رفیق خودخوانده
میگویند با #شهدا میتوان #رفاقت کرد چون زنده هستند. رفاقت با شهدا برکاتی دارد که خیلیها از آن غافلیم. نه اینکه در خودم چیزی دیده باشم، روی حساب حرف بزرگترها جستجو کردم که رفاقت با شهیدی را شروع کنم که هم نزدیک به زمانه ما باشد و هم الگوی خوبی باشد در مسیری که فکر میکنم باید طی کنم. جسارت کردم و شما را که چندبعدی و #آزاداندیش و مخلص و مدبر بودید برای رفاقت انتخاب کردم.
این سالها چند وقت یک بار به مزارت میآمدم، نه اینکه تو فقط آنجایی اما دنیاست و فریبهایش. آخرین بار بهمن نود و هشت آمدم مزارت. بعدش #کرونا آمد و چند باری که آمدم به در بسته مسجد هفتاد و دو تن خوردم. #سرچشمه هم جای خوبی بود که این دو سال به یادت سر بزنم. همانجا که لحظاتی قبل از شهادتت بوی بهشت را شنیدی.
دیروز بعد از دو سال و اندی دوباره به مزارت رسیدم. چه حس غریبی بود که آدم حس کند از رفیقش دور شده است به جای آنکه نزدیک شود. چقدر به قله نزدیک شده بودید شما که این همه خودم را دور دیدم. دیدم در خوشبینانهترین حالت، نیمی از عمرم گذشته و هنوز ابتدای راهم. دیدم شما وقتی همسن من بودید، سالها مدرسه دین و دانش را پس از تاسیس اداره کرده بودید و در نهضت #امام در سال 42 حضور داشتید و آماده انجام ماموریت در هامبورگ شده بودید. اما من چه؟
به خودم آمدم که مگر وظایف یکی است؟ یافتن تکلیف و انجام آن مهم است. اما صلابت و عزم و اراده شما کجا و ضعف و تنبلی و بهانهجویی من کجا؟
میگویند پس از شهادت دست انسان بازتر است. رفیق خودخوانده یک طرفهام یا شما در کرامت هم نزدیک به قلهاید؟
#شهید_بهشتی
ثبت نظر
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.
یه فرد عجیب و یه الگو که رسیدن بهش واقعا برای خودم سخته. نه رسیدن نه...... نزدیک شدن به دامنه این قله هم به نظرم سخته.