پژوهشگروبلاگ شخصی قاسم صفایی نژاد

دست و پا گم کرده ای دیدم دلم آمد به یاد

از خرابه می‌گذشتم منزلم آمد به یاد           دست و پا گم کرده‌ای دیدم دلم آمد به یاد

یه حرفی از یه نفر شنیدم یاد دل خودم افتادم، با خودم فکر کردم دیدم امثال من همونقدری که اسباب‌کشی‌مون راحته و یه یخچال و دو تا فرش و یه خورده خرت و پرت دیگه است، همونقدر اسباب‌کشی دلمون سخته! خیلی‌ها دلشون مثل سطل آشغال می‌مونه، خیلی راحت هر روز یکی وارد میشه و روز بعد نفر بعدی! اما ما هر جا بریم و در خونه هر کی بریم، آخرش دلمون با یه نفره، آخرش به این فکر میکنیم که خدامون و اربابمون چی میخاد. ایشالله همیشه همینطوری بمونیم و بدونیم:

اگر تیغ عالم بجنبد ز جای                             نبُرد رگی تا نخواهد خدای

بدونیم که، خدا ارحم الراحمینه و هیشکی به اندازه خدا بنده‌هاش رو دوس نداره، خدا برا بنده‌هاش کافیه، مشکلات زندگی رو تحمل کنیم چون خدا میخاد به ازای هزینه مشکلات، بهمون هدیه بده.

یاد حرف یه بزرگی در شب قدر افتادم. می‌فرمود وقتی یه انگشتر از یه عالم می‌گیری یا یه یادگاری از یه نفر می‌گیری که برات عزیزه، بکُشنت هم اینو به کس دیگه‌ای نمیدی! چی میشه که خدا امشب این عصمت رو بهت میده اما فردا یه سری‌ها پول کم میارن می‌فروشنش! بعضی‌ها ده روز دیگه ، بعضی‌ها.... بعضی‌ها شب قدر میان اینجا مناجات، میگن من میخام دعا رو کنار خانمم باشم! این یعنی اینکه تو نمی‌تونی قطع تعلقات کنی! فقط اومدی اینجا دکور رو درست کنی و شب زنده داری کرده باشی، در صورتی که اصل اینه که رفع تعلقات بشه! اومدیم و خدای نکرده مُردی، اونوقت خانمت باید خودشو بکشه دیگه! اما اینطوری نیست! حضرت علی میره قبرستان، با گریه می‌فرماید: بلند شید که شوهراتون رفتن زن گرفتن، زناتون رفتن شوهر کردن، مال و اموالتون به آدمای دیگه رسیده! فقط یه تیکه کفن با خودتون بردید!

چقدر خوبه آدما هر چند وقت یه بار ذکر تلقین رو به خودشون بگن: اسمع افهم ...

بزرگترین دشمن آدما نفس خودشونه.

باید با این نفس جنگید، وگرنه اون ما رو میزنه زمین! ما باید یه چیز از سرنوشتمون بدونیم، شب قدر می‌نویسن که امسال کیا از گناه می‌گذرن...

 

ثبت نظر

کاربران بیان میتوانند بدون نیاز به تأیید، نظرات خود را ارسال کنند.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.

نظرات (۷)

نگار ۱۵ دی ۸۹، ۱۲:۳۴
سلام.آره واقعا.آدم حرفو راحت می زنه ولی نوبت عمل که می رسه می بینه نه به اون سادگی که فکر می کرد نیست.واقعا نفس آدم بزرگترین دشمنشه.شکست دادن این دشمنم سخت ترین کار دنیاس به نظر من
sima B ۱۵ دی ۸۹، ۱۲:۳۴
khoda kone ke gozashte bashim...
محمدحسین ۱۵ دی ۸۹، ۱۲:۳۶
سلام برسلطان طوس و سلطان دلم
سلام چطوری مومن؟
نائب الزیاره شمابودم اگر لایق بوده باشم
احتمالا دوباره مبرم خاکبوس آقا فردا
عذر تقصیر بابت تاخیر را بپذیرید حاجاقا کمیل هاشون برپاست شب جمعه ها
اغنیا’ مکه روندو فقرا سوی توآیند
جان بقربان تو شاها که حج فقرائی
اگر نرفتم دوشنبه به بعد پست جدید میگذارم
الانم احتمالا به روز میشم
راستی شهادت جانگداز حضرت صاق الائمه ع رئیس مکتب را پیشاپیش تعزیت عرض میکنم
التماس دعا راستی هنوز لینک نکردی؟
محمدحسین ۱۵ دی ۸۹، ۱۲:۳۷
اون که فرمودی هم کمی صبر کن به چشم
عباس ۱۵ دی ۸۹، ۱۲:۳۷
:)
مجید ۱۵ دی ۸۹، ۱۲:۳۸
سلام قاسم.مطلبت قشنگ بود فقط حاج منصورش زیاد بود
به ما سر نمیزنی؟منو از 360 حذف کردی؟تک نمیزنی؟
این شعر رو فکر کنم از من شنیدی.واسه یکی از آهنگای حبیب بود.
یه خورده بهش عملم کنی بد نیست عزیزم
منچسترتونم جم کن D:
طاهره قیومی ۱۵ دی ۸۹، ۱۲:۳۹
معلومه که به حاج منصور ارادت دارید . خدا کمک کنه ما صالح و سالم زندگی کنیم .