دهه چهارم زندگی
دهه سوم زندگیام هم تموم شد. با همین سرعتی که یادآوری عبارت «به سرعت پلک بر هم زدنی» جلوه شعاری بهش میده. دهه سومی پر از فراز و نشیب، پر از اتفاقات خوب و بد، پر از موفقیت و شکستهای انسانی و ملی و خانوادگی و شخصی، پر از تجربه و عبرت، پر از خاطرههای خوب و خوب و خوب و بد.
کمی تأمل که میکنم به نظرم میاد دهه چهارم زندگی با دهه سوم تفاوتهای اساسی داره. دهه چهارم باید دهه تثبیت باشه نه تلاطم؛ دهه چهارم باید دهه ثمردهی تجربیات باشه، نه آزمون و خطای مجدد؛ دهه چهارم باید دهه عزت نفس باشه، نه بچگی و غرور؛ و همه اینها باید درونی باشه وگرنه تلاطم و فراز و نشیب دنیا و «ما فیها» که کم یا زیاد، همیشه هست؛ به قول عرفا «انفسی» نه «آفاقی». هر چی نباشه همه جا خوندیم و شنیدیم که «چهل سالگی» سن خاصیه. سنی هست که تغییر اعتقادات و خلقیات بعد از اون خیلی سخته. شروع چهل سالگی -اگه خیلی دیر نباشه- همین امروز هست، روز اول دهه چهارم زندگی. ده سال دیگه وقت دارم که در چهل سالگی به فردی تبدیل بشم که لااقل خودمو قبول داشته باشم؛ ده سال: چه فرصت اندکی. بیخود نیست که قرآن میفرماید در روز قیامت وقتی میپرسند چند وقت در دنیا بودید، میگن 10 روز، 3 روز، چند ساعت و ... ده سال زمینی، زمانی نیست برای اصلاح این نفس پیچیده و تو در تو؛ بخصوص اینکه پیریزی 30 سال اول هم بلنگد.
امید به رحمت واسعه الهی است که کمی آرامم میکند؛ آن هم در روزهایی که میبینم همسن و سالهای من و بلکه افراد زیر 20 سال چطور خودسازی کردهاند و با چه سرعتی در مسیر الی الله در حرکتند.
روز تولد سی سالگیام به همراه پدر، مادر، همسر و فرزندم به روستایی آمدهایم که پدر و مادرم آنجا دنیا آمدهاند. به خانه پدربزرگ و مادربزرگی که چند سالی میشود در قید حیات نیستند و 6 سالی بود به این روستا نیامده بودم. روزی که پدربزرگ و مادربزرگم در اینجا بچهدار شده بودند، آیا فکر میکردند آن بچهها با نوه خود با فاصله کمی بیایند و آنها دیگر نباشند؟
ثبت نظر
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.
همیشه میگن چشم بهم بزنی میگذره ولی نمیگن تا بگذره این چشمه تابدار میشه :دی
وارد شدن به دهه چهارم زندگیتون رو تبریک میگم :)
ایشالا دهه ای پر از موفقیت و خوشبختی در کنار همسر و فرزندتون داشته باشید
ان شاءالله دهه ی چهارم زندگیتون پر از موفقیت و پیشرفت باشه در راه خدا.