با اخلاص – هلیکوپترهاى صهیونیست وارد فضاى کشور دیگرى مىشوند؛ آزادانه در آن رفتوآمد مىکنند؛ نقطهیى را زیر نظر مىگیرند و کاروان اتومبیلهاى غیرنظامى را با موشک مىزنند؛ مرد را مىکُشند، زن را مىکُشند، فرزند خردسال را مىکُشند. [۱۱]
- حملهى شقاوتآمیز صهیونیستها به صفوف نمازگزاران در شهر اشغالى الخلیل که دهها کشته و صدها زخمى بر جاى نهاد، یکى از آن جنایتهاى نمونهیى است که منحصراً دست ظلم و تعصب صهیونیستها مانند آن را همواره پدید آورد. [۱۲]
- رژیم جنایتکار و اشغالگر فلسطین، بار دیگر قساوت و ددمنشى خود را با تجاوز به حریم مقدسات و آلوده ساختن محیط پاک و مطهر مسجدالاقصى و کشتار مسلمانان آغاز کرد. نمازگزاران را به خاک و خون کشید و فرزند خردسال را در آغوش پدر بر روى دستان او به گلوله بست و به شهادت رساند. [۱۳]
- رژیم صهیونیستى بعد از سختگیریهاى شدید و جنایتهاى پىدرپىِ چند ماه اخیر، کار را به آنجا رسانده است که در شهرهاى فلسطینى، با وسایل جنگى و تانک وارد خانههاى مردم فلسطین مىشود و بىمحابا جنایت مىکند. [۱۴]
- آنچه که امروز در سرزمینهاى فلسطینىنشینِ کشور فلسطین جریان دارد، یک فاجعهى انسانىِ کمنظیر است. در طول تاریخ فلسطین هم ما شبیه این را با این شدّت، با این خشونت و با این قساوت سراغ نداریم. جنایاتى که در فلسطین اتّفاق مىافتد، حقیقتاً تکاندهنده است. دولت جعلىِ صهیونیست با امکانات نظامى، با تانک، با سرباز – شنیدهام حدود سى هزار نیرو و صدها تانک وارد کرده است! – وارد شهرها و خیابانها مىشوند و فاجعهآفرینى مىکنند. شهرهاى «راماللَّه»، «نابلس»، «غزّه»، «خانیونس»، «بیتاللّحم»، «رفح» و دیگر مناطق فلسطینىنشین، همه دچار این مصیبتند. کارى مىکنند که شبیه این کار را ما در دورههاى نزدیک به خودمان با این شدّت و خشونت در هیچجا سراغ نداریم! خانهها را ویران مىکنند، با تانک و بولدوزر به جان خانههاى محقّر فلسطینیها مىافتند – چه در این شهرها و چه در اردوگاهها – خانوادهها را آواره مىکنند. مرد و زنى را که دم تیغشان بیاید، مىکُشند و هیچ ملاحظه نمىکنند. شنیدهام جوانان و مردان را – از سنین سیزده سال تا پنجاه سال – دستگیر مىکنند و تعداد زیادى از مردان این خانوادهها بخصوص جوانان و نوجوانان را دستگیر کرده و به مناطقى بردهاند که معلوم نیست کجاست! خبرهایى که از داخل بازداشتگاهها بعضاً به بیرون درز کرده و در مطبوعات دنیا منعکس شده است، خبر مىدهد که اینها را شکنجه و آزار مىکنند و حتّى در داخل این بازداشتگاهها هم به آنها دستبند مىزنند. به مسجدها و کلیساها در بیتاللّحم حمله کردهاند و از رساندن آمبولانس، آذوقه و دارو به مردمى که مجروح مىشوند جلوگیرى مىکنند. آنطورى که نقل کردهاند، حتّى آمبولانسها را تیرباران مىکنند و بسیارى از مجروحان این حوادث براثر خونریزى و بىدارویى از بین رفته و به شهادت رسیدهاند. حتّى بیمارستانها و داروخانهها را مورد تهاجم قرار مىدهند و به غارت مراکز و مغازههایى که در آنها مواد غذایى است مىپردازند. مردم در «راماللَّه» و بعضى شهرهاى دیگر جرأتِ بیرون آمدن از خانههاى خودشان را ندارند. زنان، بچهها، این خانوادههاى آواره شده و کسانى که مجبورند چون سقف خانهشان فرو ریخته است، به خانهى خویشاوندانشان و دیگران بروند، خدا مىداند با چه مصیبت و سختىاى زندگى مىکنند. آب و برق را در بعضى از این شهرها قطع کردهاند. وقاحت را به جایى رساندهاند که در شهر «راماللَّه» به مقرّ اقامتگاه رئیس حکومت خودگردان حمله کرده و آنجا را تصرّف نمودهاند؛ یعنى همان حکومتى که خودشان آن را به رسمیت شناختهاند، خودشان قرارش را بستهاند و خودشان امضاء کردند! خلاصه وضع عجیبى بهوجود آورده و صداى دنیا را در آوردهاند! [۱۵]
بیداری اسلامی، علت علنی شدن مبارزه با اسلام
- اگر جلوِ ملتهاى مسلمان و ملتهاى عرب را حکومتهایشان نمىگرفتند، آن وقت دیده مىشد که این یک میلیارد مسلمان چه مىکند و چه مىتواند بکند! [۱۶]
- امروز تقریباً در همه جاى جهان، مبارزهى سرسختانه و توطئهآمیزى از سوى قدرتهاى استکبارى علیه اسلام و مسلمین در جریان است. اگر چه اصل این مبارزه، تازگى نداشته و نشانههاى آن در تاریخ استعمار اروپایى کاملاً شناخته شده است، ولى مىتوان گفت که شیوههاى متنوّع آن، علنى بودن آن و در مواردى شدیداً قساوت آمیز بودن آن، تاکنون سابقه نداشته و پدیدهى این روزگار است. نگاهى به اوضاع کنونى عالم اسلام، علّت این پدیده، یعنى شدّت گرفتن و علنى شدن مبارزه با اسلام را آشکار مىسازد. علّت، چیزى جز گسترش بیدارى مسلمین نیست. حقیقت آن است که مسلمین در یکى دو دههى اخیر در شرق و غرب جهان اسلام و حتى در کشورهاى غیر اسلامى، نهضت حقیقى و عمیقى را شروع کردهاند، که باید نهضت «تجدید حیات اسلام» نامیده شود. اینک، این نسل جوان و تحصیلکرده و برخوردار از معارف زمان است، که بعکس توقّع مستعمران دیروز و مستکبران امروز، نه تنها اسلام را، فراموش نکرده، بلکه با ایمانى پر شور، که با استفاده از پیشرفت معارف بشرى، بسى روشنبینانهتر و ژرفتر نیز شده است، بدان روى آورده و گمشدهى خود را در آن مىجوید. قیام جمهورى اسلامى در ایران و استقرار و ثبات و اقتدار روزافزون آن، اوج قلهى این نهضت جوان و ریشهدار است، که خود در گسترش بیدارى مسلمانان، بیشترین نقش را ایفا کرده است. این آن چیزى است که جبههى استکبار را که همیشه از تظاهر به مبارزه با عقاید و مقدّسات ملتها پرهیز مىکرد، وادار مىسازد که در مبارزه با اسلام، علناً و با همهى روشهاى ممکن، و گاه با قساوت و خشونت وارد میدان شود. [۱۷]
رشته کار از دست قدرتمندان زورگو خارج شده است
- امروز زمام کار از دست قدرتهاى بزرگ خارج شده است. علىرغم همهى تلاش متمرکزى که علیه اسلام و موج اسلامى و خیزش اسلامى مىکنند – چه در آسیا و چه در آفریقا – این موج اسلامى و بیدارى اسلامى همینطور روزبهروز گسترش پیدا مىکند و آنها دیگر نمىتوانند کارى بکنند. این به برکت انقلاب و قیام مردانه و مؤمنانه و شجاعانهى شماست. یک نمونهاش همین انتفاضهى فلسطین است که زمام این کار از دست قدرتهاى بزرگ خارج شده است. ملت فلسطین، یک ملت محاصره شدهى در خیابانها و شهرهاى خودش است که با وحشىترین دشمنها مواجه است. آنجا هر سربازى، دشمن آن فلسطینى است؛ اینطور نیست که سرباز از خود آنها باشد تا بتوانند با عواطف و با محبت و با گل دادن و گل گرفتن، مشکل را حل کنند؛ خود آن سرباز، دشمن شخصىِ آن جوان فلسطینىِ انتفاضه کننده است. چنین مردمى در یک فضاى بسته، با این همه مشکلات گوناگون اقتصادى، با این همه خسارتها و شهادتها، ایستادهاند و عقبنشینى نکردهاند. این نشاندهندهى چیست؟ نشاندهندهى این است که رشتهى کار از دست قدرتمندانِ زورگوىِ گُندهگو خارج شده است. [۱۸]
- امروز دنیاى اسلام افق روشنى در مقابل خود مشاهده میکند. دشمنان بزرگ و مستکبران گردنکلفت عالم که همهى دنیا در اختیار آنها هست، امروز در مقابل خیزش امتهاى مسلمان و بیدارى ملتهاى مسلمان احساس ناتوانى میکنند؛ راه بر روى آنها بسته است و این نشاندهندهى وعدهى الهى است. مسئلهى فلسطین که یک مسئلهى غمانگیز براى دنیاى اسلام بود، امروز با اینکه وحشیگرى صهیونیستها نسبت به فلسطینیان چند برابر شده است، در عین حال امید را شما در ناصیهى ملت فلسطین مشاهده میکنید. امروز خود اشغالگران فلسطین از ادامهى راه خودشان احساس و اظهار یأس میکنند؛ خودشان اعتراف میکنند که به بنبست رسیدهاند. [۱۹]
- اکنون رژیم غاصب که چند دهه با ارتش و تسلیحات خود و با پشتیبانی نظامی و سیاسی امریکا، چهرهئی مهیب و شکستناپذیر نشان میداد، دو بار از نیروهای مقاومت که با اتکاء به خدا و مردم، بیش از اتکاء به سلاح و تجهیزات میجنگیدند، شکستخورده و با وجود تمرینها و آمادهسازیهای نظامی و سازمانهای عریض و طویل اطلاعاتی و حمایت بیدریغ امریکا و بعضی دولتهای غربی و همدستی برخی منافقان جهان اسلام، انحلال، و شیب تند سقوط، و عدم کفایت خود در برابر موج نیرومند بیداری اسلامی را ظاهر ساخته است. [۲۰]
- خدا مرحوم آ شیخ حسین لنکرانى، روحانى سیاسىِ کهنهکار قدیمى را رحمت کند. ایشان سالهاى ۵۳ و ۵۴ یا شاید هم زودتر – سالهاى اواخر دههى چهل – وضعیت رژیم طاغوت را تشبیه میکرد به کسى که روى یک گنبدى رفته و یک دستمال ابریشمى هم دستش است که توى آن پر از گردوست؛ و گوشهى این دستمال وا شده، و گردوها همین طور دارد میریزد؛ این میخواهد این گردو را بگیرد، یک گردو از آن طرف مىافتد، یک گردوى دیگر، یک گردوى دیگر، خودش هم روى گنبد است! بالاخره آدم روى زمین صاف، باز میتواند گردوها را هر جور هست جمع کند. به نظر من امروز نظام سلطه در مواجههى با حرکت اسلامى یک چنین حالتى دارد. جاپایش محکم نیست؛ زیرا بسیارى از شگردهاى تبلیغاتىِ استواربنیانِ قدیمىِ اینها براى مردم دنیا رو شده است. امروز در جامعهى آمریکا، خشم عمیق از حضور قدرتمند لابى صهیونیستى بتدریج دارد توسعه پیدا میکند. این نارضائى در بین مردم آمریکا – که مرکز تحرک صهیونیستها و قدرتمندان صهیونیستى و سرمایهداران صهیونیست است – بتدریج دارد به وجود مىآید؛ البته رژیم حاکم در آمریکا بر مردم بسیار سخت میگیرند – یک نوع خاص سختگیرى – و آنچنان اینها را مشغول زندگى و گرفتار زندگى میکنند که فرصت سر خاراندن ندارند؛ در عین حال این حالت دارد به وجود مىآید. این اطلاعات موثق ماست. در کشورهاى اروپائى هم به یک نحو دیگر. کشورهاى اسلامى که معلوم است. کشورهاى خاورمیانه که معلوم است. ملتها حالت نفرت – و بعضاً بغض – نسبت به رژیم ایالات متحده و مجموعهى سلطه در دنیا دارند. این را هم نمیتوانند جمع کنند؛ هى تلاش میکنند، اما نمیتوانند جمع کنند. [۲۱]
سرنوشت فلسطین، سرنوشت همه مسلمانان است
- امروز مسألهى فلسطین، مسألهى دنیاى اسلام است. چه ما مسلمانان کشورهاى اسلامى بدانیم و چه ندانیم، چه بفهمیم و چه نفهمیم، سرنوشت فلسطین، سرنوشت همهى ماست. اگر فلسطین در این صحنهى رویارویىِ شجاعانهاى که امروز براى خود به وجود آورده است، موفّق شود، موفّقیت همهى دنیاى اسلام است؛ اما هرچه رنج آن ملت ادامه پیدا کند، مایهى ذلّت روزافزون دنیاى اسلام است. دنیاى اسلام باید به معناى واقعى کلمه، این مسأله را مسألهى خود بداند. درست است که همهى ما وظیفهى شرعى داریم و اسلام بر ما واجب کرده است به مردم فلسطین کمک کنیم؛ اما حرف من امروز فراتر از وظیفهى شرعى است. مىگویم امروز هر حادثهاى که در فلسطین رخ دهد و این قضیه به هر جا منتهى شود، به طور مستقیم به سرنوشت کشورهاى اسلامى – چه آنهایى که نزدیکند و چه آنهایى که دورند – مربوط است و بر آنها هم اثر مىگذارد. امروز ملتهاى مسلمان براى فلسطین هر کار بکنند، براى خود و به نفع خود کردهاند. وقتى با نقشهى استعمار بریتانى و کمک دنیاى استکبار، این قطعهى خونین از پیکرهى دنیاى اسلام جدا شد، آن روز نظرشان فقط فتح همین قطعه نبود؛ آن روز هم نظر استعمارگران تسلّط بر کلّ منطقه – که قلب دنیاى اسلام است – بود. بنابراین امروز همهى ما وظیفه داریم. [۲۲]
وحدت، توصیه به ملتهای مسلمان؛ دست استعمارگر را ببینید
- ما مىخواهیم که در این اختلافات و دعواها و نزاعهایى که بین برادران پیدا مىشود، مردم مسلمان، دست استعمار را ببینند. شما ملاحظه کنید؛ مسلمانان از نبودن وحدت، چه زیان بزرگى مىبرند! الان، شاید بیش از دو هفته است که در سرزمین فلسطین، فاجعهآفرینى مجدّد رژیم صهیونیستى غاصب، ادامه پیدا کرده است و مردم مظلوم فلسطین، در خانهى خودشان، دچار سرکوب و وحشیگرى غاصبینى هستند که به پشتیبانى امریکا، هر کار مىخواهند با آن مردم مىکنند. چرا باید بتوانند این کار را بکنند؟ چرا باید ملتهاى مسلمان، حرکت واحدى را در سرتاسر دنیا شروع نکنند؟ چرا باید با امریکا محاجّه نکنند و حرفشان را به گوش دولتمردانِ سنگینْ خوابِ امریکایى نرسانند؟ چرا دولتهاى اسلامى، در چنین مسألهى حسّاسى، آن وحدت و هماهنگى و همدلىِ لازم را بین خودشان به وجود نمىآورند؟ این، فریاد جمهورى اسلامى، از اول پیروزى تا امروز است. [۲۳]
همراهی با آمریکا، زندگی راحت نمیآورد
- ما همهى مسائل جهانى را با معیار اسلام مىسنجیم و این دقیقترین معیار و بهترین ملاک مصلحت است. نباید خیال کرد چون ما از دید اسلامى به حوادث نگاه مىکنیم، نمىتوانیم حوادث را تحلیل کنیم یا در حوادث، راهبردِ درست بیابیم؛ بعکس، اسلام به دست ما مشعلى مىدهد که جلوِ راهمان را ببینیم. کسانى که در مقابل زورگویى امریکا و سُبعیّت و وحشیگرى بىنظیر صهیونیستها خود را باختهاند، تسلیم شدهاند و حتّى به آنها کمک کردهاند، به خاطر اینکه ملاحظهى اسلام را نکردهاند، به این بلیّهى بزرگ دچار شدهاند؛ نه دنیایشان درست شد و نه توانستند براى خود شرف و عزّت انسانى درست کنند؛ پیش خداى متعال هم مؤاخذند. دولتها و کشورهایى که حاضر نشدند از مظلومیت ملت فلسطین دم بزنند و بهطور جدّى از آن ملت مظلوم دفاع کنند و الان هم حاضر نیستند در مقابل زیادهخواهى و زیادهخوارى امریکا در این منطقه انتقاد کنند و جلوِ او بایستند، دنیایشان هم دنیاى خوبى نیست. سادهلوحى است اگر خیال کنیم اینها چهار قدم با امریکا راه مىآیند، اما عوضش راحت زندگى مىکنند. کدام زندگى راحت؟! تجربههاى حول و حوش ما در دنیاى اسلام، پُر از ناکامى کسانى است که نوکر و معاون و همراه شیطان شدند. اینها تا وقتى براى آنها و سرمایهداران و شرکتهایى که پشتوانهى آن سیاستها هستند، مفیدند، مورد استفاده قرار مىگیرند؛ بعد مثل سنگ استنجاى شیطان – به قول مولوى – دورشان مىاندازند. این تجربهى موجود ماست. اسلام به امّت اسلامى و حکّام اسلامى عزّت و قدرت و شجاعت مىبخشد تا بتوانند اقدام کنند، بفهمند و راهشان را ببینند. [۲۴]
راه حل مقاومت
- دنیای اسلام و جوانان مسلمان در همه کشورهای اسلامی بدانند که راه مقابله با گرک وحشی صهیونیزم و تجاوزگری شیطان بزرگ جز مقاومت فداکارانه نیست. تسلیم و انقیاد در برابر دولتمردان ماجراجو و فتنه گر امریکا بر طمع و جسارت انان می افزاید و کار را بر ملتها سخت تر می کند. اگر لبنان تسلیم تجاوز اسرائیل و امریکا می شد و اگر جوانان مجاهد حزبالله و مردم مظلوم جنوب رنج این دفاع مقدس را به جان نمی خریدند , محنتی بلند مدت و ذلتی روز افزون همه ملت لبنان را تهدید می کرد و ادامه این روند تهاجمی تمام این منطقه را در بر می گرفت. امروز حزب الله خط مقدم دفاع از امت اسلامی و همه ملتهای این منطقه است. [۲۵]
- رفتار صهیونیستها آنقدر وحشیانه و دور از موازین رحم و مروّت انسانى است که به طور طبیعى این نسل جوانِ روى کارآمدهى فلسطینى را به ستوه آورده؛ دیگر طاقتشان تمام شده است و نمىتوانند تحمّل کنند. صهیونیستها خیال مىکنند که اگر شدت عمل بهخرج دادند و تانک آوردند و توپ زدند و شیمیایى زدند، مردم را ساکت خواهند کرد. بله، ممکن است فشار را زیاد کنند و در برههاى مردم را ساکت کنند؛ اما آن عقدههاى گره شده در گلو را که نمىتوانند از بین ببرند؛ آنها که از بینرفتنى نیست؛ آنچنان رعد و غرّشى در فضا به وجود خواهد آورد که همهى کاخهایشان را فرو خواهد ریخت. اینطور نیست که بتوانند این حرکت را ریشهکن کنند. [۲۶]
اراده ملت، راه مبارزه با صهیونیست
- انقلاب بزرگ اسلامى ما نشان داد که کلید حل مشکلات بزرگ، در دست خود ملتهاست و ارادهى انسانهاست که در صورت تکیه به خدا و اعتماد به وعدهى الهى، بر تدبیر و خواست قدرتهاى مسلط غلبه خواهد کرد. و امروز با حوادثى که در نقاط متعددى از جهان رخ داده، نقش ملتها بیش از پیش به اثبات رسیده است. در برابر درندهخویى رژیم صهیونیست غاصب فلسطین، تنها ارادهى ملت فلسطین است که مىتواند بایستد و با مقاومت مردانهى خود، دشمن را به عقبنشینى و قبول شکست وادار سازد. [۲۷]
روزی خواهد آمد که ملت فلسطین با سلاح آتشین از خود دفاع میکند
- گذشت آن روزى که صهیونیستها در مقابل وحشیگریهاى خودشان نسبت به ملت فلسطین عکسالعملى دریافت نکنند. امروز اگر ضربهاى مىزنند، ضربهاى هم از طرف ملت فلسطین به آنها زده خواهد شد. امروز اگر دولت غاصب احساس مىکند که در مقابل مردم فلسطین باید صفآرایى کند، مردم فلسطین هم احساس مىکنند که در مقابل او باید صفآرایى کنند. من نمىدانم چه موقع این اتفاق خواهد افتاد، اما شک ندارم که ملت فلسطین همیشه به سنگ و مشت اکتفا نخواهد کرد؛ ملت فلسطین ناگزیر خواهد شد از وجود خود، از شرف خود، از هستى خود، از باقى ماندن در خانهى خود – ولو با سلاحهاى آتشین – دفاع کند. [۲۸]
نهال مقاومت نخشکیده؛ هیچ عذری از دولتهای مسلمان برای بیتفاوتی پذیرفته نیست
- راه صحیح مبارزه با حکومت غاصب، همان است که امروز خود فلسطینىها آن را یافته و قدم استوار خود را در آن گذاشتهاند و وظیفهى همهى مسلمانان است که آنان را در این مبارزهى مقدس یارى کنند. امروزه، هیچ عذرى از دولتهاى مسلمان در بىتفاوتى نسبت به مسألهى فلسطین پذیرفته نیست. دولت غاصب، وحشیگرى و ددمنشى را به اعلى درجه رسانده و ثابت کرده است که در راه هدفهاى توسعهطلبانه و خطرناک خود، آمادهى دست زدن به هر جنایتى است. قیام اسلامى ملت فلسطین نیز حجت را بر همه تمام مىکند و نشان مىدهد که علىرغم فشارهاى همهجانبهى دشمن و غدر و خیانت مدعیان دوستى، نهال مقاومت نخشکیده، بلکه ریشهدار و پُربار نیز شده است. لذا بر همهى ملتها و دولتها واجب است که مسألهى اسلامى فلسطین را صادقانه در زمرهى مسائل درجه اول خود دانسته و به قدر وسع خود به آن کمک کنند. [۲۹]
- مصیبت این حادثهی هولناک برای هر مسلمان بلکه برای هر انسان با وِجدان و با شرف در هر نقطهی جهان بسی گران و کوبنده است، ولی مصیبت بزرگتر سکوت تشویقآمیز برخی دولتهای عربی و مدّعی مسلمانی است. چه مصیبتی از این بالاتر که دولتهای مسلمان که باید در برابر رژیم غاصب و کافر و محارب، از مردم مظلوم غزه حمایت میکردند، رفتاری پیشه کنند که مقامات جنایتکار صهیونیست، گستاخانه آنها را هماهنگ و موافق با این فاجعهآفرینیِ بزرگ معرفی کنند؟ سران این کشورها چه جوابی در برابر رسولالله (ص) خواهند داشت؟ چه جوابی به ملتهای خود که یقیناً عزادار این فاجعهاند خواهند داد؟ به یقین امروز دل مردم مصر و اردن و سایر کشورهای اسلامی از این کشتار، پس از آن محاصرهی طولانی غذایی و دارویی لبالب از خون است. [۳۰]
قدممان را سست نکنیم
- کى تصور میکرد جوانان فلسطینى جرأت کنند به نام اسلام متشکل شوند، به نام اسلام شعار بدهند، به نام اسلام به نیروهاى غاصبِ ظالمِ بىرحمِ صهیونیست حمله کنند؟ این اتفاق افتاده. در دو هفتهى گذشته، در «یومالنکبة» جوانها مرزهاى اسرائیل را براى اولْبار بعد از گذشت شصت سال شکستند. اینها همان «و لتعلم انّ وعد اللَّه حقّ» است. این دارد نشان میدهد که بدانید وعدهى الهى که فرمود: «لیظهره على الدّین کلّه»(۴) – خداى متعال این دین را، این رسالت را بر همهى فرآوردههاى فکرى و دینى عالم پیروز خواهد کرد – درست است. خدا دارد این وعدههاى نقد را تحقق میبخشد؛ فقط شرطش این است که من و شما که در این راه سربازان پیشروِ این حرکت در دوران معاصر بودیم، قدممان را سست نکنیم، حواسمان جاى دیگر نرود. [۳۱]
پاورقی:
[۱]- پیام به گردهمایى سراسرى فرماندهان بسیج، به مناسبت سالروز براى تشکیل بسیج مستضعفان ۲/۹/۱۳۶۸
[۲]- سخنرانى بهمناسبت گرامیداشت هفتهى دفاع مقدس و هفتهى وحدت ۳/۷/۱۳۷۰
[۳]- سخنرانى در اجتماع بزرگ مردم قم، در سالروز میلاد حضرت مهدى (عج) ۳۰/۱۱/۱۳۷۰
[۴]- بیانات در دیدار خانوادههاى شهداى نیروهاى مسلح ۴/۷/۱۳۸۰
[۵]- بیانات در خطبههاى نماز جمعهى ۲۱ رمضان ۱۶/۹/۱۳۸۰
[۶]- دیدار با مردم دامغان ۱۹/۸/۱۳۸۵
[۷]- سخنرانى در مراسم دومین سالگرد ارتحال حضرت امام خمینى(ره) ۱۴/۳/۱۳۷۰
[۸]- پیام به همایش بینالمللی مبارزه جهانی با تروریسم ۳/۴/۱۳۹۰
[۹]- پیام در پی جنایت رژیم صهیونیستی در حمله به کشتیهای آزادی غزه ۱۱/۳/۱۳۸۹
[۱۰]- سخنرانى بهمناسبت گرامیداشت هفتهى دفاع مقدس و هفتهى وحدت ۳/۷/۱۳۷۰
[۱۱]- سخنرانى در اجتماع بزرگ مردم قم، در سالروز میلاد حضرت مهدى (عج) ۳۰/۱۱/۱۳۷۰
[۱۲]- پیام به مناسبت حملهى وحشیانهى صهیونیستها به صفوف مسلمانان روزهدار فلسطینى ۶/۱۲/۱۳۷۲
[۱۳]- پیام به مردم فلسطین ۱۳/۷/۱۳۷۹
[۱۴]- بیانات در خطبههاى نماز جمعهى ۲۱ رمضان ۱۶/۹/۱۳۸۰
[۱۵]- بیانات در خطبههاى نماز جمعهى تهران ۱۶/۱/۱۳۸۱
[۱۶]- بیانات در خطبههاى نماز جمعهى تهران ۱۶/۱/۱۳۸۱
[۱۷]- پیام به حجاج بیتالله الحرام ۲۸/۲/۱۳۷۲
[۱۸]- بیانات در دیدار جمع کثیرى از مردم قم ۱۹/۱۰/۱۳۷۹
[۱۹]- دیدار مسئولان نظام با رهبر انقلاب به مناسبت عید فطر ۱۱/۷/۱۳۸۷
[۲۰]- بیانات در چهارمین کنفرانس حمایت از ملت فلسطین ۱۴/۱۲/۱۳۸۷
[۲۱]- بیانات در دیدار اعضاى بسیجى هیئت علمى دانشگاهها ۰۲/۰۴/۱۳۸۹
[۲۲]- بیانات در جمع مسؤولان و کارگزاران در سالروز ولادت فرخندهى نبىاکرم(ص) و امام جعفر صادق (ع) ۹/۳/۱۳۸۱
[۲۳]- بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم از سراسر کشور ۱۸/۷/۱۳۷۵
[۲۴]- بیانات در دیدار کارگزاران مراسم حج ۲۵/۱۰/۱۳۸۱
[۲۵]- پیام رهبر معظم انقلاب اسلامی در محکومیت جنایات رژیم صهیونیستی در لبنان ۱۱/۵/۱۳۸۵
[۲۶]- بیانات در خطبههاى نماز جمعهى تهران ۲۵/۹/۱۳۷۹
[۲۷]- پیام به مناسبت روز جهانى قدس ۲۴/۱/۱۳۶۹
[۲۸]- بیانات در اجتماع بزرگ مردم اراک ۲۴/۸/۱۳۷۹
[۲۹]- پیام به مناسبت روز جهانى قدس ۲۴/۱/۱۳۶۹
[۳۰]- پیام درباره قتل عام مردم مظلوم غزه ۸/۱۰/۱۳۸۷
[۳۱]- بیانات در دانشگاه افسرى امام حسین(ع) ۱۰/۳/۱۳۹۰
ثبت نظر
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.