ما باید همواره با پیوند خدا، که اسلام و تسلیم بودن در برابر اوست، زندگی کنیم؛ چون این، عامل وحدت ماست. پیامبر اکرم به عنوان رسولالله و علی (ع) به عنوان امیرالمؤمنین و ولیالله با این عناوین در میان ما شناخته میشوند که عشق و گرایش ما به پیغمبر و امام حجاب پیوند ما با خدا نشود؛ بلکه کمکی به تقویت پیوند ما با خدا بشود. بحث همین جاست رفقا: پیغمبردوستی و امامدوستی تو چگونه است؟ پیغمبردوستی و امامدوستی حجاب و مانع، یا پیغمبردوستی و امامدوستی راهنما و کمک؟ بحث اینجاست. من گمان نمیکنم هیچ مسلمانی پیدا بشود که بخواهد رابطهاش را با آورنده قرآن و حامل وحی خدا (پیغمبر بزرگوار) ضعیف بداند. مگر چنین چیزی ممکن است؟! هر کس مسلمان است خودبخود باید رابطهاش با قرآن و آورنده قرآن نیرومند باشد. چنین کسی اگر معرفتش بالاتر رفته باشد و مفسران و دانایان قرآن را، آنها را که بعد از پیغمبر با روح قرآن آشنا هستند (یعنی امامان را) بشناسد، باید پیوندش با آنها هم قوی باشد. جای بحث نیست. پس بحث کجاست؟ بحث این است که پیغمبردوستی و امامدوستی دو حالت دارد: یک پیغمبردوستی و امامدوستی که تو را به خدا نزدیکتر میکند، و یک پیغمبردوستی و امامدوستی که حجاب پیوست تو با خدا میشود و تو را از خدا دور میکند.
بایدها و نبایدها، صفحه 19
نویسنده: شهید بهشتی
عید غدیر، بزرگترین عید شیعیان جهان. عیدی پر از رازها و شگفتی. هر چقدر از بزرگی این عید و کمالات علی (ع) بگویم فقط توانستهام در حد علم خود بیان کنم و هنوز چیزی از مرتبهی والای علی (ع) نگفتهام که پیامبر فرمود: اگر نمیترسیدم که مردم علی (ع) را با خدا اشتباه بگیرند، کمالات علی (ع) را بازگو میکردم.
یکی از مطالب قابل بحث و زیبا در این روز بزرگ، دوست شناسی و دشمن شناسی است. به غدیر خم برویم، جایی که بعد از اینکه پیامبر فرمود: «من کنت مولاه فهذا علی مولاه». بعد از آن افرادی که در آنجا بودند آمدند و به علی (ع) تبریک گفتند. بخا بخا و ... پیامبر فرمود او را امیر المومنین خطاب کنید اما ...
این تبریکها و قول حمایت کردنها کجا و سقیفهی بنی ساعده کجا؟
نقل تاریخ کردن در این مطلب صحیح نیست، همه میدانند چه گذشت بر علی (ع) و اهل بیت.
غدیر خم واقعهای است که همیشه در تاریخ تکرار میشود و باید درس عبرت بگیریم. انسانهایی هستند در همین زمانه خودمان که تبریکها گفتند و قول حمایتها دادند اما ... اما وقتی به مقام عمل آمدند بخل کردند و همه چیز را برای خود خواستند. جالب اینجاست که تاریخ اثبات کرده، آنهایی که همه چیز را برای خود خواستند هم به جامعهی خود ظلم کردند و هم به خود! اگر اولی و دومی و سومی ملعون همه چیز را برای خود نمیخواستند هم جامعه اسلامی با رهبری علی (ع) رستگار میشد و هم خودشان! و هم نسلهای بشری پس از آن؛ که پیامبر فرمود: «اگر همه عالم در حب علی اشتراک میکردند، خداوند جهنم را خلق نمیکرد.»
سوالی که در اینجا مطرح است این است که چرا درس نمیگیریم و همه چیز را برای خودمان میخواهیم؟ روز عرفه را به تازگی پشت سر گذاشتیم، باید به شناخت برسیم، به دوست شناسی، دشمن شناسی و ... . اگر بدانیم «والذین هم لاماناتهم و عهدهم راعون» (آیه 8 سوره مومنون) و بر عهدهای خود استوار باشیم و اگر عمل کنیم به امر به معروف و نهی از منکر و تولی و تبری میتوانیم هم خود را متعهد کنیم و هم منافقین را شناسایی کنیم. منافقینی که گاهی حتی مثل اولی و دومی و سومی ملعون مسئول حکومت اسلامی میشوند و گاهی مثل طلحه و زبیر دنبال سهمخواهی هستند!
به امید روزی که همه و همه علیوار زندگی کنیم.