پژوهشگروبلاگ شخصی قاسم صفایی نژاد

۱۲۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «رهبری» ثبت شده است

وزیر صالح چه کسی است؟

* این یادداشت به عنوان سرمقاله شماره 21 هفته نامه سرخط منتشر شده است.

 

با نزدیک شدن روزهای رأی اعتماد به کابینه دولت جدید، احتمالا روزهای پرهیاهویی را شاهد خواهیم بود، زیرا نوع چینش کابینه توسط رئیس جمهور محترم، به اندازه کافی سؤال برانگیز هست. بالا بودن میانگین سنی کابینه، استفاده نکردن از جوانان به طور مطلق و حضور افراد نزدیک به فتنه وجوه بارز ضعف‌های این کابینه است. هر چند رئیس جمهور کشور حق دارد که وزرای خود را در چارچوب قانون به تشخیص خود و خارج از فشارهای سیاسی – رسانه‌ای انتخاب نماید، اما از سویی مجلس هم حق دارد که رأی خود در اعتماد به این افراد را صادر نماید. به همین دلیل و با توجه به شناختی که از برخی نمایندگان مجلس داریم، احتمالا شاهد بحثی داغ میان موافقین و مخالفین کابینه خواهیم بود.

سخن نگارنده این است که میان این هیاهوی سیاسی، نباید ملاک انتخاب «وزیر صالح» که رهبر معظم انقلاب در خطبه‌های نماز عید فطر به آن اشاره کردند، فراموش شود. ملاک انتخاب وزیر صالح فقط مواضع سیاسی او نیست، هر چند که این مواضع هم بسیار مهم است.

باید دقت داشته باشیم که وزیر صالح باید شأن وزارت داشته باشد. دینداری، دانش، تخصص در زمینه مدنظر، سابقه اجرایی، تعهد، شوق خدمت به مردم و پایبندی به قانون اساسی جمهوری اسلامی از ویژگی‌های ضروری برای این پست است. پرکاری، ساده زیستی، عدم تمایل به زخارف دنیوی و روحیه اشرافی، ترجیح منافع ملی و مردمی بر منافع گروهی و شخصی، استکبارستیزی و شجاعت در برابر دشمن نیز از ویژگی‌های بعدی برای تصدی این سمت است.

موضع افراد در قبال فتنه سال 88 یک ملاک مهم برای ارزیابی شخصیت‌های سیاسی است. رهبر معظم انقلاب نه تنها گردانندگان و حامیان فتنه، بلکه ساکتین فتنه را در بحبوحه آشوب‌ها علیه مردم «رفوزه» خواندند و گفتند در این مورد «تجدیدی» وجود ندارد. ایشان در 29 تیر 88 فرمودند: «این حرکت در مسیر خلاف ملت است. همه‏‌ى ما خیلى باید مراقب باشیم؛ خیلى باید مراقب باشیم: مراقب حرف زدن، مراقب موضع‏گیرى کردن، مراقب گفتن‏ها، مراقب نگفتن‏ها. یک چیزهائى را باید گفت؛ اگر نگفتیم، به آن وظیفه عمل نکرده‏ایم. یک چیزهائى را باید بر زبان نیاورد، باید نگفت؛ اگر گفتیم، برخلاف وظیفه عمل کرده‏ایم. نخبگان سر جلسه‏ى امتحانند؛ امتحان عظیمى است. در این امتحان، مردود شدن، رفوزه شدن، فقط این نیست که ما یک سال عقب بیفتیم؛ سقوط است.» در چند روز گذشته، رسانه‌ها به این امر به صورت پررنگ پرداختند که امر مبارکی است اما نگرانی آنجاست که فقط همین یک مورد ملاک تصمیم‌گیری شود، زیرا در این صورت ممکن است در صورت تأیید یا رد یک فرد برای وزارت، شائبه سیاسی بر آن وارد شود و افکار عمومی برداشت مناسبی از آن نداشته باشد و کشور دچار فاز جدیدی از تنش سیاسی شود. پرداختن به همه معیارها در این راه کمک شایانی به آرامش روانی مردم می‌نماید، بنابراین بر نمایندگان مردم لازم است که در این راه بیشترین کوشش را به کار گیرند.

دوره جدید خدمت

* این یادداشت به عنوان سرمقاله شماره 20 هفته نامه سرخط منتشر شده است.

 

دست به دست شدن قدرت، می‌تواند باعث برکات فراوانی شود. آمدن نیروهای تازه نفس، اعمال سلیقه‌های اجرایی جدید در چارچوب قوانین و زاویه دید متفاوت می‌تواند کمبودهای قبلی را جبران نماید. هر گاه این دست به دست شدن قدرت، با انتخاب مردم و بدون تنش‌های سیاسی صورت پذیرد، این اتفاق فرصت بسیار بزرگتری را فراهم می‌آورد. اتفاقی که پس از انقلاب اسلامی، در پایان دولت‌های متمادی صورت پذیرفت و البته متأسفانه در جریان فتنه 88 به دلیل قانون‌شکنی‌های رقیب، بسیاری از فرصت‌های مشارکت بی‌نظیر 85 درصدی مردم از دست رفت.

به هر حال انتخابات 1392 هم پرشور و هم در کمال آرامش برگزار شد و بعدازظهر امروز رأی مردم به رئیس جمهور جدید از سوی رهبر معظم انقلاب تنفیذ می‌شود. آنچه که مشخص است این است که توجه ویژه به اقتصاد و علم در این دوره، کلید حل مشکلات است. دولت جدید باید با تکیه بر مردم، مشکلات آن‌ها به خصوص در حوزه اقتصاد را قدم به قدم حل نماید. قطعا مردم هم صبر و هم همراهی لازم در این راه را خواهند داشت.

نکته‌ای که لازم است بدان اشاره شود این است که صحیح است که سلایق اجرایی، زوایای دید و نوع نگاه به امور اجرایی ممکن است در بسیاری از موارد متفاوت از دولت قبلی باشد، اما همانطور که رهبر معظم انقلاب به آن اشاره کردند، جهت‌گیری‌های کلی دولت جدید نیاز به بررسی مجدد ندارد، زیرا جهت‌گیری‌های انقلاب مبتنی بر قرائت امام راحل عظیم‌الشأنمان (ره) موجود است.

در سیاست داخلى، اصول امام عبارت است از تکیه به رأى مردم؛ تأمین اتحاد و یکپارچگى ملت؛ مردمى بودن و غیر اشرافى بودن حکمرانان و زمامداران؛ دلبسته بودن مسئولان به مصالح ملت؛ کار و تلاش همگانى براى پیشرفت کشور.

در سیاست خارجى، اصول امام عبارت است از ایستادگى در مقابل سیاستهاى مداخله‌گر و سلطه‌طلب؛ برادرى با ملتهاى مسلمان؛ ارتباط برابر با همه‌ى کشورها، بجز کشورهائى که تیغ را بر روى ملت ایران کشیده‌اند؛ مبارزه‌ى با صهیونیسم؛ مبارزه براى آزادى کشور فلسطین؛ کمک به مظلومین عالم و ایستادگى در برابر ظالمان.

 در عرصه‌ى فرهنگ، اصول امام عبارت است از نفى فرهنگ اباحه‌گرى غربى؛ نفى جمود و تحجر و نفى ریاکارى در تمسک به دین؛ دفاع قاطع از اخلاق و احکام اسلام؛ مبارزه با ترویج فحشا و فساد در جامعه.
 در اقتصاد، اصول امام تکیه‌ى به اقتصاد ملى و خودکفایی است؛ عدالت اقتصادى در تولید و توزیع، دفاع از طبقات محروم، مقابله‌ى با فرهنگ سرمایه‌دارى و احترام به مالکیت و هضم نشدن در اقتصاد جهانی از دیگر شاخصه‌های اصول امام در اقتصاد است.

امید داریم که دولت جدید به یاد داشته باشد که مردم برای این اصول انقلاب کردند و همواره مطالبه‌گر آرمان‌های امام (ره) هستند. قطعا موفقیت دولت جدید در صورت باقی ماندن در چارچوب این اصول، تضمین شده است.

 

چرا مسئله علم اولویت دارد؟

* این یادداشت به عنوان سرمقاله شماره 19 هفته نامه سرخط منتشر شده است.

 

«آنچه که در حال حاضر براى کشور اولویت دارد، به نظر من مسئله اقتصاد و مسئله علم است. مسئولان کلان کشور، سیاستگذاران کشور، کسانى که اداره امور اساسى را در کشور به عهده دارند، به این دو نقطه اصلى براى پیشرفت باید توجه کنند.» این جملات بخشی از بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار با کارگزاران نظام در هفته گذشته است که به نظر می‌رسد ایشان با انتخاب چنین مخاطبانی قصد داشتند سیاست‌گذاری کلان و اولویت اصلی فعلی کشور را به صورت پررنگ نشان دهند.

اولویت داشتن مسئله اقتصاد که به دلیل توجه ویژه نظام برای رفع مشکلات معیشتی مردم در زمان کنونی طبیعی به نظر می‌رسد، اما چرا مسئله علم تا به این اندازه در برهه زمانی کنونی، مهم و حیاتی است؟

علم همواره یکی از مسائل اساسی در آموزه‌های اسلامی بوده است. اسلام عزیز همواره بزرگترین مشوق علم بوده و مسلمانان طی قرن‌های متمادی پرچمدار پیشرفت علمی در جهان بوده‌اند. متأسفانه به دلیل حاکم شدن مسئولین بی‌لیاقت طی قرون گذشته، عقب ماندگی علمی شامل حال کشورهای اسلامی از جمله ایران شده است. حال که کشور اسلامی‌مان ایران، از زیر نفوذ استکبار جهانی خارج شده است، قطعا جهاد علمی یکی از بزرگترین فرایض است که در هیچ برهه‌ای نباید فراموش شود.

می‌دانیم که نظام سلطه‌ى جهانى همیشه کوشیده است که بوسیله‌ى عوامل تبلیغى خود، احساس حقارت و ناتوانى و نیاز را در ملت‏هایى که از قافله‌ى علم و فناورى عقب مانده‌اند، تقویت کند و آنان را همیشه نیازمند خود نگاه دارد. پدیده انقلاب اسلامی توانست در مقابل این تلاش نظام سلطه بایستد و با تزریق روح خودباوری و توکل به خدا در مردم ایران، رشد پرشتاب علمی را برای کشور فراهم آورد.

جهاد علمی ضرورتی است که هیچ‌گاه و به هیچ دلیلی نباید آن را کمرنگ تصور نمود. زیرا ملت ایران تصمیم دارد به عنوان یک الگو برای سایر ملل آزاده دنیا شناخته شود و واضح است که یک ملت، با اقتدار علمى است که مى‌تواند سخن خود را به گوش همه‌ى افراد دنیا برساند؛ با اقتدار علمى است که مى‌تواند سیاست برتر و دست والا را در دنیاى سیاسى حائز شود و با اقتدار علمی یک ملت است که می‌توان به داشتن اقتصادی رو به رشد امیدوار بود.

از آن مهم‌تر به دلیل دشمنی‌های نظام سلطه با ایران باید به خاطر داشته باشیم که وقتی توطئه‌ها علیه ملت ایران کاسته خواهد شد که کشورمان به اقتدار علمی دست یابد. آن وقت است که دشمن مأیوس خواهد شد وگرنه باید منتظر توطئه‌ها و آماده مقابله با آن‌ها باشیم.

چرا افتخار کردن به شعارهای انقلاب، حُسن است؟

* این یادداشت به عنوان سرمقاله شماره 118 روزنامه سرخط منتشر شده است.

 

هفته گذشته آخرین دیدار هیئت دولت دهم با رهبر معظم انقلاب برگزار شد. در این دیدار رهبر معظم انقلاب با تقدیر و تشکر از تلاش خستگی‌ناپذیر دولت بیان فرمودند: «یک نکته دیگر هم که در مورد این دولت در طول این هشت سال مورد نظرم بود و بارها هم به آن اشاره کردم، این است که این دولت بحمدالله توانست شعارهاى انقلاب را سر دست بگیرد و به آنها افتخار کند و آنها را در جامعه مطرح کند.»

در اینکه رهبر معظم انقلاب در آخرین دیدار با هیئت دولت از «احساس شرم نکردن» از بیان انگیزه‌ها، اهداف و روش‌های انقلابی به عنوان «کار بزرگ» این دولت یاد می‌کنند، درس‌های بسیاری نهفته است.

طبیعی است که هر انقلابی، مخالفان و دشمنانی دارد که به دلیل از دست دادن منافع خود احساس زیان می‌کنند و در صدد از بین بردن و یا تضعیف آن انقلاب برمی‌آیند. دشمنان انقلاب‌های گوناگون می‌دانند آن چیزی که باعث می‌شود در هماوردی، جبهه انقلاب پیروز شود، همین شعارهای انقلاب است که مردم به آن دل می‌بندند و البته هر چه این شعارها بیشتر عملی شود و ملموس باشد، پشتیبانی مردم برای حفظ و پیشرفت آن انقلاب بیشتر خواهد شد. بنابراین دشمنان سعی می‌کنند این شعارها را کمرنگ و یا از عملی شدن آن‌ها جلوگیری نمایند تا آن انقلاب را از هویت مردمی خود خالی کنند.

همگان به خاطر دارند که شعارهای انقلابی تا قبل از شروع این دولت، رو به فراموشی بود؛ تا جایی‌که رهبر معظم انقلاب در آن سال‌ها از افتخار کردن به شعارهای انقلاب توسط این دولت تحت عنوان بازگرداندن قطار انقلاب به ریل اصلی خود یاد کردند. همچنین ایشان فرمودند که اگر آقای احمدی‌نژاد در انتخابات سال 1384 پیروز نمی‌شدند، بیان این شعارها و زنده کردن آن خودش پیروزی بود. یادآوری این نکته نیز حائز اهمیت است که حتی برخی از سیاسیون که خود را اصولگرا می‌دانند نیز در انتخابات سال 1384 از بیان شعارهای انقلاب احساس شرم می‌کردند و یا شاید آن را موجب ریزش آرای خود می‌دانستند!

به هر ترتیب درست است که دشمنان موفق نشده بودند شعارهای انقلاب را از بین ببرند اما مسیری که به سمت آن می‌رفتیم، مسیر روشن و مطلوبی نبود. اما با روی کار آمدن این دولت، این مسیر عوض شد و نه تنها این شعارها بیان شد، بلکه کارهای بزرگی که انجام گرفت، نشان داد این شعارها عملی شده و برای اکثریت مردم ملموس و مفید بوده است؛ تا جایی‌که رهبر معظم انقلاب به فرموده خودشان در این دیدار به رئیس جمهور پیشنهاد می‌دهند و اصرار می‌کنند که گزارشی از کارهای انجام شده را بیان کنند تا مردم از آن مطلع شوند ولو اینکه مخالفان و مغرضان آن را انکار کنند، همانطور که خدمات جلوی چشم همه مردم را نیز انکار می‌کنند.

نکته پایانی رهبری خطاب به هیئت دولت نیز بسیار مهم است. ایشان از «مدیران شایسته و کارآمد» دولت دهم می‌خواهند که «رشته خدمت» را رها نکنند و مسئولیت‌های دیگر را با توجه به «اهداف و رویکردهای انقلاب» انجام دهند.

چرا جایگاه رهبری در انقلاب ضروری است؟

* این یادداشت به عنوان سرمقاله شماره 16 هفته نامه سرخط منتشر شده است.

 

از ابتدای انقلاب اسلامی ایران، همواره جایگاه رهبری مورد مناقشه عده قلیلی از قدرت طلبان، غرب‌گرایان، مغرضان و اگر خوش‌بینانه بنگریم افراد نامطلع  با انقلابیون اسلام‌گرا بود. آن‌ها به بهانه جمهوریت و با پیش فرض اینکه این نوع حکومت به دیکتاتوری می‌انجامد، مخالفت خود را با جایگاه ولایت فقیه و رهبری اعلام می‌کردند. حضرت امام خمینی (ره) به عنوان بنیانگذار جمهوری اسلامی با ارائه استدلال‌هایی که منجر به گزاره «این ولایت فقیه است که جلوی دیکتاتوری را می‌گیرد.» توانست نظر مردم را برای قانونی کردن این حقیقت در قانون اساسی کشور جلب کند.

مخالفان جمهوری اسلامی طی 34 سال گذشته نیز همواره به بهانه‌های گوناگون به این موضوع می‌پرداختند تا باعث حذف این جایگاه و یا تضعیف آن شوند. اما به راستی چرا این جایگاه تا این حد مهم است؟

انقلاب مصر یکی از انقلاب‌هایی است که اخیرا مشاهده کردیم و تقریبا همه ما از اخبار مربوط به آن مطلع هستیم. عدم حضور یک رهبر که مورد قبول همه طرف‌ها باشد، منجر به انحراف انقلاب از آرمان‌هایی بود که مردم به خاطر آن قیام کرده بودند و باعث شد که پس از گذشت یک سال از آغاز ریاست جمهوری محمد مرسی و در اعتراض به عملکرد او، دوباره خون‌هایی از مردم ریخته شود و درگیری بر سر قدرت میان گروه‌ها و جناح‌های مختلف بالا بگیرد. در این میان مشاهده می‌کنیم که خون‌های دیگری از مردم ریخته می‌شود، در راه پیشرفت مصر فرصت‌سوزی می‌شود و اتفاقاتی ناخوشایند دیگری که به همراه دارد. در حالی که در صورت وجود یک رهبر عادل، مؤمن، قدرتمند و مردمی، هم انقلاب ذره‌ای منحرف نمی‌شد و هم نیازی به خون دادن مجدد مردم نبود.

در انقلاب اسلامی ایران نیز انقلاب را بدون رهبر فرض کنیم و حوادث تاریخی را مرور کنیم، متوجه نقش بی‌بدیل رهبری در حفظ انقلاب، جامعه و کشور خواهیم شد. فرض کنیم در حوادث مرتبط با بنی‌صدر، کودتاهای مختلف، ترورهای نیروهای اصلی انقلاب، 8 سال جنگ تحمیلی، تورم‌های شدید ناشی از عمل به برنامه‌های اقتصادی سرمایه‌داری در دولت دوم سازندگی، حوادث 18 تیر 78، اتفاقات مجلس ششم، فتنه 88 و حوادث مشابه از نعمت تکیه‌گاه مستحکمی مانند رهبر انقلاب بی‌بهره بودیم؛ آیا دوری انقلاب از انحراف با این شرایط قابل تصور بود؟