پژوهشگروبلاگ شخصی قاسم صفایی نژاد

۲۹ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «رسانه» ثبت شده است

نقل قول

چرا معتاد رسانه می‌شویم؟

یکی از اصلی‌ترین مشکلات این زندگی آن است که تنوعی در آن نیست. هر روز تکرار دیروز است. اینجا است که سروکله رسانه پیدا شده و به صورت کاملا مجازی تنوعی را که انسان به دنبال آن است، ایجاد می‌کند.

 

من دیگر ما، جلد پنجم، صفحه 318

نویسنده: محسن عباسی ولدی

غلبه بر موانع میان فرهنگی موجود بر سر راه مدیریت دانش با استفاده از رسانه‌های اجتماعی

هدف: هدف مقاله سنجش موانع موجود بر سر راه مدیریت دانش (KM) با در نظر گرفتن ابعاد فرهنگی و ملی متنوع و هم‌چنین درک چگونگی به کارگیری رسانه‌های اجتماعی به منظور کاهش چنین موانعی در برابر فرآیندهای مدیریت دانش در سازمان‌ها است.

طراحی / روش شناسی / رویکرد: این مقاله با مروری متمرکز بر ادبیات موجود آغاز می‌شود تا درکی از مفاهیم کلیدی در مدیریت دانش و فرهنگ ملی بدست دهد. به دنبال آن، دورنمایی از ابعاد اساسی فرهنگ ملی و موانعی که آن‌ها برای فرآیندهای مدیریت دانش ایجاد می‌کنند، ارائه شده است. در ادامه، مرور مختصری هم بر ویژگی‌های برخی از ابزارهای موجود در رسانه‌های اجتماعی شده است. در پایان نیز سه حوزه مدیریت دانش، فرهنگ ملی و رسانه‌های اجتماعی از نقطه نظر مفهومی به هم ربط داده شده‌اند تا تصویر روشنی از چگونگی قابلیت رسانه‌های اجتماعی برای غلبه بر موانع مدیریت دانش با ملاحظه ویژگی‌های فرهنگی خاص به دست آید.

یافته‌ها: فرهنگ ملی ابعاد چندگانه‌ای دارد و هر یک از این ابعاد می‌تواند به عنوان یک مانع قابل ملاحظه در مقابل مدیریت دانش در سازمان‌ها باشد. ابزار رسانه‌های اجتماعی از ویژگی‌های متعالی و غنی برخوردارند که می‌تواند در غلبه بر این موانع به کار آیند. گزینش صحیح ابزار رسانه‌های اجتماعی با ویژگی‌های خاص می‌تواند کمک کند تا مسائل ایجاد شده توسط ویژگی‌های فرهنگی خاص را کاهش دهد.

اصالت / ارزش: این مقاله سه حوزه مدیریت دانش، فرهنگ ملی و رسانه‌های اجتماعی را با هم ادغام می‌نماید؛ نشان می‌دهد که چگونه ابعاد فرهنگی متنوع ممکن است مانعی برای مدیریت دانش باشند. سعی مقاله به ویژه در این است تا ابزار رسانه‌های اجتماعی را برای رفع چنین موانعی با توجه به هر یک از ابعاد فرهنگ ملی به ما نشان دهد.

واژگان کلیدی:

وب 2، فرهنگ، مدیریت دانش، شبکه اجتماعی.

 

این مقاله در شماره 8 ماهنامه علمی تخصصی مدیریت رسانه منتشر شده است. می‌توانید مقاله را از اینجا دریافت نمایید.

 

این مقاله ترجمه‌ای است از مقاله‌ای با مشخصات زیر:

Overcoming cross-cultural barriers to knowledge management using social media

By: Deepa Ray

Journal of enterprise information management, Vol. 27 No. 1, 2014

مأموریت انقلاب اسلامی

روز میلاد امام زمان (عج) به مراسم قدردانی از مردی رفتم که یاد امام زمان (عج) را نه تنها در میان دوستداران حضرت، بلکه در تمامی جهان برجسته کرد. محمود احمدی‌نژاد را 3 بار از نزدیک دیده‌ام. یک بار در جریان تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری سال 84 در دانشگاه اصفهان، یک بار در جمع صمیمی دانشجویان در بازگشت از ژنو (اجلاس دوربان 2) در سال 88 و بار دیگر در همایش قدردانی از خادم جمهور در سال 92. احمدی‌نژاد سال 92 را همان احمدی‌نژاد سال 84 یافتم با همان باورهای عمیق به اصول اسلامی؛ با همان اعتقاد راسخ به قدرت مردم و همان صمیمیت و سادگی.

حرف سیاسیون، رسانه‌ها و برخی از مردم، کوچک‌ترین تغییری در حرف‌ها و باورهای او به‌وجود نیاورده بود و با همان روحیه سال 84 و با تجربه و عملکردی گرانبهاتر، مأموریت را انجام وظیفه برای زمینه‌سازی ظهور موعود می‌دانست.

احمدی‌نژاد در این مراسم در پاسخ به کسانی که نگران تحولات سیاسی کشور بودند با روحیه‌ای مثال زدنی گفت: «خیلی‌ها در کشور غصه‌دار شدند چقدر تماس گرفتند و اظهار نگرانی کردند. من از همه آنها تشکر می‌کنم، ولی می‌خواهم بگویم هر موقع خواستید غصه بخورید و دلتان شکست برای یک حقیقت دیگر غصه بخورید. مگر باور ندارید که امام هست؟ مگر باور ندارید که امام حاضر است و حق حکومت جهانی برای امام است؟ 1170 سال است که امام را خانه نشین کردند و حق امام را گرفتند. چند سال است که می‌گوییم مرید امام هستیم؟ آیا پیرو و عاشق امام، ماموریتی جز برگرداندن امام به راس حکومت دارد؟ برای امام زمان غصه بخورید. مبادا امام فراموش شود و بالاترین غصه این است که این ماموریت به فراموشی سپرده شود که البته به فضل الهی اینگونه نخواهد شد.»

سخن من با کسانی است که او را قدرت‌طلب می‌خوانند و ریاکار می‌دانند. مگر می‌شود که یک شخص قدرت‌طلب در حالی که رئیس دولت است، سال‌ها تهمت و توهین و افترا را به جان بخرد و در پاسخ بگوید: «اهانت‌ها به کسی برمی‌خورد که فکر کند کسی است،‌ من که کسی نیستم!» مگر می‌شود محض ریا دست پیرمرد و کشاورز و معلم و رفتگر و ... را بوسید؟ اگر می‌شود لطفا مدعیان ریاکاری احمدی‌نژاد هم در انظار عمومی دست کشاورز و پیرمرد و رفتگر را ببوسند، البته اگر به شأن و جایگاه والایشان آسیبی نمی‌رسد! اصلا مگر غیر از این است که بخش اعظمی از دشمنی‌ها با احمدی‌نژاد و عدم تحمل او به دلیل منش متفاوت او از بقیه سیاستمداران است؟ مگر نه اینکه یکی از مسئولین به کنایه گفت: «مردم نوکر نمی‌خواهند، مدیر می‌خواهند!» زیرا نمی‌تواند حتی با ریاکاری افتخار خود را نوکری مردم بداند و با آن‌ها دم‌خور شود؟ و این در حالی است که بنیانگذار جمهوری اسلامی، امام خمینی (ره)، مردم را ولی نعمت می‌دانست و مسئولین را خدمتگزار.

به نظر من، احمدی‌نژاد یک تراز جدید از انجام مسئولیت را در این 8 سال به نمایش گذاشت و بسیاری از عادات را تغییر داد که به راحتی نمی‌توان آن‌ها را نادیده گرفت، زیرا مردم آن را مطالبه می‌نمایند. از نکات ساده‌ای مانند عدم اجازه انتشار عکس خود در کنار عکس امام و رهبری در ادارات و ... گرفته تا توجه دادن مدام به مأموریت اصلی انقلاب اسلامی که همانا زمینه‌سازی برای ظهور موعود است.

اینکه رسانه‌ها و به‌خصوص رسانه‌های اصولگرا که گوی سبقت در بی‌انصافی را از رسانه‌های بیگانه هم ربوده‌اند، چه چیزهایی در مورد این مراسم منتشر کردند، مهم نیست. مهم این است که ما آنجا بودیم و می‌دانیم حقیقت چیست و حتی بدون داشتن رسانه‌های فراگیر، صدایمان را به جامعه می‌رسانیم؛ همانطور که احمدی‌نژاد بدون داشتن رسانه فراگیر، صدای انقلاب اسلامی را به جهانیان رساند.

یک یادآوری به ولایتمداران

همه کسانی که اطلاع دقیق از اوضاع سیاسی کشور دارند، معتقد هستند که شخص ولی فقیه (چه امام راحل (ره) و چه رهبر معظم انقلاب) در طول سال‌های متمادی پس از انقلاب شخصیتی فراجناحی داشته‌اند و خارج از احزاب سیاسی به پیاده سازی اسلام و پیشرفت کشور فکر می‌کرده‌اند.

بر ولایتمداران نیز لازم است که فارغ از سیاسی‌کاری‌ها و سیاسی‌بازی‌ها، اینگونه بیندیشند و اینگونه عمل کنند. حال آنکه متأسفانه این امر در میان جریان حزب الله برخی اوقات مشاهده نمی‌شود. به طور مثال این جمله رهبری را همه ولایتمداران به خاطر دارند:

«رئیس یک قوه به استناد یک اتهامِ ثابت نشده و مطرح نشده‌اى در دادگاه، دو قوه‌ى دیگر را متهم کرد؛ این کار بدى بود، این کار نامناسبى بود؛ اینجور کارها، هم خلاف شرع است، هم خلاف قانون است، هم خلاف اخلاق است، هم تضییع حقوق اساسى مردم است.» (91/11/28)

باید توجه داشته باشیم که این سخنان رهبر معظم انقلاب فقط در مورد احمدی‌نژاد نیست و اگر شخص دیگری هم این کار را انجام دهد، مصداق خلاف شرع، قانون، اخلاق و تضییع حقوق اساسی مردم است. به طور مثال اگر به رئیس قوه مجریه هم به استناد یک اتهام ثابت نشده و مطرح نشده‌ای در دادگاه، نسبت «مجرم» بدهیم، دقیقا همان وضعیت را خواهد داشت.

حتی بالاتر از این امر، برخی اوقات فرد یا رسانه‌ای ممکن است خودش این نسبت را ندهد اما در مقابل این نسبت به رئیس جمهور سکوت کند. نکته اینجاست که رسانه‌های ولایتمدار  باید همان‌گونه که در تبلیغ جمله اول که علیه احمدی‌نژاد بود، همه همت خود را به کار بستند، اگر واقعی ولایی هستند و قبیله‌گرا نیستند، باید اگر کسی هم نسبت مجرم به رئیس جمهور بدون بررسی قضایی داد، واکنش نشان دهند؛ وگرنه ولایتمداری آنان تا جایی است که به نفع خودشان باشد و قبیله‌شان!

 

 

آیا رسانه‌های ما «ورع» دارند؟

حدود یک سال و نیم پیش یک مقاله‌ای نوشتم تحت عنوان «ورع مطبوعاتی» که در کلاس «مبانی ارتباط جمعی» کارشناسی ارشد مدیریت رسانه دانشگاه علامه طباطبایی کنفرانس داده بودم. مقاله‌ای که تبیین آزادی و کنترل جامعه مطبوعاتی ایران یکی از اهداف آن بود. در این مقاله پس از تعریف آزادی بیان و آزادی مطبوعات در ادبیات جهانی، شرح انواع کنترل مطبوعات توضیح داده شده بود.
پس از آن با استفاده از 3 کلیدواژه رهبر معظم انقلاب شامل: «شارلاتانیزم مطبوعاتی»، «بی‌بندوباری مطبوعاتی» و «ورع مطبوعاتی» توضیح داده شده بود که در رسانه‌های ایران کدام کلیدواژه‌ها کاربرد داشته و اینکه ورع مطبوعاتی باید الگوی رسانه‌ای جمهوری اسلامی باشد.
در جستجوهایی که اخیرا در موضوعی دیگر بر سخنان رهبری داشتم، به تعریف دقیق واژه «ورع» رسیدم! می‌دانستم ورع معنایی شبیه تقوا دارد اما تعریف دقیق آن برایم جالب بود:
ورع یعنى چه؟ یعنى انسان از هر چیزِ شبهه‌ناکى که بوى مخالفت با دین از آن استشمام مى‌شود، اجتناب کند. [1]
حال تعریف ورع مطبوعاتی را مقایسه کنید با وضعیت رسانه‌های جهانی و اسلامی و حتی رسانه‌های جمهوری اسلامی. به نظرتان به این الگو عمل می‌شود؟

 

پاورقی:
[1]- بیانات در خطبه‌هاى نماز جمعه‌ى تهران 12/11/1375