پژوهشگروبلاگ شخصی قاسم صفایی نژاد

۲۹ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «رسانه» ثبت شده است

سرعت تغییرات، رسانه‌ها و چابکی سازمانی

* این یادداشت به عنوان سرمقاله شماره 22 ماهنامه مدیریت رسانه منتشر شده است.

 

تغییرات در محیط خارجی، سازمان‌ها را به نشان دادن واکنش و تغییر وادار می‌نماید. مهندسی مجدد فرایندها، تشکیل تیم‌های توسعه محصول، اجرای برنامه‌های تقویت کارکنان، حرکت به سوی سازمان‌های مجازی، افزایش توانایی پاسخگویی مؤثر به نیازهای مشتریان و تحلیل بازار به منظور پاسخ اثرگذار به تغییرات از جمله فعالیت‌هایی هستند که در این راستا انجام می‌گیرند. به منظور رویارویی با تغییرات جدیدی که در دنیای رقابت امروزی رخ می‌دهند، سازمان‌ها باید به فراتر از سازگاری با تغییرات بیاندیشند و به دنبال بهره‌گیری از فرصت‌های بالقوه باشند.

یکی از پارادایم‌هایی که به منظور افزایش انعطاف‌پذیری، سرعت و کیفیت سازمان‌ها مطرح می‌گردد، چابکی سازمانی است.  چابکی سازمانی به مفهوم قابلیت انطباق‌پذیری بسیار بالا بدون نیاز به انجام تغییرات است. در واقع سازمان می‌تواند ظرفیتی را در ساختار و روش‌های عملیاتی خود به وجود آورد که انعطاف‌پذیری، تغییر و تطبیق با شرایط متغیر را بدون نیاز به انجام یک سری تغییرات دایمی، اجباری و بنیانی ایجاد نماید.

طراحی سازمانی اساس مزیت رقابتی و عملکرد سازمان است. پژوهشها نشان دادهاند که اگر ساختار، فرآیند و نظام سازمان از زیرک‌ترین استراتژی‌ها هم حمایت نکنند، استراتژی نمی‌تواند به توانایی بالقوه خود دست یابد. با این وجود، به نظر میرسد که پیچیدگی، غیرقابل پیشبینی بودن و ناپایداری تغییرات محیطی از رویکردها و مفاهیم سنتی طراحی سازمانی پیشی گرفته است. مدیران برآنند تا سازمانی را طراحی نمایند که برای اجرای عملیات در کوتاهمدت، کارا و برای حفظ عملکرد در بلندمدت، به اندازه کافی منعطف باشند. «نُرم جدید» مستلزم سازمانهایی است که حد چشمگیری از چابکی را دارا باشند تا بتوانند صرفنظر از موفقیت، تنها به حیات خود ادامه دهند. چابکی قابلیتی پویا از طراحی سازمان است که میتواند نیاز به تغییر در منابع درونی و بیرونی را حس کرده، به صورت روزمره این تغییرات را اعمال نماید و عملکرد خود را در حد بالای متوسط حفظ نماید.

مدل‌های مختلفی در خصوص چابکی در دنیا ارائه شده است. «گلدمن و همکارانش» بر ساختار مناسب، فناوری اطلاعات و منابع انسانی تمرکز دارند و «کاتر» بر مأموریت، ساختار، فرآیندمحوری کسب و کار و منابع انسانی تأکید دارد. این در حالی است که در مدل « اورهلت»  بر ارزش‌های مشترک، ساختار یا فناوری اطلاعات، فرآیندهای کاری و رفتار تأکید شده است. در مدل «کروکیتو و یوسف» فناوری‌های پیشرفته اطلاعات و تولید منجر به ایجاد چابکی تولید می‌گردد و چابکی تولید نیز از طریق کاهش هزینه‌ها و افزایش سرعت و کیفیت، چابکی سازمانی را ایجاد می‌نماید. در مدل «گروه مشاوران آتوز» چابکی سازمانی  به وسیله تقویت دایمی امکان‌پذیر است. تقویت دایمی نیز به وسیله‌ کسب آگاهی، وجود مقدمات انعطاف‌پذیری در سازمان و در نهایت برخورداری از سیستم کنترل دقیق ایجاد می‌گردد. مدل شریفی و ژانگ نیز بر سه قسمت عمده به شرح زیر استوار است: 1. محرک‌های چابکی شامل نیاز به «چابک شدن»، «تصمیم راهبردی برای چابک شدن» و «راهبرد چابک»، 2. قابلیت‌های چابکی شامل «شایستگی»، «پاسخگویی»، «انعطاف‌پذیری» و «سرعت»، 3. فراهم سازی چابکی شامل «اقدامات، روش‌ها و ابزار» و «سازمان، فناوری، نیروی انسانی و نوآوری». ورلی و لاولر هم استراتژی قوی، طرح‌های سازگار سازمانی، هویت و رهبری مشترک و قابلیت‌های ارزش آفرینی را برای چابکی عملکرد سازمانی ضروری می‌دانند.

سازمان‌های رسانه‌ای به عنوان یکی از پیچیده‌ترین سازمان‌های عصر حاضر که محیطی به شدت متغیر دارند و واحد زمان در آن‌ها «لحظه» است، شناخته می‌شوند. برای پاسخگویی شایسته به این محیط پیچیده، رسانه‌ها نیاز دارند تا به سرعت و دقت تصمیمات مناسبی را اتخاذ نمایند و از آن مهم‌تر انعطاف لازم را در این تصمیمات حفظ نمایند. یک تصمیم اشتباه در تولید یا توزیع پیام می‌تواند منجر به از دست رفتن «اعتماد» مخاطبان شود که هزینه‌های هنگفت هم نتواند آن اعتماد را برگرداند. رسانه‌ها باید با استراتژی قوی، رهبری مشارکتی و انعطاف بالای سازمانی، بر دشواری‌های این محیط پیچیده غلبه نمایند تا بتوانند اثر مناسبی را در زمان مناسب بر مخاطبان هدف خود اعمال نمایند.

این روزها دیگر تغییرات مستمر و جهشی «فناوری رسانه‌ها» به امری عادی تبدیل شده است. شیوه‌های تولید و توزیع و ارتباط با مخاطبان در بازه‌های زمانی کوتاهی تغییر می‌کنند و بخصوص سازمان‌های رسانه‌ای بزرگ را به چالش وا‌می‌دارد. از سویی دیگر نیازها و ذائقه مخاطبان مدام در حال تغییر است؛ فرهنگ‌ها و خرده فرهنگ‌ها بر هم تأثیر و تأثر دارند؛ قوانین و تفسیر و نحوه اجرای آنان بخصوص در مواجهه با فناوری‌های جدید رسانه‌ای در حال تغییرند؛ رقبای جدید به سرعت قدرت عرض اندام پیدا می‌کنند و رقبای قدیمی نوآوری‌های گوناگون به کار می‌برند. همه این موارد «چابکی سازمانی» را به عنوان یکی از ضروری‌ترین و حیاتی‌ترین ویژگی‌های سازمان‌های رسانه‌ای معرفی می‌کند که با اینکه نسبت به سایر انواع سازمان‌ها «مهم‌تر» است اما هم در تئوری به آن بسیار کم پرداخته شده است و هم در عمل رسانه‌های ما اعتنایی به آن ندارند. 

پست مدرنیسم و مدیریت رسانه

پست مدرنیته به عنوان یکی از جدیدترین مباحث عصر ما مطرح است. همواره در علوم مختلف به خصوص علوم انسانی و به خصوص مطالعات فرهنگی و آثار هنری سخنی از پست مدرن و دیدگاه‌های پست مدرنیست‌ها به گوش می‌رسد. در این پژوهش سعی شده است که با معرفی اجمالی دوران مدرنیسم - که در واقع پس از طی این دوره، پست مدرن می‌تواند عرض اندام کند - به چگونگی شکل‌گیری نظریات پست مدرن پرداخته شود، اندیشمندان این مکتب به طور خلاصه معرفی شوند و دیدگاه‌های آنان به صورت مختصر و مفید به اطلاع خواننده برسد.

همچنین در ادامه سعی شده است به دو موضوع اساسی پرداخته شود؛ یکی نظریات مدیریتی مرتبط با پست مدرن و دیگری چگونگی استفاده از دیدگاه‌های پست مدرنیسم در رسانه‌ها.

در واقع سعی نگارنده بر این است تا بتواند از مجموع مباحث فوق، نگاه پست مدرن به مدیریت رسانه را تشریح نماید.

با توجه به نو بودن دیدگاه‌های پست مدرن بر مدیریت رسانه‌ها از تمامی اساتید، پژوهشگران و مدیران رسانه در جهت تکمیل این پژوهش خواستار یاری هستم.

 

واژگان کلیدی:

مدیریت رسانه، پست مدرنیسم، مدرنیسم، رسانه، مدیریت.

 

این مقاله در شماره بیستم ماهنامه علمی تخصصی مدیریت رسانه منتشر شده است. مقاله را می‌توانید از اینجا دریافت نمایید.

ورشکستگی ارج یا ورشکستگی سیاسی؟

کارخانه ارج تعطیل شد و با فاصله کوتاهی تکذیبیه آن منتشر شد. آمد و شد تکذیبیه‌ها در پس یکدیگر حاکی از تعطیلی ارج بود تا جایی که محسن رضایی هم به تعطیلی آن واکنش نشان داد و خواستار حواس‌جمعی بیشتر مسئولین شد.

اما امروز خبرگزاری ایسنا مطلبی را منتشر کرد با عنوان «ورشکستگی ارج تقصیر کیست؟» و آن را هم مانند سایر ناکامی‌های دولت یازدهم به دولت احمدی‌نژاد منتسب کرد. البته در اسنادی که در همین مطلب منتشر شده است، این کارخانه از سال 84 یعنی زمان تحویل گرفتن دولت توسط احمدی‌نژاد زیان‌ده بوده است؛ البته سخن اصلی این نیست. سخن اصلی این است که رسانه‌های طرفدار دولت روحانی گویا متوجه نیستند که انداختن همه شکست‌ها و ناکامی‌ها گردن دولت احمدی‌نژاد در واقع شکست خودشان است. فرض بگیریم دولت احمدی‌نژاد ناکارآمد و ضعیف و هزار تا از این صفت‌هایی که رئیس دولت یازدهم نثار دولت قبلی می‌کند؛ اما مگر دکتر روحانی در انتخابات ریاست جمهوری شعار اصلاح این وضعیت را نداده بودند؟ فرض کنیم شعار تغییر 100 روزه اوضاع را یادمان رفته باشد، مگر شعار چرخش چرخ سانتریفیوز و چرخ صنعت را یادمان می‌رود؟ اساسا دولت یازدهم برای چه امری آمده و چه کاری انجام می‌دهد؟ اگر قرار باشد بعد از سه سال، نه در مباحث کلان، که در تعطیلی یک کارخانه هم تقصیر به گردن دولت قبل بیفتد، اساسا این دولت چرا وجود دارد؟ خب هر شخص دیگری بدون تدبیر و بدون امید هم می‌توانست بیاید بنشیند و نظاره کند و به گردن دولت قبل بیندازد؛ مگر چنین کاری هنر خاصی می‌خواهد؟

طنز تلخ قضیه آنجاست که در آذر ماه 92 دکتر روحانی موفقیت‌های ورزشی کشور را ناشی از «برداشتن سایه سیاست از سر ورزش می‌دانند» و آن را به دولت خود منتسب می‌کنند؛ گویا در عرض همان 4 ماه اول دولت ایشان همه تمرین کردند و بازوها بزرگ شد و کار تیمی شکل گرفت و صعود به جام جهانی و قهرمانی‌ها انجام شد اما یک کارخانه 300 نفره را نجات دادن کاری است غیرممکن!

رسانه‌های طرفدار دولت بدانند مردم طرفدار خط خدمت هستند و مدیرانی را بیشتر دوست دارند که خادم‌تر باشند. انسان دلش می‌سوزد که عده‌ای به جای کار برای مردم، دنبال بازی‌های سیاسی هستند و فرصت خدمتگزاری به مردم را ثانیه به ثانیه از دست می‌دهند.

 

غول‌های رسانه‌ای دنیا؛ آزادی‌خواهی یا سلطه‌گری؟

* این یادداشت در شماره 17 روزنامه صبح نو منتشر شده است.

 

سازمان‌های رسانه‌ای مختلفی در دنیا وجود دارند. یکی از انواع اداره سازمان‌ها، اداره هولدینگی است. هولدینگ به سازمانی گفته می‌شود که چندین شرکت زیرمجموعه آن است و شرکت‌های زیرمجموعه از نظر مدیریتی توسط آن اداره می‌شوند. 90 درصد قدرت رسانه‌ای آمریکا در دست 6 هولدینگ قدرتمند این کشور است. 232 مدیر اجرایی رسانه، خوراک اطلاعاتی 277 میلیون نفر آمریکایی را کنترل می‌کنند. درآمد کل این 6 شرکت در سال 2010، برابر 276 میلیارد دلار بود، یعنی 36 میلیارد دلار بیشتر از تولید ناخالص داخلی فنلاند. آنها 70 درصد کابل‌ها و تلویزیون‌ها را در اختیار دارند و 3762 شرکت دیگر فقط 30 درصد سهم دارند.

این هولدینگ‌ها عبارتند از «کام‌کست»، «والت دیزنی»، «نیوز کورپوریشن»، «تایم‌وارنر»، «سی‌بی‌اس» و «ویاکوم» که به صورت خلاصه آنها را مرور می‌کنیم. 

غول‌های رسانه‌ای آمریکا

هولدینگ‌های رسانه‌ای مختلفی در دنیا وجود دارند. 90 درصد قدرت رسانه‌ای آمریکا در دست 6 هولدینگ قدرتمند این کشور است. 232 مدیر اجرایی رسانه، خوراک اطلاعاتی 277 میلیون نفر آمریکایی را کنترل می‌کنند. درآمد کل این 6 شرکت در سال 2010، برابر 276 میلیارد دلار بود، یعنی 36 میلیارد دلار بیشتر از GDP فنلاند. آنها می‌توانند تمام 12 تیم لیگ NHL را 12 بار بخرند! آنها 70 درصد کابلها و تلویزیون‌ها را در اختیار دارند و 3762 شرکت دیگر فقط 30 درصد سهم دارند.

هولدینگ‌های «کام‌کست»، «سی‌بی‌اس»، «ویاکوم»، «تایم‌وارنر»، «نیوز کورپوریشن» و «والت دیزنی» که به صورت خلاصه آنها را مرور می‌کنیم.