پژوهشگروبلاگ شخصی قاسم صفایی نژاد

حدود یک سال و نیم پیش یک مقاله‌ای نوشتم تحت عنوان «ورع مطبوعاتی» که در کلاس «مبانی ارتباط جمعی» کارشناسی ارشد مدیریت رسانه دانشگاه علامه طباطبایی کنفرانس داده بودم. مقاله‌ای که تبیین آزادی و کنترل جامعه مطبوعاتی ایران یکی از اهداف آن بود. در این مقاله پس از تعریف آزادی بیان و آزادی مطبوعات در ادبیات جهانی، شرح انواع کنترل مطبوعات توضیح داده شده بود.
پس از آن با استفاده از 3 کلیدواژه رهبر معظم انقلاب شامل: «شارلاتانیزم مطبوعاتی»، «بی‌بندوباری مطبوعاتی» و «ورع مطبوعاتی» توضیح داده شده بود که در رسانه‌های ایران کدام کلیدواژه‌ها کاربرد داشته و اینکه ورع مطبوعاتی باید الگوی رسانه‌ای جمهوری اسلامی باشد.
در جستجوهایی که اخیرا در موضوعی دیگر بر سخنان رهبری داشتم، به تعریف دقیق واژه «ورع» رسیدم! می‌دانستم ورع معنایی شبیه تقوا دارد اما تعریف دقیق آن برایم جالب بود:
ورع یعنى چه؟ یعنى انسان از هر چیزِ شبهه‌ناکى که بوى مخالفت با دین از آن استشمام مى‌شود، اجتناب کند. [1]
حال تعریف ورع مطبوعاتی را مقایسه کنید با وضعیت رسانه‌های جهانی و اسلامی و حتی رسانه‌های جمهوری اسلامی. به نظرتان به این الگو عمل می‌شود؟

 

پاورقی:
[1]- بیانات در خطبه‌هاى نماز جمعه‌ى تهران 12/11/1375

 

 

ثبت نظر

کاربران بیان میتوانند بدون نیاز به تأیید، نظرات خود را ارسال کنند.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.

نظرات (۳)

علیزاده ۹ آذر ۹۰، ۱۶:۰۱
سلام
پرینت گرفتیم‌ش تا بخوانیم!
برقرار باشید
Morteza ۱۰ آذر ۹۰، ۱۵:۲۶
نمی دونم چرا با خوندن این پست یاد کلاس حقوق رسانه و قانون مطبوعات افتادم که میگقت "مگر اینکه مخل مبانی دین مبین اسلام باشد". اونجا هم همین بحث شد که از اونجایی که تفسیر از دین به اندازه نفوس آدمی است و همینطور با در نظر گرفتن وابسته بودن دین و قدرت تو ایران، و اینکه هیچ صاحب قدرتی با هر نوع ایدئولوژی حاضر نیست به هیچ عنوان قدرتشو واگذار کنه، پس از هر مطلبی میشه سوء استفاده کرد و این "وصله" رو بش چسبوند که بوی مخالفت با دین میاد و در رسانه رو تخته کرد. به گمان من این اصل محدودیت بزرگی برای آزادی رسانه است. تضارب آراء میتونه چاره کار باشه. اینکه به هر فردی دیندار و بی دینی اجازه داده بشه که حرفشو بزنه و در مقابل اگه اسلام پاسخی براش داشته باشه، جواب بده. اینجوری هم دین حفظ میشه هم آزادی. اینکه "کل یوم" جلوی هر مطلبی که گمان کنیم یا بگمانیم که بوی مختالفت میده بگیریم که میشه همین وضعی که داریم. همه آزادن هر حرفی میخان بزنن اما اگه جرات دارن!!! :)
صفایی نژاد ۱۰ آذر ۹۰، ۲۲:۳۷
ببخشید ولی باید بگم که از پایه فرضت اشتباه بود. ورع مطبوعاتی قرار نیست به قانون تبدیل بشه که بعد بشه ابزاری که بشه باهاش برخورد کرد. ورع مطبوعاتی میتونه الگو باشه. یعنی کسانی که یه سری اصول رو می‌پذیرند بیان و الگوشون رو ورع مطبوعاتی قرار بدهند.
ثانیا دین که مخالفتی با تضارب آرا نداره که بخواد جلوی تضارب آرا رو بگیره. اتفاقا دین طرفدار آزاداندیشی هست. میتونی در پست‌های قبلی توضیحاتش رو بخونی در مورد آزاداندیشی. منتهی دین میگه آزاداندیشی به معنی واقعی کلمه باشه نه توهین و ...
ثالثا این غلط هست که به اندازه نفوس تفسیر از دین وجود داره