پژوهشگروبلاگ شخصی قاسم صفایی نژاد

۱۵ مطلب در شهریور ۱۳۹۵ ثبت شده است

نقل قول

فقر انسانی؛ بزرگترین فقر

جامعه در جای خودش مهم، اصلاحات گسترده در جای خودش بسیار پرارزش، مکانیسم اجتماعی در جای خودش بسیاری عالی، ولی به هر حال یک فرد و یک انسان قیمتی دارد و تمام مکانیسم‌ها و نظام‌های اجتماعی بسیج می‌شود تا انسان‌های خودساخته انتخابگرِ انسانی‌اندیش بسازند. وقتی هدف چنین است، اگر انسان در تلاش‌هایش توفیق پیدا کرد که یک انسان ارزنده بسازد، میزان موفقیتش بالاست یا پایین؟

الان ما این موفقیت را پایین می‌دانیم. من به شما رفقا با صراحت عرض کنم حدود سی و سه سال است تلاشگری دارم و در این سی و سه سال حدود سی و یک سالش کار دسته جمعی داشته‌ام. می‌دانید بزرگترین فقر کارهای ما چه بوده؟ آیا فقر پولی بوده؟ آیا فقر امکانات اجتماعی بوده؟ بله، این فقرها بوده، اذیتمان هم کرده و می‌کند اما اینها بزرگترین فقر نبوده است. بزرگترین فقر ما «فقر انسانی» بوده است یعنی همیشه هر کاری را خواستیم انجام بدهیم در درجه اول، آدمِ آن کار را کم داشتیم...

 

سه گونه اسلام، صفحه 31

نویسنده: شهید بهشتی

نقل قول

بزرگ‌ترین شکست برای زن

برای زن هیچ چیزی ناراحت کننده‌تر از این نیست که مورد تحقیر شوهر قرار گیرد، بزرگ‌ترین شکست برای یک زن این است که احساس کند نتوانسته قلب شوهر خود را نگهداری کند و ببیند که دیگری او را تصاحب کرده است.

 

نظام حقوق زن در اسلام، صفحه ۴۳۶
نویسنده: شهید مطهری

نقل قول

اگر زن در نقش مرد ظاهر شود...

زن در مرد تأثیر فراوان داشته است، تأثیر زن در مرد از تأثیر مرد در زن بیشتر بوده است، مرد بسیاری از هنرنمایی‌ها و شجاعت‌ها و دلاوری‌ها و نبوغ‌ها و شخصیت‌های خود را مدیون زن و خودداری‌های ظریفانه زن است، مدیون حیا و عفاف زن است، مدیون «شیرین فروشی» زن است. زن همیشه مرد را می‌ساخته و مرد اجتماع را، آنگاه که حیا و عفاف و خودداری زن از میان برود و زن بخواهد در نقش مرد ظاهر شود اول به زن مُهر باطله می‌خورد و بعد مرد مردانگی خود را فراموش می‌کند و سپس اجتماع منهدم می‌گردد.

 

نظام حقوق زن در اسلام، صفحه 234

نویسنده: شهید مطهری

باید با امثال «ایستاده‌ایم 2» چه کنیم؟

نماهنگ «ایستاده‌ایم 2» که رونمایی شد، حجم عظیمی از نقدها، طنزها، کنایه‌ها و تخریب‌ها علیه سازندگان و حامیان آنها شکل گرفت. از آنجا که معمولا این تشتت آرا در امور فرهنگی در جریان انقلابی وجود دارد، فکر می‌کردم این هم تخریبی است از سوی کسانی که هیچ‌کاری نمی‌کنند جز نقد دیگران! و وقتی که پای عمل به میان می‌آید می‌بینیم که نه کارنامه مشخص و خوبی دارند و نه نظر کارشناسی و متقنی. بخصوص اینکه نماهنگ «ایستاده‌ایم 1» نماهنگ خوب و قابل قبولی بود و موضوعی که برای نماهنگ ایستاده‌ایم 2 استفاده شده (حمله آمریکا به هواپیمای مسافربری ایران) موضوع مهم و خوبی بود.

با این نگاه مثبت به تماشای نماهنگ نشستم؛ اما چیزی که مشاهده کردم کاری ضعیف، غیرقابل دفاع و بدون محتوا بود. نماهنگی که باید نویسنده آن را پیوست نماهنگ کنیم تا کمی برای مخاطبان توضیح دهد که چه اتفاقی افتاده است و به راستی ما کجا ایستاده‌ایم و چه کرده‌ایم؟ اگر کسی نداند که آمریکا، هواپیمای مسافربری ما را مورد هدف قرار داده است، بیشتر فکر می‌کند یک فیلم هندی را مشاهده می‌کند که با شلیک توپ و گلوله هم عده‌ای پرچم به دست زنده مانده‌اند و دخترکی از هواپیمای منفجر شده با عروسک خود بر لب ساحل می‌نشیند! بنابراین نمی‌توان برای این نماهنگ، مخاطبی فراتر از کشورمان متصور باشیم. لااقل نویسنده و کارگردان زحمت نمایش رویش مجدد را هم نکشیده‌اند تا بگوییم تداعی این جمله امام (ره) را کرده‌اند که «بکشید ما را، ملت ما بیدارتر می‌شود.» اما به سبک فیلم‌های بالیوود انسان‌ها جان سالم از شلیک‌ها به در می‌برند.

حال که این نماهنگ منتشر شده است، باید بدانیم با چنین آثاری چه باید بکنیم و چه درس‌هایی بگیریم:

1. درس شفافیت: عدم شفافیت مالی باعث اعلام هزینه بیش از 1 میلیاردی برای این پروژه شده است که توسط صاحبان اثر تکذیب می‌شود ولی مبهم نگه داشته می‌شود. شاید یک دلیل انتقادات فراوان به این اثر، هزینه بالای آن بود وگرنه اگر یک کار کم‌هزینه و بدون حمایت حاکمیتی بود، آنقدرها هم انتقاد نمی‌شد.

2. درس نگاه از زاویه دید مخاطب، نه تولید کننده: سازندگان اگر مدعی هستند که این اثر نفوذ فرهنگی بالایی در سطح جهان خواهد داشت - که هستند - باید بدانند که مگر در طی چند دهه گذشت چند محصول فرهنگی جهانی در این رابطه ساخته شده است که مخاطبان جهانی یا حداقل جهان اسلام از این امر آگاه باشند؟ آیا اصلا مخاطب ناآشنا با این مسئله، متوجه می‌شود که آمریکا در واقعیت هواپیمای مسافربری ایران را مورد هدف قرار داده است؟ حتی زحمت نصب پرچم آمریکا بر کشتی جنگی هم کشیده نشده است!

3. درس رعایت دقیق بیت المال: رعایت بیت المال فقط عدم اختلاس و دزدی و رانت‌خواری نیست. عدم کیفیت حداقلی کار، حمایت و ساخت پروژه‌های بدون اثرگذاری و ... هم عدم رعایت بیت المال است که متأسفانه کمتر به آن توجه می‌شود.

4. درس پذیرفتن قصور: اهل نیت‌خوانی نیستم. احتمالا نیت حامیان و سازندگان این نماهنگ، نیت خوبی بوده است. اما اگر نقد نقادان وارد است، بهتر است بپذیریم، نه اینکه عذر بدتر از گناه بیاوریم. در برابر نقد هزینه میلیاردی این اثر، گفتن این جمله که «کوچکترین هزینه این پروژه پولش بود، این پروژه هزینه‌های سنگین‌تری مانند عمر 2 ساله این گروه را داشته است.» مشمئزکننده است. مگر عمر ایشان تلف شده است که هزینه محسوب می‌شود؟ این افراد هم تجربه کسب کرده‌اند و این دو سال عمرشان، سرمایه بوده است نه هزینه. ضمنا مگر بقیه جوانان انقلابی یا حتی غیرانقلابی در این دو سال هیچ‌کاری نکرده‌اند؟ اصلا یک سوال دیگر اینکه یک نماهنگ 8 دقیقه‌ای، چرا 2 سال زمان می‌برد؟!

امیدوارم این نماهنگ تجربه‌ای باشد که کسب کنیم و اشتباهات را بپذیریم و از سوءاستفاده دشمنان و سودجویان از نقدهای خودی نهراسیم. این نقدها باید انجام شود تا روز به روز بهتر شویم و بتوانیم محصولات فرهنگی در خور شأن جمهوری اسلامی خلق کنیم. به امید آن روز...

 

آیا کسانی زیر عبای رهبری مخفی شده‌اند؟

رهبر معظم انقلاب در دیدار روز گذشته خودشان با ائمه جماعات تهران بیان داشتند: «در ایّام فتنه در سال ۸۸ در اوّل کار، بنده یکی از این سران فتنه را خواستم و به او گفتم که آقاجان، این کاری که شما شروع کرده‌اید و دارید می‌کنید، دست بیگانه‌ها خواهد افتاد و دشمن از این استفاده خواهد کرد؛ شما حالا بظاهر درون نظام هستید، با نظام هستید و به قول خودتان دارید یک اعتراض مدنی -من‌باب‌مثال یک اعتراض به انتخابات- می‌کنید امّا این کاری که دارید می‌کنید مورد استفاده‌ دشمنانِ اصل نظام قرار خواهد گرفت؛ گوش نکرد؛ یعنی نفهمیدند که چه داریم می‌گوییم؛ حالا البتّه این نگاه خوشبینانه‌ی بنده است که می‌گویم نفهمیدند، بعضی هم ممکن است جور دیگری فکر کنند. وارد شدند؛ بعد دیدید از درونش چه درآمد؛ گفتند «انتخابات بهانه است، اصل نظام نشانه است». خب، حالا عذر بیاوریم که اینها که یک مشت جوان بودند، یک چرندی، یک حرف بی‌ربطی گفتند؛ نه، این‌جوری نیست. اگر چنانچه در زیر عبای بنده کسی حرفی بزند که من با آن مخالفم، خب بایستی او را از زیر عبایم بیرون کنم؛ بایستی اعلام کنم که مخالفم وَالّا به‌حساب من گذاشته خواهد شد؛ همه‌ وزن و وزانتی که صاحب عبا دارد، پشتوانه‌ی آن حرف خواهد شد.» (+)

در همین یک روز گذشته این سخن، دستمایه نقد برخی از فعالان سیاسی قرار گرفت و در ظریف‌ترین پیام، محمدجواد اکبرین، روزنامه‌نگار سابق، مطلبی نگاشت که به شدت در فضای مجازی توزیع شد. مطلب ایشان این بود که: «احتمالا آقای خامنه‌ای نمی‌داند که جمله‌ی «آن شخص باید اعلام مخالفت کند اگرنه به حساب او گذاشته می‌شود» تا چه اندازه بی‌مایه است؛ اگر چنین باشد همه‌ی کسانی که در پوشش تفسیر سخنان رهبری و با شعار دفاع از او هر کاری می‌کنند و هر چیزی می‌نویسند او باید موضع بگیرد وگرنه به حساب او گذاشته می‌شود. اگر این‌طور باشد خیلی چیزها (که فعلا شرم دارم از مثال‌زدن) به حسابش می‌رود که بعید می‌دانم حضرتش راضی باشند!»

سخنی که در نگاه اول ممکن است حق به نظر برسد اما با کمی تأمل می‌توان این نقد را رد کرد:

1. اولا اینکه انسان با دشمنش مرزبندی داشته باشد، سخن بی‌مایه‌ای نیست و آموزه دین ما است. مرزبندی با دشمن یک مرزبندی «رویکردی» است و سوای از مرزبندی ما با اشتباهات «عملکردی» دوستان نادان یا غافل است.

2. با توجه بیشتر به فرمایشات رهبری، می‌بینیم که ایشان با تواضع خود را مثال می‌زنند و می‌فرمایند اگر در «زیر عبای بنده کسی حرفی بزند»؛ این نشانگر این مطلب است که ایشان به عملکرد خود در این باره هم تأمل کرده‌اند.

3. عملکرد رهبر معظم انقلاب نشان دهنده خلاف مطلب محمدجواد اکبرین است. رهبر انقلاب در مواقع حساس، همیشه هم توصیه‌های لازم را کرده‌اند و هم تذکر داده‌اند و هم گاهی عتاب کرده‌اند تا اشتباهات دوستان غافل و نادان تکرار نشود. شاهدمثال‌های آن در سال‌های اخیر که به ذهن نزدیک‌تر است را می‌توان «بازداشتگاه کهریزک»، «حمله به سفارت انگلستان»، «حمله به سفارت عربستان»، «فحاشی در خیابان به فائزه هاشمی»، «شعار در حین سخنرانی سیدحسن خمینی» یا حتی در زمان ریاست جمهوری ایشان «جلوگیری از تخریب مقبره فردوسی» توسط برخی از انقلابیون دانست. حتی ایشان در زمانی که شخصی مانند احمدی‌نژاد که رهبری اعلام حمایت خاص از دولت ایشان را کرده بودند، اشتباهی مرتکب شد، آن عمل را با این جملات مورد عتاب شدید قرار می‌دهند: «این کار بدى بود، این کار نامناسبى بود؛ اینجور کارها، هم خلاف شرع است، هم خلاف قانون است، هم خلاف اخلاق است، هم تضییع حقوق اساسى مردم است.» (+)

4. اگر منظور نقادان سخن دیروز رهبری، دخالت رهبری در مسئولیت همه نهادهای منصوب ایشان است که این کاری دور از جایگاه ایشان است و اگر انجام شود، همین نقادان آن را دخالت بیجا و نشانه دیکتاتوری می‌دانند. ایشان حتی این مورد را هم به صورت شفاف مشخص کرده‌اند: «بنده حقیر هم طبق اصول بنا ندارم در کارها و تصمیم‌های دولت وارد شوم. خب، مسئولیت‌ها در قانون اساسی مشخص است؛ هر کس مسئولیتی دارد؛ مگر آنجایی که احساس کنم یک مصلحتی دارد تفویت می‌شود... خب، انسان وارد می‌شود که جلوی این تفویت مصلحت را بگیرد.» (+)

-----

پ.ن: فتنه 88 آنقدر به کشور ضربه زد که حالا حالاها نتوانیم از مسببین آن به راحتی بگذریم.