پژوهشگروبلاگ شخصی قاسم صفایی نژاد

تنها مکتبی که از انحراف مبرّاست (۱)

* این یادداشت برای پایگاه تحلیلی تبیینی برهان نوشته شده است.

 

در روزگاری که زمین بین دو ابرقدرت شرق و غرب تقسیم می‌شد و مردم دنیا خود را گرفتار دو ایدئولوژی «مارکسیسم» و «لیبرالیسم» می‌دیدند، اتفاقی افتاد که چشم جهانیان را مبهوت کرد؛ یک رهبر دینی در روزهایی که نظام سلطه قصد القای جدایی دین از سیاست به مردم جهان داشت، برای خدا قیام کرد و مکتبی نو را به جهانیان ارایه کرد. مکتبی که روز به روز طرفداران و شیفتگان بیشتری پیدا می‌کند. این مکتب بر پایه‏ی دین اسلام پی‌ریزی شده بود و یک مجتهد متفکر مسلمان با استفاده از فقه پویای تشیع، آن را با شرایط روز منطبق کرده بود.
برای معرفی بهتر مکتب امام (ره) نیاز داریم که شاخص‌ها و ابعاد آن را بهتر بشناسیم و بشناسانیم. همواره نیز باید به خاطر داشته باشیم که دشمن برای منحرف کردن مکتب امام (ره) هم برنامه دارد و آن تبیین و تفسیر غلط از این «انگشت اشاره امام» است. به همین دلیل تصمیم گرفته‌ایم که شاخص‌ها و ابعاد مکتب امام (ره) را از زبان مقام معظم رهبری که خلف صالح ایشان است، بیان کنیم:
 امام (ره) با ارایه مکتب خود چه کرد؟
- امام بزرگوار ما با ارایه‏ى مکتب سیاسى اسلام، خط بطلان بر همه‏ى تلاش‏هاى فرهنگى و سیاسى دشمنان اسلام در طول یک قرن و نیم گذشته کشید که سعى کرده بودند اسلام را به کلى از عرصه‏ى زندگى جامعه بیرون رانده و با طرح نظریه‏ى جدایى دین از سیاست، دین‏دارى را فقط پرداختن به عبادت و اعمال شخصى قلمداد کنند، و با حذف اسلام از صحنه‏ى سیاست جهان، کشورهاى اسلامى را عرصه‏ى غارتگرى‏ها و تاخت‏وتازهاى سیاسى و نظامى خود نمایند.[1] 

- با ارایه و تعلیم و تبلیغ مکتب سیاسى اسلام، که در آن هم نقش مردم و اراده و خواست آنان و هم نقش هدایت الهى و احکام سعادت‏بخش قرآنى در اداره‏ى زندگى عمومى و حکومت، مشخص گردیده، و جایگاه ایمان و جهاد و اراده و تدبیر تبیین شده است، مبارزات گسترده‏ى مردم، سمت و سوى منطقى و فکرى خود را یافت و امام حکیم فرزانه و شجاع، در موضع رهبر بى‏معارض، چون خورشیدى صحنه‏ى مبارزات را روشن کرد، و سیل عظیم مردم به سوى میدان‏هاى نهضت اسلامى سرازیر شد، و رهبرى حکیمانه و همیشه بیدار امام موجب شد که هجوم وحشیانه‏ى‏ رژیم و مزدورانش به مردم مبارز، نه فقط عزم و اراده‏ى آنان را سست نکند، که آتش خشم و عزم انقلابى آنان را تیزتر نیز بنماید. کمک‏هاى سیاسى و تسلیحاتى و امنیتى آمریکا و صهیونیسم و دیگر حامیان رژیم منحوس پهلوى که در تمام این مدت به سوى آن سرازیر مى‏شد، سود نبخشید و ملت ایران به کمک خداوند متعال و عنایات حضرت بقیة اللّه أرواحنا فداه و با سلاح ایمان و جهاد و عشق به شهادت، بر رژیم تا دندان مسلح پهلوى پیروز شد، و نظام پوسیده‏ى سلطنت را پس از قرنها سلطه‏ى ظالمانه و تحقیرآمیز، به دور افکند و بنیان شامخ نظام اسلامى را که بر ایمان و معرفت و منطق و اراده‏ى مردم استوار است بنا کرد.[2]
- یک نفر یک‏تنه وارد میدان شد؛ با جاذبه‏هاى عظیمى که خداى متعال به برکت خصوصیات ذاتى و اکتسابى در او قرار داده بود، دل‏ها را مجذوب خود کرد؛ دست‏ها و پاها را به حرکت وادار کرد؛ مغزها را به اندیشیدن انداخت و این حرکت عظیم را در اینجا، و نهضت عظیم جهانى و بیدارى اسلامى را در دنیا به وجود آورد: «باش تا صبح دولتش بدمد/ کاین هنوز از نتایج سحر است». بعد از این، راه امام و حکمت امام و مکتب امام و تفکّر امام، در دنیا نقش‏ها خواهد آفرید و نسل‏ها آن را آزمایش خواهند کرد.[3]
- عامل مهم تسلیم‏ناپذیرى و ایستادگى ملت ایران در راه پُر افتخار خود، فلسفه‏ى سیاسى و مکتب سیاسى امام است، که ملت ما از بن دندان به آن اعتقاد دارند.[4]
- امام بزرگوار با مکتب سیاسىِ خود بود که توانست طلسم دیرپاى استبداد را در این کشور بشکند.[5]
- راز موفقیت امام در مکتبى است که عرضه کرد و توانست آن را به‏طور مجسم و به صورت یک نظام، در مقابل چشم مردم جهان قرار دهد.[6]
- انقلاب عظیم اسلامى ما به‏دست مردم به پیروزى رسید و ملت ایران عمق توانایى‏ها و ظرفیت فراوان خود را نشان داد؛ اما این ملت بدون امام و مکتب سیاسى او قادر به چنین کار بزرگى نبود.[7]
- حقیقت امام، فکر امام، روح امام، درس امام و مکتب امام در میان ملت ما و در میان امت اسلامى باقى ماند. این شجره‏ى طیبه، شاخ و برگ بر سرتاسر فضاى زندگى امت اسلامى گسترانید؛ روز به روز ریشه‏دارتر شد؛ روز به روز مستحکم‏تر شد. این کلمه‏ى طیبه و شجره‏ى طیبه‏ى «جمهورى اسلامى» است که محصول آن، بیدارى در دنیاى اسلام و مجد و عظمت و پیشرفت در کشور ما و میان مردم ما بود. ملت ما از این شجره‏ى طیبه، میوه‏هاى شیرینى را چید که براى یک ملت، این ثمرات شیرین، حیاتى است.[8]
- این مکتب، ما را در طول این سى و دو سال از گردنه‌هاى خطرناکى عبور داده است؛ سطح عزت ملى و شرافت بین‌المللى ما را بالا آورده است. کشور به برکت پیمودن این راه، در همان حدى که رعایت کرده است، پیشرفت کرده است؛ به سمت آرمان‏هاى خود پیش رفته است. ما باید رعایت کنیم، منتها همه‌ى جوانب را با هم.[9]
 گستره‌ی مکتب امام (ره)؛
- مکتب سیاسى امام میدانى را باز مى‏کند که گستره‏ى آن حتّى از تشکیل نظام اسلامى هم وسیع‏تر است.[10]
- مکتب سیاسى‏‏ای که امام آن را مطرح و براى آن مجاهدت کرد و آن را تجسم و عینیت بخشید، براى بشریت و براى دنیا حرف تازه دارد و راه تازه پیشنهاد مى‏کند. چیزهایى در این مکتب وجود دارد که بشریت تشنه‏ى آن‏هاست؛ لذا کهنه نمى‏شود. کسانى که سعى مى‏کنند امام بزرگوار ما را به عنوان یک شخصیت متعلق به تاریخ و متعلق به گذشته معرفى کنند، در تلاشِ خود موفق نخواهند شد. امام در مکتب سیاسى خود زنده است، و تا این مکتب سیاسى زنده است، حضور و وجود امام در میان امت اسلامى، بلکه در میان بشریت، منشأ آثار بزرگ و ماندگار است.[11]
 شاخص‌های مکتب امام (ره)؛
- نظام اسلامی در مکتب امام (ره)
* نظام اسلامى در مکتب امام خمینى نظام عدل و ایمان و عقل و آزادگى و مردم‏گرایى است، و استقلال ملى و رد نظام سلطه‏ى بین‏المللى در مکتب امام بزرگوار ما داراى چنین ریشه‏هاى عمیقى است.[12]
* مسوولان خدوم کشور در مقایسه با آنان که به همین مسوولیت‏ها در دیگر کشورها اشتغال دارند، انسان‏هایى استثنایى و برجسته‏اند. آنان از مردم و براى مردم و دردشناس مردمند و این براى متصدیان چنین مسوولیت‏هایى، بزرگ‏ترین ارزش‏هاست. کسى که با زندگى و رفتارها و روابط شخصیت‏هاى سیاسى و حکومتى جهان آشنا باشد، به داشتن چنین دولتمردانى که از سرچشمه‏ى اسلام نوشیده و در مکتب امام بزرگوار پرورش یافته‏اند، خدا را سپاس مى‏گوید.[13]
- تنیدگی معنویت و سیاست در مقابل سیاست از مد افتاده‌ی غربی!
* در مکتب سیاسى امام، معنویت با سیاست در هم تنیده است.
*  امام که تجسم مکتب سیاسىِ خود بود، سیاست و معنویت را با هم داشت و همین را دنبال مى‏کرد.
* در مبارزات سیاسى، کانون اصلى در رفتار امام، معنویت او بود.
* امام به اراده‏ى تشریعى پروردگار اعتقاد و به اراده‏ى تکوینىِ او اعتماد داشت و مى‏دانست کسى که در راه تحقق شریعت الهى حرکت مى‏کند، قوانین و سنت‏هاى آفرینش کمک‏کار اوست.
*حرکت امام براى سعادت کشور و ملت، بر مبناى هدایت شریعت اسلامى بود؛ لذا «تکلیف الهى» براى امام کلید سعادت به حساب مى‏آمد و او را به هدف‏هاى بزرگِ آرمانى خود مى‏رساند.
* آن‏چه او را به سوى آن هدف‏ها پیش مى‏برد، تکلیف و عمل به وظیفه‏ى الهى بود؛ براى خدا حرکت کردن بود. چون انگیزه‏ى او این بود، لذا نمى‏ترسید؛ شک نمى‏کرد؛ مأیوس نمى‏شد؛ مغرور نمى‏شد؛ متزلزل و خسته هم نمى‏شد. این‏ها خاصیت عمل به تکلیف و عمل براى خداست.
* کسى که سیاست را با عرفان جمع مى‏کند و معنویت را با حرکت سیاسى، یک‏جا در برنامه‏ی زندگى خود قرار مى‏دهد، براى او ترس از مرگ معنا ندارد؛ ترس از شکست هم معنا ندارد. این درست نقطه‏ى مقابل سیاستِ کهنه شده و از مدافتاده‏ى غربى است که به‏دروغ آن را سیاستِ مدرن مى‏گویند؛ یعنى تفکیک دین از سیاست، و تفکیک دولت از معنویت.
* حرف نوى مکتب سیاسى امام بزرگوار ما براى دنیا این است که در همه‏ى ارکان برنامه‏ریزى‏هاى یک قدرت سیاسى، سیاست با معنویت، و قدرت با اخلاق همراه شود و اصول اخلاقى مورد مراعات قرار گیرد.[14]
- اعتقاد راسخ و صادقانه به نقش داخلی و جهانی مردم؛
* در مکتب سیاسى امام، هویت انسانى، هم ارزش‏مند و داراى کرامت است، هم قدرت‏مند و کارساز است.
*  نتیجه‏ى ارزش‏مندى و کرامت داشتن این است که در اداره‏ى سرنوشت بشر و یک جامعه، آراء مردم باید نقش اساسى ایفا کند. لذا مردم‏سالارى در مکتب سیاسى امام بزرگوار ما- که از متن اسلام گرفته شده است- مردم‏سالارىِ حقیقى است؛ مثل مردم‏سالارى آمریکایى و امثال آن، شعار و فریب و اغواگرىِ ذهن‏هاى مردم نیست. مردم با رأى خود، با اراده‏ى خود، با خواست خود و با ایمان خود راه را انتخاب مى‏کنند؛ مسوولان خود را هم انتخاب مى‏کنند.
*  نتیجه‏ى ارزش‏مندى و کرامت داشتن این است که در اداره‏ى سرنوشت بشر و یک جامعه، آراء مردم باید نقش اساسى ایفا کند. لذا مردم‏سالارى در مکتب سیاسى امام بزرگوار ما- که از متن اسلام گرفته شده است- مردم‏سالارىِ حقیقى است؛ مثل مردم‏سالارى آمریکایى و امثال آن، شعار و فریب و اغواگرىِ ذهن‏هاى مردم نیست. مردم با رأى خود، با اراده‏ى خود، با خواست خود و با ایمان خود راه را انتخاب مى‏کنند؛ مسوولانِ خود را هم انتخاب مى‏کنند.
* امام با اتکاء به قدرت رأى مردم معتقد بود که با اراده‏ى پولادین مردم مى‏شود در مقابل همه‏ى قدرتهاى متجاوز جهانى ایستاد؛ و ایستاد.
* در مکتب سیاسى امام، مردم‏سالارى از متن دین برخاسته است؛ از «امرهم شورى بینهم» برخاسته است؛ از «هو الّذى ایّدک بنصره و بالمؤمنین» برخاسته است. ما این را از کسى وام نگرفته‏ایم. عده‏یى مى‏خواهند وانمود کنند که نقش مردم در اداره‏ى حکومتها را باید غربى‏ها بیایند به ما یاد بدهند! غربى‏ها خودشان هنوز در خم یک کوچه گرفتارند![15]
-  عطر مکتب امام (ره) در همه دنیا می‌پیچد؛
* مخاطب امام در سخن و ایده‏ى سیاسى خود، بشریت است؛ نه فقط ملت ایران. ملت ایران این پیام را به گوش جان شنید، پایش ایستاد، برایش مبارزه کرد و توانست عزت و استقلال خود را به‏دست آورد؛ اما مخاطب این پیام، همه‏ى بشریت است.
* مکتب سیاسى امام این خیر و استقلال و عزت و ایمان را براى همه‏ى امت اسلامى و همه‏ى بشریت مى‏خواهد.
* تفاوت امام با کسانى که براى خود رسالت جهانى قائلند، این است که مکتب سیاسى امام با توپ و تانک و اسلحه و شکنجه نمى‏خواهد ملتى را به فکر و به راه خود معتقد کند.
* مکتب سیاسى اسلام فکر درست و سخن نوى خود را با تبیین در فضاى ذهن بشریت رها مى‏کند و مثل نسیم بهارى و عطر گل ها در همه جا مى‏پیچد. کسانى که شامه‏ى درستى داشته باشند، آن را استشمام مى‏کنند و از آن بهره مى‏برند؛ همچنان که امروز در بسیارى از کشورهاى دنیا بهره‏ى آن را برده‏اند.[16]
- پاسدارى از ارزشها؛
* شاخص مهم دیگر مکتب سیاسى امام بزرگوار ما پاسدارى از ارزشهاست، که مظهر آن را امام بزرگوار در تبیین مسأله‏ى ولایت فقیه روشن کردند.
*  کسى که نقش رهبرى و نقش ولى فقیه را بر عهده گرفته، اگر ضابطه‏ى علم یا ضابطه‏ى تقوا یا ضابطه‏ى درایت از او سلب شد، چنان‏چه مردم او را بخواهند و به نامش شعار هم بدهند، از صلاحیت مى‏افتد و نمى‏تواند این مسوولیت را ادامه دهد. از طرف دیگر کسى که داراى این ضوابط است و با رأى مردم که به‏وسیله‏ى مجلس خبرگان تحقق پیدا مى‏کند- یعنى متصل به آراء و خواست مردم- انتخاب مى‏شود، نمى‏تواند بگوید من این ضوابط را دارم؛ بنابراین مردم باید از من بپذیرند. «باید» نداریم. مردم هستند که انتخاب مى‏کنند. حق انتخاب، متعلق به مردم است. ببینید چقدر شیوا و زیبا ضوابط دینى و اراده‏ى مردم ترکیب یافته است؛ آن هم در حساس‏ترین مرکزى که در مدیریت نظام وجود دارد.
* بدیهى است که دشمنان امام خمینى و دشمنان مکتب سیاسى او از این نقش خوششان نمى‏آید؛ لذا او را آماج حملات قرار مى‏دهند. در رأس این‏ها کسانى هستند که به برکت امام بزرگوار ما و مکتب سیاسى او، دستشان از غارت منابع مادى و معنوى این کشور کوتاه شده است. آن‏ها جلودارند، یک عده هم دنبالشان حرکت مى‏کنند. بعضى مى‏فهمند چه‏کار مى‏کنند، بعضى هم نمى‏فهمند چه‏کار مى‏کنند.[17]
- مدنظر قرار دادن عدالت اجتماعی در تمام برنامه‌های حکومت؛
* در همه‏ى برنامه‏هاى حکومت- در قانون‏گذارى، در اجرا، در قضا- باید عدالت اجتماعى و پُر کردن شکاف‏هاى طبقاتى، مورد نظر و هدف باشد.
* این‏که ما بگوییم کشور را ثروتمند مى‏کنیم- یعنى تولید ناخالص ملى را بالا مى‏بریم- اما ثروت‏ها در گوشه‏یى به نفع یک عده انبار شود و عده‏ى کثیرى هم از مردم دستشان خالى باشد، با مکتب سیاسى امام نمى‏سازد.
* پُر کردن شکاف اقتصادى در بین مردم و رفع تبعیض در استفاده‏ى از منابع گوناگون ملى در میان طبقات مردم، مهم‏ترین و سخت‏ترین مسئولیت ماست.[18]
ادامه دارد...

 

پاورقی:
[1]- پیام مقام معظم رهبری به ملت ایران به مناسبت بیستمین سالگرد انقلاب اسلامی‏(21/11/77)
[2]- همان
[3]- بیانات مقام معظم رهبری در خطبه های نماز جمعه ی تهران‏ (9/7/78)
[4]- بیانات مقام معظم رهبری در مراسم پانزدهمین سالگرد ارتحال امام خمینی(ره) (14/3/83)
[5]-  همان
[6]- همان
[7]- همان
[8]- بیانات مقام معظم رهبری در مراسم هفدهمین سالگرد ارتحال امام خمینی(ره) (14/3/85)
[9]- بیانات مقام معظم رهبری در بیست و دومین سالگرد امام خمینی(ره) (14/3/90)
[10]- بیانات مقام معظم رهبری در مراسم پانزدهمین سالگرد ارتحال امام خمینی(ره) (14/3/83)
[11]- همان
[12]- پیام مقام معظم رهبری به ملت ایران به مناسبت بیستمین سالگرد انقلاب اسلامی‏ (21/11/77)
[13]- پیام مقام معظم رهبری به مناسبت روز ملی مبارزه با استکبار جهانی‏ (13/8/69)
[14]- بیانات مقام معظم رهبری در مراسم پانزدهمین سالگرد ارتحال امام خمینی(ره) (14/3/83)
[15]- همان
[16]- همان
[17]- همان
[18]- همان

 

ثبت نظر

کاربران بیان میتوانند بدون نیاز به تأیید، نظرات خود را ارسال کنند.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است