پژوهشگروبلاگ شخصی قاسم صفایی نژاد

۱۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «مردم» ثبت شده است

دروغگویان بدانند حافظه خودشان ضعیف است نه مردم!

چهار سال پیش و انتخابات مجلس نهم بود. شایعه کردند که احمدی‌نژاد و جریان موسوم به انحرافی قصد دارد مجلس نهم را تسخیر کند و با پول‌های هنگفت دولتی می‌خواهد برای کاندیداهای مدنظر خود بخصوص در شهرستان‌ها تبلیغات کند و راه را برای ریاست جمهوری مشایی در سال 92 هموار نماید. اصولگرا و اصلاح‌طلب بر این موضوع اتفاق نظر داشتند و خط تخریبی هزینه 700 میلیون تومانی دولت برای تبلیغات هر کاندیدا در رسانه‌ها به شدت پررنگ شد.

احمدی‌نژاد با سکوت و تنها یک جمله مطایبه آن عملیات روانی را پاسخ داد: «نفری هفتصد میلیون تومان؟ حاضر و آماده‌اش ارزان‌تر است!»

پس از انتخابات مجلس نهم و عدم دخالت احمدی‌نژاد در آن بود که برخی از مردم که بسیاری از شایعات دروغ علیه احمدی‌نژاد را باور کرده بودند، متوجه شدند که خط تخریبی علیه رئیس جمهور وقت چه میزان ناصواب است و حتی برخی تشکل‌های دانشجویی در آن زمان و بخصوص بدنه آنها علیه ترویج کنندگان «جریان انحرافی» موضع گرفتند.

زمان سپری شد؛ نزدیک انتخابات مهم ریاست جمهوری سال 92 شدیم؛ همان خط تخریبی علیه رئیس جمهور وقت که دوباره اصلاح طلب و اصولگرا در آن اتفاق نظر داشتند، گفتند در صورت ردصلاحیت مشایی در انتخابات، احمدی‌نژاد فتنه 92 را راه می‌اندازد، فتنه‌ای که پیرامون به مرکز است و از شهرستان‌ها شروع می‌شود و به تهران کشیده می‌شود. گفتند احمدی‌نژاد دو وزیر دیگر را برکنار می‌کند تا کابیته از اعتبار بیفتد و خودش سرپرست تمام وزارتخانه‌ها از جمله وزارت کشور شود و به این وسیله مانع از برگزاری انتخابات شود! بقیه اتهامات بماند اما شوخی ماجرا آنجا بود که کار را تا آنجا وسعت دادند که گفتند احمدی‌نژاد جلوی توزیع سراسری آرد در کل کشور را می‌گیرد!

یادمان هست که هیچکدام از این اقدامات انجام نشد و انتخابات در کمال آرامش صورت پذیرفت و دولت دهم بهترین همکاری را برای تحویل دولت به رئیس جمهور جدید داشت.

روحانی رئیس جمهور شده بود اما در بسیاری از روزها این احمدی‌‌نژاد بود که تیتر یک روزنامه‌ها بخصوص روزنامه‌های اصلاح طلب می‌شد. از همان موقع کوچکترین تحرک احمدی‌نژاد و حتی حضور در مجلس ختم او را برای تسخیر مجلس دهم تعبیر می‌کردند. احمدی‌نژادی که سکوت اختیار کرده بود و هیچ موضع‌گیری سیاسی در دو سال و نیم گذشته نداشته مگر بیان کلیات انقلاب اسلامی. اما تا همین چند هفته قبل خطر او و یاران او را برای ورود به مجلس مستمرا تکرار می‌کردند... و در این روزهای تبلیغات انتخاباتی، احمدی‌نژاد بیانیه رسمی می‌دهد که از هیچ کاندیدایی حمایت نخواهد کرد.

بحث بر سر احمدی‌نژاد نیست. کارنامه او و نقاط قوت و ضعف او مشخص است. بحث بر سر این است که یادمان هست چه کسانی چه دروغ‌هایی گفتند و چگونه تخریب اذهان عمومی کردند؛ چه کسانی دنبال قدرت بودند و منافع شخصی‌شان؛ و از همه مهم‌تر چه کسانی شعار حمایت از انقلاب می‌دادند اما برعکس روح انقلاب عمل می‌کردند و با دروغ و تهمت و زیر پا گذاشتن اخلاق، قدرت‌پرستی خود را اثبات می‌کردند. دروغگویان بدانند اگر حافظه خودشان ضعیف است و یادشان رفته در چند سال گذشته چه کرده‌اند، حافظه مردم ضعیف نیست و می‌دانند چه کسانی تشنه خدمت به آنها هستند و چه کسانی شیفته قدرت.

 

یادداشت

انقلاب اسلامی مردم

 
نام ماه بهمن با دهه فجر انقلاب اسلامی ایران قرین است. از 32 سال پیش تا کنون از زوایای مختلف به این حادثه عظیم قرن بیستم اشاره شده است. یکی از این هزاران زاویه، مربوط به دیدگاه افراد مختلف در مورد عوامل بوجودآورنده این انقلاب رهایی‌بخش است. عده‌ای معتقد بودند و هستند که افراد بخصوصی این انقلاب را به پیروزی رساندند و دسته مقابل این انقلاب را متعلق به متن مردم می‌دانند.
در این میان از ابتدای انقلاب کسانی بودند که خود را صاحب انقلاب یا لااقل دارای سهمی در انقلاب می‌دانستند. این طرز تفکر از «یک عده گروهکی‌های پرروی گستاخ» شروع شد و سپس به یک سری از احزاب غیردینی ابتدای انقلاب کشیده شد و پس از گذشت دهه‌ها، حتی این فکر به ذهن گروهی از افراد باسابقه انقلاب هم تسری پیدا کرد.
در پاسخ به این سؤال که این طرز فکر چقدر می‌تواند صحیح باشد، کافی است نگاهی به این جمله امام خمینی (ره) به عنوان بنیانگذار انقلاب اسلامی بیندازیم؛ امام خمینی (ره) در سالگرد دهه فجر در همان سال‌های ابتدایی انقلاب فرمودند:
«نباید این به ذهنمان خطور کند که این انقلاب را اشخاص انجام دادند؛ من هم همان‌قدر در این انقلاب نقش داشتم که عضوی از این جامعه هستم...»
امام راحل عظیم‌الشأن با وجود اینکه رهبری انقلاب اسلامی را به عهده داشتند، نقش خود را در حد عضوی از این جامعه می‌دانند و نه بیشتر!
مقام معظم رهبری نیز در تبیین صاحبان واقعی انقلاب، به نقش حضور مردم در پوک شدن نظام پادشاهی ایران اشاره می‌کنند و این حضور را ناشی از آگاهی اسلامی می‌دانند. نقش مردم آن‌قدر پررنگ بود که صاحبان انقلاب از دید هر انسان منصفی «مردم» نامیده شدند:
«نظام پادشاهى در ایران پوک شده بود. به خاطرِ چه؟ به خاطرِ حضور مردم. مردم به چه خاطر به میدان آمدند؟ به خاطر دین. چون شعار، شعارِ اسلامى بود؛ چون پیشوایان، پیشوایانِ اسلامى و روحانیونِ مورد اعتمادِ مردم بودند.
در بین مردم، کسان زیادى بودند که به روحانیون کمک مى‌کردند و به آنها مشورت مى‌دادند. حتّى در بعضى از شهرها، روحانیون را راهنمایى مى‌کردند. اما عامه‌ى مردم و توده‌هاى میلیونى در سرتاسر کشور، چون مى‌دیدند در رأسِ علماى بزرگ و روحانیون موجّه، امام بزرگوار قرار دارند، که هم مرجع تقلید و هم روحانى‌اى در سطح عالى دینى‌اند، به صحنه مى‌آمدند. این انقلاب استثنایى، این گونه پدید آمد و به پیروزى رسید. به تعبیرى دیگر، انقلاب ما به برکت حضور مردم شکل گرفت؛ مردمى که حضورشان در صحنه، ناشى از اعتقادات دینى بود.
در آن روزگار، همه‌ى سیاسیّون - حتى گروه‌هاى پارتیزانى چپ؛ کمونیست‌ها و التقاطی‌ها که از زندان‌ها یا بیرون زندان‌ها با ما دوست و مرتبط بودند و با هم رفت و آمد داشتیم و ما با آن‌ها جلسه مى‌گذاشتیم - یک صدا اعتراف مى‌کردند وضعیتى که در ایران پیش آمده است، جز به پیشوایى کسى مثل امام و جز با شعارهاى دینى، ممکن نبود پیش آید.
یکى از مطالبى که در باب انقلاب مى‌توان گفت، این است. این، حقیقتى است که جلو چشم همه بود. هر کس هم اهل تحلیل باشد، غیر از این نمى‌تواند بگوید؛ چنان که در روزهاى اوّل، احدى جز این نمى‌گفت. فقط یک عدّه گروهکی‌هاى پُر روىِ گستاخ که چهار، پنج سال در زندان بودند و به برکت انقلاب و حضور مردم از زندان‌ها نجات پیدا کردند، به محض خلاص شدن، پرچم‌هاى خود را جلو مردم برافراشتند. مردم هم پرچم‌هاى آنان را گرفتند، پاره کردند و به دور افکندند. گروهک‌ها، از همان وقت با مردم بد شدند؛ از مردم روى گردان شدند؛ با مردم دشمنِ خونى شدند و در خانه‌هاى مردم، در مغازه‌هاى مردم و در میدان‌هاى تهران و شهرهاى دیگر، شروع به بمب‌گذارى کردند. جز این‌ها، یک عدّه آدم‌هاى لجوجِ لجبازِ حق‌ناپذیر، حاضر نبودند حق را قبول کنند. و الّا هر کس که نگاه مى‌کرد، حقایق را مى‌دید.
البته این نکته را هم در کنار این مطلب بگوییم که عوامل بسیارى به پیروزى انقلاب کمک کرد. هر کس کلمه‌اى در باب انقلاب گفته بود، به قدر همان یک کلمه به پیروزى انقلاب کمک کرده بود. در این هیچ تردیدى نیست. اما کمک کردن به انقلاب به قدر یک کلمه، به قدر صد کلمه و به قدر یک کتاب، یک مطلب است و موج انقلاب راه انداختن، مطلب دیگرى است. اصلاً با هم قابل مقایسه نیست. البته این طور هم نیست که کسانى، به صرف گفتن کلمه‌اى در تأیید یا راجع به انقلاب، که فرضاً زمانى در جایى عنوان شده است، بگویند «پس ما هم جزو - مثلاً - برانگیزانندگان و رهبران این انقلابیم!» مثل آن مردى که ران ملخى در دیگ آش صد نفره انداخت و گفت: «حاجى؛ انا شریک!»
مسلّماً همه‌ى آحاد مردم - مردمى که جان خودشان را در مقابل دشمن قرار دادند - صاحب این انقلابند. دیگر از این بالاتر چیست؟ گیرم که بنده هزار جلسه راجع به انقلاب صحبت کردم. مگر این صحبت به قدر جان یک انسان ارزش دارد؟! بدیهى است کسانى که در راه پیروزى انقلاب جانشان را تقدیم کردند، از ما جلو افتادند. اگر ما واقعاً بخواهیم منصفانه در این باره حرف بزنیم، باید چنین حرفى بزنیم. على‌اَىّ‌حال، حضور مردمى، حقیقتى در باب انقلاب است.» [1]
گروه‌های سیاسی باید بدانند که هر اعتقادی جز اعتقاد قلبی به ایفای نقش اصلی توسط مردم در به ثمر رسیدن انقلاب، سرنوشتی را مانند همان «آدم‌هاى لجوجِ لجبازِ حق‌ناپذیر» برایشان رقم خواهد زد و بدانند با گذشت سال‌های پیاپی، «این ملت نسبت به مبانی انقلاب عمیق‏تر، پخته‏تر و مجرب‏تر» [2] می‌شوند و با پرچم‌های برافراشته علیه جمهوری اسلامی، همانند 9 دی سال گذشته مقابله خواهند کرد.
 

پاورقی:
[1]- بیانات رهبر معظم انقلاب در خطبه‌هاى نماز جمعه‌ 14/11/1373
[2]- بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامى‏ در دیدار مردم شهرستان کازرون 16/2/1387

این یادداشت را در ندای انقلاب هم ببینید.


 
یادداشت

انقلاب اسلامی مردم!

 
ایام الله دهه فجر در حال اتمام است. دهه‌ای که لااقل در چند قرن اخیر مهم‌ترین دهه‌ی تاریخ کشور عزیزمان ایران است و می‌توان آن را در دوره معاصر در کنار فروپاشی اتحادیه جماهیر شوروی از مهمترین اتفاقات جهان دانست. انقلابی که خیلی از تحلیل‌گران نتوانستند آن را تحلیل کنند و آن کسانی هم که تحلیل کردند شاخه‌ای از تحلیل خمینی عزیز را بیان کردند. تحلیلی که به یقین بهترین و کاملترین تحلیل هست: با کمک خدا، متن مردم جوشید. متن مردم بدون تبلیغات جوشید.
 
‌اما متاسفانه بعضی از سودجویان این انقلاب مردمی را می‌خواهند سرمایه شخصی خود بدانند و آن را حاصل زحمات و تفکرات خود بدانند. نظریه‌ای در علوم اجتماعی وجود دارد به نام «کاهش گرایی». ارل ببی در کتاب «روش‌های تحقیق در علوم اجتماعی» در توضیح «کاهش گرایی» می‌نویسد که: اگر یک اتفاق بزرگ را فقط به یکی از جنبه‌های آن ربط دهیم دچار کاهش‌گرایی شده‌ایم. مثلا اگر انقلاب آمریکا را حاصل زحمات جرج واشنگتن بنامیم!
 
‌در این سی سال کسانی وجود داشتند و دارند که خود را همه کاره انقلاب می‌دانند. متاسفانه رسانه ملی امسال به این قضیه دامن زد. با تمام احترامی که نسبت به آقای ضرغامی قائل هستم و معتقدم باعث شروع تحولات خوبی در صدا و سیما شده است اما به برنامه‌های دهه فجر امسال انتقادات زیادی وارد است.
 
در برنامه‌های امسال بیشتر از اینکه نقش مردم نشان داده شود، متاسفانه به اشخاص رو آوردند. اشخاصی که شاید نشان دادن چهره قدیمی آنها در کنار امام، فرصتی شود تا آنها خود را  یار امام معرفی کنند و بخواهند کارهای غلط خود را درست جلوه دهند؛ حال آنکه چهره‌ی جدید آنها در بعضی اشخاص ممکن است متفاوت با چهره‌ی سال‌های اول انقلاب باشد. شاید فکر کنند که مردم ما فراموش می‌کنند که چه کسانی در استفاده از بیت المال تخلف داشتند، چه کسانی آرمان‌های امام و انقلاب اسلامی مردم ایران را دست‌مایه قدرت‌طلبی خود کردند و چه کسانی ... . منکر خدمات سال‌های گذشته اشخاصی که بعدا چهره عوض کردند نمی‌شوم و همچنین افرادی که به آرمان‌های مردم وفادار ماندند و هنوز در حال خدمتگزاری هستند، اما حسرت می‌خورم  که چرا در رسانه ملی نقش ملت در انقلاب کمرنگ‌تر از برخی از اشخاص است.
 
آیا متعلق دانستن انقلاب به برخی از این اشخاص باعث نشده که برخی از جوانان اهمیتی برای دهه فجر قائل نباشند؟
 
---------------------------------------------------------------------------------------------------------
 
پی نوشت ( 87/11/20) :
 
 امروز توو فرهنگسرا که بودم اتفاقی جمله هایی از امام(ره) رو در رادیو شنیدم : «بعد از اینکه این دهه را به همه مسلمانان تبریک بگم و مظلومان ؛ نباید این به ذهنمان خطور کند که این انقلاب را اشخاص انجام دادند . من همانقدر در انقلاب نقش داشتم که به عنوان عضوی از این جامعه هستم ...»
 

واقعا این جملات امام بیان کننده خیلی چیزاست.