پژوهشگروبلاگ شخصی قاسم صفایی نژاد

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «عقل» ثبت شده است

نقل قول نقل قول

انسان تربیت شده اسلام: عاشق عاقل

اسلام و ادیان می‌خواهند انسان عاشق تربیت کنند. نمی‌گویم انسان بی‌عقل، می‌گویم انسانی که هم عاقل باشد و هم عاشق. نمی‌خواهد عاقل بی‌عشق تربیت کند. آنچه می‌خواهد، عاشق عاقل است. انسانی که حساب‌ها را برسد، چشم‌هایش را باز کند، گوش‌هایش را باز کند، زمینه‌ها را مطالعه کند، مقتضیات را نگاه کند، استعدادها و آمادگی‌ها را حساب کند، موانع را حساب کند، مشکلات را حساب کند، تمام اینها را حساب کند و راه مناسب را انتخاب کند. اما این را بداند که در زندگی، از تلاش باز ایستادن وجود ندارد. این، کارِ آدم عاشق است. در او شوری و گرمایی است که نمی‌گذارد آرام بگیرد. آرامش انسان‌های نومید، انسان‌هایی که ممکن است محاسبه آنها را به نومیدی بکشاند، در آنها نیست.

 

بایدها و نبایدها، صفحه 50

نویسنده: شهید بهشتی

شخصی

کوچ، جست و خیز یا ...؟

پرنده اگر کوچ می‌کند دلیلی دارد. دلیلی از جنس غریزه. غریزه‌ای که هر چند نامش غریزه است اما برای آن پرنده حکم عقل را دارد؛ چون با کوچ است که غذای کافی برای ادامه حیات پیدا می‌شود و اگر کوچ نکند، زنده نمی‌ماند.

پرنده‌های کوچک روی درخت خانه‌مان اگر جست و خیز می‌کنند و آواز می‌خوانند دلیلی دارند. دلیلی از جنس غریزه. غریزه‌ای که هر چند نامش غریزه است اما برای آن پرنده حکم دل را دارد؛ چون با همان جست و خیز است که خوش می‌گذراند و آرام می‌شود.

روح ما هم پرنده است. پرنده‌ای که هم غریزه دارد، هم عقل دارد و هم دل. مهم آن است که آنقدر پرنده روحمان را بشناسیم که بدانیم کی باید کوچ کند، کی باید جست و خیز کند و کی... در کتابی خوانده‌ام که همه نورهای جلوه الهی قابل کدر شدن هستند جز عقل. با عقل خودمان را بشناسیم که هر چه آینه بزرگتری از خودمان داشته باشیم، انعکاس خورشید را بیشتر حس می‌کنیم.

 

نقل قول نقل قول

هر ضیایی از جلوه انوار الهی قابل کدورت است جز عقل

هر ضیاء و بهائى که از جلوه جمیل ازل در مرآت امکان جلوه نموده و دست تصرف دیو پلید بدان دراز شده و مورد خیانت و جنایت قصور امکانى واقع شده، در معرض ‍ کدورت و ظلمت و مشتبک با عدم و قصور واقع گردیده، مگر عالم عقلى، که در حقیقت، به واسطه کمال جلوه اسمائى و جلاء انوار سبحانى، حکم امکان از آن ساقط است، بلکه آن عالم نور محض و کمال خالص ‍ مى باشد و دست تصرف غیر و غیریت از ساحت مقدس آن دور است.

و از این بیان معلوم شد که جنود عقل جنود الهیه است، و جنود جهل جنود ابلیسیه. آنچه نقص و قصور است به ابلیس منسوب، و آنچه کمال و تمام است به حق مربوط است، گرچه در نظر توحید تام و برچیده شدن بساط کثرت، اساس محکم کل من عند الله پیش آید.

براى فهم این معنى مثالى یاد کنیم :

نورى که از شمس از روزنه اى در خانه تابیده، نورانیتش از شمس است و محدودیتش از روزنه است به یک نظر، و در نظر دیگر اگر شمس نبود، نه نور روزنه بود و نه محدودیت نور روزنه.

مثال دیگر : مرآتى مقابل شمس قرار مى دهیم که مساحتش یک ذرع است، نورى به مناسبت آن مرآت در دیوار مى افتد، نور از شمس است و محدودیت از مرآت، و در نظرى اگر شمس نبود، پس نور مرآت نبود، پس محدودیت نور مرآت نبود.

 

شرح حدیث جنود عقل و جهل؛ صفحه 36

نویسنده: امام خمینی (ره)