پژوهشگروبلاگ شخصی قاسم صفایی نژاد

حس اختلاف طبقاتی

حال کسی را داشتم که ظلّ تابستان از پلّه‌های هواپیمایی در جدّه رفته بالا، چهارپنج ساعت بعد در چلّهٔ زمستان از همان پلّه‌ها در مسکو پایین آمده. آن‌همه اختلاف توی یک کف دست شهر درست زیر سبیل خودمان؟ چطور شهر مثل تخم مرغ تَرَک برنمی‌دارد.

 

گاف، صفحه ۳۴

نویسنده: سارا گریانلو

ثبت نظر

کاربران بیان میتوانند بدون نیاز به تأیید، نظرات خود را ارسال کنند.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.

نظرات (۱)

دچارِ فیش‌نگار ۲۲ آذر ۰۰، ۲۱:۰۶
سلام. عنوان، اندکی متن را گویا می‌کند اما فردی چون بنده هنوز درست پیام پست را درنیافته ام.
قاسم صفایی نژاد: ۱۵ فروردين ۰۱، ۰۹:۱۳
سلام. داستان کتاب داستان معلمی هست که روزها در یه مدرسه غیرانتفاعی پولدار تدریس میکنه و شب‌ها به مناطق فقیرنشین حومه خراسان کمک می‌کنه.