وزنکشی رسانهای
چند روزی که گذشت و به دلیل نگارش پروپوزال رساله دکتری فرصت به روز رسانی وبلاگ فراهم نشد اتفاقات مهمی افتاد.
- حضور ترامپ در عربستان سعودی و جلسه با چندین کشور اسلامی و متهم کردن ایران در موارد مختلف. اتفاقی که جهل حاکمان سعودی را بیش از گذشته نمایان کرد. دولت سعودی که در دشمنی با آنها اکثریت کشور ما متفق القول هستند، هر چند که دلایلمان با هم متفاوت باشد که به این مهم نیز باید توجه کنیم.
- شاید یکی از نتایج این حضور تعرض به شیخ عیسی قاسم در بحرین بود. اتفاقی که قیام مردم بحرین را وارد فاز جدیدی از مبارزه کرد. اتفاقاتی که هر چند در رسانهها و به ویژه رسانههای اجتماعی کشور ما کمتر بازتاب داشته باشد اما امیدوارم به زودی به نتیجه قطعی خود برسد که سنت خدا از بین رفتن باطل است.
- فروش گاز به ترکیه به قیمت تقریبا مفت که در رسانهها مواضع موافق و مخالف زیادی داشت. هر کدام از طرفین دلایلی مطرح میکنند که هیچ ربطی به دلایل طرف دیگر ندارد! و آخر مشخص نشد واقعا این جریمه به دلیل گران فروختن گاز در سالها قبل بوده یا به دلیل کرسنت؟!
- تغییرات در بالاترین سطح در دانشگاه آزاد که باید صبوری کرد و نتیجه اقدامات را دید. اقداماتی که اگر به بهتر شدن اوضاع کمک نکند، شاید به بدتر شدن آن یاری برساند!
- اختلافات بر سر سند 2030 و نحوه توافق یا امضای آن خبر دیگری بود که این روزها بر زبان همه بود. یک طرف ایرادات را میگوید و طرف دیگر معتقد است که در چارچوب فرهنگ خودمان آن را اجرا میکنیم. کسی نمیگوید که ساز و کار قانونی و تصویب آن در کشور چگونه بود و اگه ایرادی داشته آیا برای حل این ایراد هم کسی فکر میکند تا دیگر چیزی بدون خبر تصویب نشود؟
- اظهارات رییس قوه قضاییه در مورد حصر و پاسخ سخنگوی دولت خبر دیگری بود که باید دید در آینده کدام طرف چه کاری انجام میدهد. آیا دولت از این مسئله فقط به دنبال بهره برداری سیاسی است یا موقع اقدام و عمل فرا رسیده؟ واکنش قوه قضاییه چه خواهد بود؟ باید منتظر ماند.
- حضور احمدی نژاد در مزار شهدا و اعتراض خانواده شهدای حرم اتفاق دیگری بود که مورد توجه رسانههای اصولگرا قرار گرفت و حتی خبرگزاریهایی که سالها احمدی نژاد را بایکوت کرده بودند و به جز خبر توصیه رهبری به عدم شرکت در انتخابات، حتی خبر ثبت نام او برای ریاست جمهوری را هم از سر اجبار منتشر کرده بودند به یکباره بایکوت رو کنار گذاشتند و فیلمهایی از این اعتراض منتشر کردند. اتفاقی که لااقل اگر برای رسانه جهتدار بد نباشد، برای خبرگزاری که باید بیطرف باشد اصلا خوب نیست. سردبیر چنین خبرگزاریهایی باید یک بار از خود بپرسند که آیا در این سالها احمدی نژاد فقط همین یک بار میان مردم رفت؟ آیا دفعههای قبل هم مورد اعتراض مردم قرار میگرفت یا فقط این یک بار او را دیدهاند و بارها ابراز محبت مردم را ندیدهاند؟
----------------------------------------------------
پ.ن: یک آفت در جامعه ما رو به رشد است: وزنکشی رسانهای. گاهی اوقات به جای اینکه حق را از باطل تمیز دهیم، بر حق پافشاری کنیم و با استدلال و تبیین به حل مسائل بپردازیم، همه چیز را در عملیات روانی و فشار رسانهای و وزن کشی آن میدانیم. گویا اگر به شیوههای مرسوم خبرپراکنی کنیم به مقصود میرسیم! به نظر میرسد به جای اینکه وزنمان را در رسانهها بالا ببریم باید خودمان را به حق نزدیک کنیم که این راه سعادت است.