پژوهشگروبلاگ شخصی قاسم صفایی نژاد

 
یکی از راه‌های تعیین شاخص، یافتن یک الگوی کامل از راهی است که در حال طی کردن آن هستیم و پیدا کردن تفاوت‌ها و ویژگی‌های بارز آن الگو نسبت به سایر مسیرها. در تبیین شاخصه‌های انقلاب اسلامی، بهترین الگو حکومتی است که پیامبر اکرم (ص) در مدینه آن را بنیان نهاد. مقام معظم رهبری در این رابطه می‌فرمایند:
«دوره‌ى مدینه، فصل دوم دوران بیست‌وسه ساله‌ى رسالت پیغمبر است. سیزده سال در مکه، فصل اوّل بود - که مقدمه‌ى فصل دوم محسوب مى‌شود - و تقریباً ده سال هم دوران مدینه‌ى پیغمبر است که دوران شالوده‌ریزى نظام اسلامى و ساختن یک الگو و نمونه از حاکمیّت اسلام براى همه‌ى زمانها و دورانهاى تاریخ انسان و همه‌ى مکانهاست. البته این الگو، یک الگوى کامل است و مثل آن را دیگر در هیچ دورانى سراغ نداریم؛ لیکن با نگاه به این الگوى کامل، مى‌شود شاخصها را شناخت. این شاخصها براى افراد بشر و مسلمانها علامتهایى است که باید به وسیله‌ى آنها نسبت به نظامها و انسانها قضاوت کنند. هدف پیغمبر از هجرت به مدینه این بود که با محیط ظالمانه و طاغوتى و فاسد سیاسى و اقتصادى و اجتماعى‌اى که آن روز در سرتاسر دنیا حاکم بود، مبارزه کند و هدف، فقط مبارزه‌ى با کفّار مکه نبود؛ مسأله، مسأله‌ى جهانى بود. پیامبر اکرم این هدف را دنبال مى‌کرد که هرجا زمینه مساعد بود، بذر اندیشه و عقیده را بپاشد؛ با این امید که در زمان مساعد، این بذر سبز خواهد شد. هدف این بود که پیام آزادى و بیدارى و خوشبختى انسان به همه‌ى دلها برسد. این جز با ایجاد یک نظام نمونه و الگو امکانپذیر نبود؛ لذا پیغمبر به مدینه آمد تا این نظام نمونه را به وجود آورد. این‌که چقدر بتوانند آن را ادامه دهند و بعدیها چقدر بتوانند خودشان را به آن نزدیک کنند، بسته به همّت آنهاست. پیغمبر نمونه را مى‌سازد و به همه‌ى بشریت و تاریخ ارائه مى‌کند.
نظامى که پیغمبر ساخت، شاخصهاى گوناگونى دارد که در بین آنها هفت شاخص از همه مهمتر و برجسته تر است:
شاخص اوّل، ایمان و معنویّت است. انگیزه و موتور پیشبرنده‌ى حقیقى در نظام نبوى، ایمانى است که از سرچشمه دل و فکر مردم مى‌جوشد و دست و بازو و پا و وجود آنها را در جهت صحیح به حرکت در مى‌آورد. پس شاخص اوّل، دمیدن و تقویت روح ایمان و معنویت و دادن اعتقاد و اندیشه‌ى درست به افراد است، که پیغمبر این را از مکه شروع کرد و در مدینه پرچمش را با قدرت بالا برد.» [1]
در چگونگی استفاده نظام جمهوری اسلامی از این شاخص که عنوان «موتور پیشبرنده» را داراست، می‌توان گفت:
«اگر امروز نظام جمهورى اسلامى در مقابل نظامهاى گوناگون عالم سخنى براى گفتن دارد، مطلبى براى تحدى در قبال نظامهاى مادى در نظام جمهورى اسلامى وجود دارد، به خاطر همین است که شاخص عمده، ایمان است. امروز بشر به خاطر بى‌ایمانى، دچار منجلابهاى گوناگون زندگى است. بنابراین شاخص عمده، ایمان است. ایمان به خدا و راه خدا و راه انبیاء - که دنبال آن، عمل به این تعالیم است - فقط براى تعالى معنوى نیست؛ اگرچه عمده‌ترین ثمره‌ى آن، تعالى معنوى و تکامل انسانى و اخلاقى است؛ چون دنیا مزرعه‌ى آخرت است. از حرکت در زندگى دنیاست که انسان میتواند مدارج و معارج را طى کند و پیش برود. لذا زندگى مادى هم در گروى ایمان به خداست. پس ایمان به خداى متعال نه فقط سعادت معنوى را تأمین میکند، بلکه سعادت مادى را هم تأمین میکند... به گفته‌ى قرآن: «قد جائکم من اللَّه نور و کتاب مبین. یهدى به اللَّه من اتّبع رضوانه سبل السّلام»؛ راه‌هاى سلامت را، راه‌هاى آرامش را، راه‌هاى امنیت روانى را قرآن به انسان تعلیم میدهد؛ این راهى است که بشر را به آرامش روانى میرساند؛ یعنى همان چیزى که امروز دنیا در فقدان آن، در حال التهاب است. پیشرفت مادى هست، پیشرفت فناورى و علمى هست، ثروتهاى کلان در دست جوامع هست؛ اما آسایش نیست، آرامش نیست. این به خاطر کمبود این عنصر اساسى در زندگى انسان است، که عبارت است از ایمان. این یک مطلب اساسى با استفاده‌ى از قرآن کریم است که در جمهورى اسلامى، من و شما، همه‌ى آحادمان، همه‌ى جوانهایمان، همه‌ى نسلهاى رو به جلو که میخواهند فرداى سعادتمندى را براى کشورشان و براى خودشان و براى فرزندانشان تأمین کنند، باید به این توجه داشته باشند. اساس کار در نظام اسلامى ایمان است، که باید این ایمان را تأمین کرد؛ نه فقط در دل، بلکه در عمل، در برنامه‌ریزى‌ها و در همه‌ى اقدامها.» [2]
«شاخص دوم، قسط و عدل است. اساس کار بر عدالت و قسط و رساندن هر حقّى به حقدار - بدون هیچ ملاحظه - است.
شاخص سوم، علم و معرفت است. در نظام نبوى، پایه‌ى همه چیز، دانستن و شناختن و آگاهى و بیدارى است. کسى را کورکورانه به سمتى حرکت نمى‌دهند؛ مردم را با آگاهى و معرفت و قدرتِ تشخیص، به نیروى فعّال - نه نیروى منفعل - بدل مى‌کنند.
شاخص چهارم، صفا و اخوّت است. در نظام نبوى، درگیریهاى برخاسته از انگیزه‌هاى خرافى، شخصى، سودطلبى و منفعت‌طلبى مبغوض است و با آن مبارزه مى‌شود. فضا، فضاى صمیمیّت و اخوّت و برادرى و همدلى است.
شاخص پنجم، صلاح اخلاقى و رفتارى است. انسانها را تزکیه و از مفاسد و رذائل اخلاقى، پیراسته و پاک مى‌کند؛ انسانِ با اخلاق و مزکّى مى‌سازد؛ «و یزکّیهم و یعلّمهم الکتاب و الحکمة». تزکیه، یکى از آن پایه‌هاى اصلى است؛ یعنى پیغمبر روى یکایک افراد، کار تربیتى و انسان‌سازى مى‌کرد.
شاخص ششم، اقتدار و عزّت است. جامعه و نظام نبوى، توسرى‌خور، وابسته، دنباله‌رو و دست حاجت به سوى این و آن درازکن نیست؛ عزیز و مقتدر و تصمیم‌گیر است؛ صلاح خود را که شناخت، براى تأمین آن تلاش مى‌کند و کار خود را پیش مى‌برد.
شاخص هفتم، کار و حرکت و پیشرفتِ دائمى است. توقّف در نظام نبوى وجود ندارد؛ به طور مرتّب، حرکت، کار و پیشرفت است. اتفاق نمى‌افتد که یک زمان بگویند: دیگر تمام شد؛ حال بنشینیم استراحت کنیم! این وجود ندارد. البته این کار، کارِ لذّت‌آور و شادى‌بخشى است؛ کار خستگى‌آور و کسل‌کننده و ملول‌کننده و به تعب‌آورنده‌اى نیست؛ کارى است که به انسان نشاط و نیرو و شوق مى‌دهد.» [3]
پاورقی:
[1]- بیانات رهبر معظم انقلاب در خطبه‌هاى نماز جمعه‌ى تهران 28/2/1380
[2]- بیانات رهبر معظم انقلاب در اجتماع زائران و مجاوران حرم مطهر رضوی 1/1/1389
[3]- بیانات مقام معظم رهبری در خطبه‌هاى نماز جمعه‌ى تهران 28/2/1380
 
 
این یادداشت را در ندای انقلاب هم ببینید. 
 
 

ثبت نظر

کاربران بیان میتوانند بدون نیاز به تأیید، نظرات خود را ارسال کنند.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.

نظرات (۱)

کمند ۱۳ بهمن ۸۹، ۱۸:۱۱
نظامى که امام زمان می سازد نیز شاخصهاى گوناگونى دارد که در بین آنها هفت شاخص از همه مهمتر و برجسته تر است ایمان و معرفت/قسط و عدل/علم و معرفت / صفا و اخوت/صلح اخلاقی و رفتاری/اقتدار و عزت و کارو حرکت دائمی و البته عشق که در تمام این شاخص ها موج می زند