پژوهشگروبلاگ شخصی قاسم صفایی نژاد

۳۹ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «احمدی‌نژاد» ثبت شده است

درس‌هایی از هشت سال خدمتگزاری

* این یادداشت به عنوان سرمقاله بنگاه رسانه‌ای نکات پرس منتشر شده است.

 

بعدازظهر 12 مرداد 1392، رهبر معظم انقلاب رأی مردم به حسن روحانی به عنوان رئیس جمهور را تنفیذ نمودند. به این ترتیب هشت سال خدمتگزاری دولتی که به کار و تلاش شبانه روزی شناخته می‌شود، به پایان می‌رسد و محمود احمدی‌نژاد با تمام نقاط قوت و ضعفش، با عنوان «رئیس جمهور سابق» خطاب خواهد شد. هر چند که خودش در مزاحی معنادار لفظ «سابق» را با «پیشتاز» بودن ترجمه کرد.

به راستی که در روزهای وداع با دوران ریاست جمهوری او -به تبعیت از رهبر معظم انقلاب- باید بیشتر به نکات مثبت و قوت وی و دولتش پرداخت. اگر بخواهیم ویژگی‌های مثبت ایشان را نام ببریم، اولین ویژگی عشق عمیق به امام زمان (عج) و باور به مدیریت عالم از سوی اوست. باوری که گاه در دولت نهم از سوی مخالفان نظام و گاه در دولت دهم از سوی برخی طرفداران نظام به تمسخر گرفته شد اما او ثابت قدم بر این باور خود پایدار ماند و تا آخرین سخنان خود با مردم آن را تکرار و اهمیت آن را گوشزد کرد. گویی که استفاده از قدرت در حکومت بدون توجه و اعتنا به صاحب اصلی حکومت، غصب آن است که در واقع معنی ولایت فقیه هم همین است.

ویژگی پررنگ بعدی او اعتماد و باور به مردم و قدرت مردم بود. نگارنده به خاطر دارد که در تبلیغات انتخاباتی سال 1384 شهردار وقت تهران، با صدای رسا اعلام کرد که «اگر رئیس جمهور شوم هم بدون کمک مردم نمی‌توانم کاری کنم؛ این مردم هستند که باید اجرا کنند، نظارت کنند و اصلاح نمایند.» و همگان دیدند که با قدرت اعتماد به مردم کارهایی در این هشت سال انجام شد که دولت‌های قبلی از زیر بار مسئولیت آن شانه خالی می‌کردند و به یک آرزو برای دلسوزان کشور تبدیل شده بود: سهمیه بندی بنزین، هدفمندی یارانه‌ها، اجرایی شدن اصل 44، سهام عدالت، مسکن مهر و ... گویی مردمی بودن و از جنس مردم بودن، اعتماد او به ملت را ساخته بود. او همیشه به نوکری مردم افتخار کرد و همواره به سخنان آنان گوش داد و بر حق آنان پافشاری کرد؛ همانطور که در تبلیغات انتخاباتی سال 1384 گفته بود: «اگر پافشاری بر حق مردم، رادیکالیسم است، من به آن افتخار می‌کنم و اگر دزدی، چپاول و رانت‌خواری اسمش میانه‌روی و اعتدال است، من از آن بیزارم.»

ویژگی بعدی ایشان سخت‌کوشی و خستگی‌نشناسی اوست. از دقایق ابتدایی ریاست جمهوری تا آخرین لحظات، کوشید تا به قول خودش قدر ثانیه به ثانیه فرصت خدمتگزاری را بداند و اینگونه بود که توانست در روزهای پایانی اعلام کند که حاضرم عملکرد دولتم را در هر بخشی با عملکرد دولت‌های پیشین مقایسه نمایم.

شجاعت در برابر دشمنان دین و مردم، ویژگی بعدی اوست که باعث شد با افتخار شعارهای انقلاب را در طی 8 سال خادمیت مردم زنده نماید و قطار انقلاب را به ریل اصلی خود برگرداند. یادمان نرفته است شعارهای سال 1384 مدعیان امروز ولایتمداری را.

یکی دیگر از ویژگی‌های مثبت ایشان، صبر و سعه صدر است که در میان هشت سال تهمت، توهین و تخریب ناجوانمردانه به وضوح نمایان شد. پاکدستی، ترجیح منافع مردم بر منافع شخصی و جناحی، تمرکز ویژه بر عدالت اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی، استکبارستیزی، هوشمندی در مقابله با دشمنان ملت، ساده زیستی از دیگر ویژگی‌های منتخب هشت سال سپری شده ملت است که به سادگی نمی‌توان از آن عبور کرد.

از آنجا که توقع مردم و رهبر انقلاب نیز این است که هر رئیس جمهور نقاط قوت رئیس جمهور قبل از خود را دارا باشد، به عنوان یک نفر از مردم توقع دارم که اگر حسن روحانی احساس می‌کند هر کدام از ویژگی‌های ذکر شده را دارا نیست، در خود بوجود آورد. او قرار است دولت تدبیر و امید را اداره کند و مردم به رفع مشکلات خود امید بسته‌اند. امید دارند که او همانطور که خود در مراسم تنفیذ از خدا خواست «خادم» خوبی برای ملت باشد.

 

چرا افتخار کردن به شعارهای انقلاب، حُسن است؟

* این یادداشت به عنوان سرمقاله شماره 118 روزنامه سرخط منتشر شده است.

 

هفته گذشته آخرین دیدار هیئت دولت دهم با رهبر معظم انقلاب برگزار شد. در این دیدار رهبر معظم انقلاب با تقدیر و تشکر از تلاش خستگی‌ناپذیر دولت بیان فرمودند: «یک نکته دیگر هم که در مورد این دولت در طول این هشت سال مورد نظرم بود و بارها هم به آن اشاره کردم، این است که این دولت بحمدالله توانست شعارهاى انقلاب را سر دست بگیرد و به آنها افتخار کند و آنها را در جامعه مطرح کند.»

در اینکه رهبر معظم انقلاب در آخرین دیدار با هیئت دولت از «احساس شرم نکردن» از بیان انگیزه‌ها، اهداف و روش‌های انقلابی به عنوان «کار بزرگ» این دولت یاد می‌کنند، درس‌های بسیاری نهفته است.

طبیعی است که هر انقلابی، مخالفان و دشمنانی دارد که به دلیل از دست دادن منافع خود احساس زیان می‌کنند و در صدد از بین بردن و یا تضعیف آن انقلاب برمی‌آیند. دشمنان انقلاب‌های گوناگون می‌دانند آن چیزی که باعث می‌شود در هماوردی، جبهه انقلاب پیروز شود، همین شعارهای انقلاب است که مردم به آن دل می‌بندند و البته هر چه این شعارها بیشتر عملی شود و ملموس باشد، پشتیبانی مردم برای حفظ و پیشرفت آن انقلاب بیشتر خواهد شد. بنابراین دشمنان سعی می‌کنند این شعارها را کمرنگ و یا از عملی شدن آن‌ها جلوگیری نمایند تا آن انقلاب را از هویت مردمی خود خالی کنند.

همگان به خاطر دارند که شعارهای انقلابی تا قبل از شروع این دولت، رو به فراموشی بود؛ تا جایی‌که رهبر معظم انقلاب در آن سال‌ها از افتخار کردن به شعارهای انقلاب توسط این دولت تحت عنوان بازگرداندن قطار انقلاب به ریل اصلی خود یاد کردند. همچنین ایشان فرمودند که اگر آقای احمدی‌نژاد در انتخابات سال 1384 پیروز نمی‌شدند، بیان این شعارها و زنده کردن آن خودش پیروزی بود. یادآوری این نکته نیز حائز اهمیت است که حتی برخی از سیاسیون که خود را اصولگرا می‌دانند نیز در انتخابات سال 1384 از بیان شعارهای انقلاب احساس شرم می‌کردند و یا شاید آن را موجب ریزش آرای خود می‌دانستند!

به هر ترتیب درست است که دشمنان موفق نشده بودند شعارهای انقلاب را از بین ببرند اما مسیری که به سمت آن می‌رفتیم، مسیر روشن و مطلوبی نبود. اما با روی کار آمدن این دولت، این مسیر عوض شد و نه تنها این شعارها بیان شد، بلکه کارهای بزرگی که انجام گرفت، نشان داد این شعارها عملی شده و برای اکثریت مردم ملموس و مفید بوده است؛ تا جایی‌که رهبر معظم انقلاب به فرموده خودشان در این دیدار به رئیس جمهور پیشنهاد می‌دهند و اصرار می‌کنند که گزارشی از کارهای انجام شده را بیان کنند تا مردم از آن مطلع شوند ولو اینکه مخالفان و مغرضان آن را انکار کنند، همانطور که خدمات جلوی چشم همه مردم را نیز انکار می‌کنند.

نکته پایانی رهبری خطاب به هیئت دولت نیز بسیار مهم است. ایشان از «مدیران شایسته و کارآمد» دولت دهم می‌خواهند که «رشته خدمت» را رها نکنند و مسئولیت‌های دیگر را با توجه به «اهداف و رویکردهای انقلاب» انجام دهند.

چرا نکوداشت حداد مردمی برگزار نشد؟!

* این یادداشت به عنوان سرمقاله بنگاه رسانه‌ای نکات پرس منتشر شده است.

 

نام غلامعلی حداد عادل را در دوران راهنمایی از میان کتاب‌های درسی شنیدم. «فرهنگ برهنگی و برهنگی فرهنگی» و شعرهای بامسمای او در آن دوران، چهره یک ادیب را از شخصیت ایشان در ذهن من ساخته بود. دوران دبیرستان من مقارن بود با سال‌های مجلس ششم؛ آن روزها به اقتضای سن و مسائل دیگر خیلی پیگیر جزییات اخبار، آن هم از نوع سیاسی نبودم. اما هنگامه انتخابات مجلس هفتم، صحنه‌های هو شدن حداد عادل در مجلس ششم به دلیل پا فشاری بر آرمان‌های انقلاب اسلامی مردم ایران را دیدم. پس از آن حداد عادل به عنوان ریاست مجلس هفتم انتخاب شد و تا به امروز همیشه به عنوان یکی از تأثیرگذاران سیاسی نقش‌آفرینی می‌کند. شخصی که با حفظ چهره فرهنگی خود، سیاست را نیز عین دیانت خود دیده است و با ولایتمداری و تقوا در حد توان خود در صحنه سیاست نیز حضور دارد.

امروز نکوداشت حداد عادل به عنوان «مرد تقوا و تدبیر» برگزار شد. جدای از شخصیت خاکی و متقی حداد عادل که با تواضع هیچ کدام از سه واژه «مرد»، «تقوا» و «تدبیر» را متناسب با خودش نمی‌دانست، نکته‌ای دیگر در این همایش توجه مرا جلب کرد و آن نوع برگزار شدن این مراسم بود. مراسمی که قطعا همانطور که شخص حداد عادل به آن اشاره کرد، دخالتی در آن نداشته و راضی به آن نبوده است و نه به خاطر خودش که به خاطر تجلیل از راه و بینش امام (ره) به آن قدم گذاشته است.

این مراسم برخلاف چهره‌ای که از حداد عادل می‌شناسیم، بوی مردمی نداشت. انتخاب یکی از روزهای ماه مبارک رمضان، به ذهن متبادر می‌کرد که عدم پذیرایی یکی از نمادهای مردمی برگزار شدن این همایش باشد؛ اما دعوت از چهره‌های سیاسی و رسانه‌ای از روزهای قبل، اختصاص دادن تریبون به آن‌ها، تبلیغات گسترده و از همه مهمتر حال و هوای مراسم این را به وضوح تداعی می‌کرد که این مراسم خیلی هم مردمی نیست. درست است که بانی اصلی این کار رسانه‌های اصولگرا و دانشجویان معرفی شده بودند اما کسی به نمایندگی از دانشجویان حق صحبت از تریبون را نداشت! احترام به بزرگترها و ریش‌سفیدها قطعا واجب است ولی به نظر می‌رسد خوب بود به نمایندگی از دانشجویانی که لااقل در تبلیغات مراسم از آن‌ها اسم برده شده بود، کسی سخن می‌راند. صحبت کردن بسیاری از بزرگانی که در این مراسم حضور داشتند، نشان داد که برخی از بزرگان از حداد عادل درس از خودگذشتگی را نیاموخته‌اند و علاقه‌مند هستند که در هر همایشی که حضور دارند، صحبت نمایند!

مقایسه کنید نوع برگزاری این مراسم را با برگزاری همایش تجلیل از خادم جمهور که در سوم تیر ماه برگزار شد. برخلاف چهره‌های حاضر در مراسم امروز، آن روز از همه اقشار و همه سن حضور داشتند؛ بر خلاف امروز، با وجود اینکه بزرگان بسیاری در آن روز حاضر بودند اما وقت صحبت به دو جوان و یک مسئول داده شد! برخلاف امروز که تبلیغات گسترده در سایت‌ها و بیلبوردهای خیابانی آن را پوشش می‌داد، آن روز خبری از این‌ها نبود. گویا همایش تجلیل از خادم جمهور، باید در شأن خادم باشد و غیردولتی!

 

مأموریت انقلاب اسلامی

روز میلاد امام زمان (عج) به مراسم قدردانی از مردی رفتم که یاد امام زمان (عج) را نه تنها در میان دوستداران حضرت، بلکه در تمامی جهان برجسته کرد. محمود احمدی‌نژاد را 3 بار از نزدیک دیده‌ام. یک بار در جریان تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری سال 84 در دانشگاه اصفهان، یک بار در جمع صمیمی دانشجویان در بازگشت از ژنو (اجلاس دوربان 2) در سال 88 و بار دیگر در همایش قدردانی از خادم جمهور در سال 92. احمدی‌نژاد سال 92 را همان احمدی‌نژاد سال 84 یافتم با همان باورهای عمیق به اصول اسلامی؛ با همان اعتقاد راسخ به قدرت مردم و همان صمیمیت و سادگی.

حرف سیاسیون، رسانه‌ها و برخی از مردم، کوچک‌ترین تغییری در حرف‌ها و باورهای او به‌وجود نیاورده بود و با همان روحیه سال 84 و با تجربه و عملکردی گرانبهاتر، مأموریت را انجام وظیفه برای زمینه‌سازی ظهور موعود می‌دانست.

احمدی‌نژاد در این مراسم در پاسخ به کسانی که نگران تحولات سیاسی کشور بودند با روحیه‌ای مثال زدنی گفت: «خیلی‌ها در کشور غصه‌دار شدند چقدر تماس گرفتند و اظهار نگرانی کردند. من از همه آنها تشکر می‌کنم، ولی می‌خواهم بگویم هر موقع خواستید غصه بخورید و دلتان شکست برای یک حقیقت دیگر غصه بخورید. مگر باور ندارید که امام هست؟ مگر باور ندارید که امام حاضر است و حق حکومت جهانی برای امام است؟ 1170 سال است که امام را خانه نشین کردند و حق امام را گرفتند. چند سال است که می‌گوییم مرید امام هستیم؟ آیا پیرو و عاشق امام، ماموریتی جز برگرداندن امام به راس حکومت دارد؟ برای امام زمان غصه بخورید. مبادا امام فراموش شود و بالاترین غصه این است که این ماموریت به فراموشی سپرده شود که البته به فضل الهی اینگونه نخواهد شد.»

سخن من با کسانی است که او را قدرت‌طلب می‌خوانند و ریاکار می‌دانند. مگر می‌شود که یک شخص قدرت‌طلب در حالی که رئیس دولت است، سال‌ها تهمت و توهین و افترا را به جان بخرد و در پاسخ بگوید: «اهانت‌ها به کسی برمی‌خورد که فکر کند کسی است،‌ من که کسی نیستم!» مگر می‌شود محض ریا دست پیرمرد و کشاورز و معلم و رفتگر و ... را بوسید؟ اگر می‌شود لطفا مدعیان ریاکاری احمدی‌نژاد هم در انظار عمومی دست کشاورز و پیرمرد و رفتگر را ببوسند، البته اگر به شأن و جایگاه والایشان آسیبی نمی‌رسد! اصلا مگر غیر از این است که بخش اعظمی از دشمنی‌ها با احمدی‌نژاد و عدم تحمل او به دلیل منش متفاوت او از بقیه سیاستمداران است؟ مگر نه اینکه یکی از مسئولین به کنایه گفت: «مردم نوکر نمی‌خواهند، مدیر می‌خواهند!» زیرا نمی‌تواند حتی با ریاکاری افتخار خود را نوکری مردم بداند و با آن‌ها دم‌خور شود؟ و این در حالی است که بنیانگذار جمهوری اسلامی، امام خمینی (ره)، مردم را ولی نعمت می‌دانست و مسئولین را خدمتگزار.

به نظر من، احمدی‌نژاد یک تراز جدید از انجام مسئولیت را در این 8 سال به نمایش گذاشت و بسیاری از عادات را تغییر داد که به راحتی نمی‌توان آن‌ها را نادیده گرفت، زیرا مردم آن را مطالبه می‌نمایند. از نکات ساده‌ای مانند عدم اجازه انتشار عکس خود در کنار عکس امام و رهبری در ادارات و ... گرفته تا توجه دادن مدام به مأموریت اصلی انقلاب اسلامی که همانا زمینه‌سازی برای ظهور موعود است.

اینکه رسانه‌ها و به‌خصوص رسانه‌های اصولگرا که گوی سبقت در بی‌انصافی را از رسانه‌های بیگانه هم ربوده‌اند، چه چیزهایی در مورد این مراسم منتشر کردند، مهم نیست. مهم این است که ما آنجا بودیم و می‌دانیم حقیقت چیست و حتی بدون داشتن رسانه‌های فراگیر، صدایمان را به جامعه می‌رسانیم؛ همانطور که احمدی‌نژاد بدون داشتن رسانه فراگیر، صدای انقلاب اسلامی را به جهانیان رساند.

یک یادآوری به ولایتمداران

همه کسانی که اطلاع دقیق از اوضاع سیاسی کشور دارند، معتقد هستند که شخص ولی فقیه (چه امام راحل (ره) و چه رهبر معظم انقلاب) در طول سال‌های متمادی پس از انقلاب شخصیتی فراجناحی داشته‌اند و خارج از احزاب سیاسی به پیاده سازی اسلام و پیشرفت کشور فکر می‌کرده‌اند.

بر ولایتمداران نیز لازم است که فارغ از سیاسی‌کاری‌ها و سیاسی‌بازی‌ها، اینگونه بیندیشند و اینگونه عمل کنند. حال آنکه متأسفانه این امر در میان جریان حزب الله برخی اوقات مشاهده نمی‌شود. به طور مثال این جمله رهبری را همه ولایتمداران به خاطر دارند:

«رئیس یک قوه به استناد یک اتهامِ ثابت نشده و مطرح نشده‌اى در دادگاه، دو قوه‌ى دیگر را متهم کرد؛ این کار بدى بود، این کار نامناسبى بود؛ اینجور کارها، هم خلاف شرع است، هم خلاف قانون است، هم خلاف اخلاق است، هم تضییع حقوق اساسى مردم است.» (91/11/28)

باید توجه داشته باشیم که این سخنان رهبر معظم انقلاب فقط در مورد احمدی‌نژاد نیست و اگر شخص دیگری هم این کار را انجام دهد، مصداق خلاف شرع، قانون، اخلاق و تضییع حقوق اساسی مردم است. به طور مثال اگر به رئیس قوه مجریه هم به استناد یک اتهام ثابت نشده و مطرح نشده‌ای در دادگاه، نسبت «مجرم» بدهیم، دقیقا همان وضعیت را خواهد داشت.

حتی بالاتر از این امر، برخی اوقات فرد یا رسانه‌ای ممکن است خودش این نسبت را ندهد اما در مقابل این نسبت به رئیس جمهور سکوت کند. نکته اینجاست که رسانه‌های ولایتمدار  باید همان‌گونه که در تبلیغ جمله اول که علیه احمدی‌نژاد بود، همه همت خود را به کار بستند، اگر واقعی ولایی هستند و قبیله‌گرا نیستند، باید اگر کسی هم نسبت مجرم به رئیس جمهور بدون بررسی قضایی داد، واکنش نشان دهند؛ وگرنه ولایتمداری آنان تا جایی است که به نفع خودشان باشد و قبیله‌شان!