پژوهشگروبلاگ شخصی قاسم صفایی نژاد

در مورد اتفاقات جاری

- اینکه جمهوری اسلامی کاستی‌هایی دارد، دچار بی‌کفایتی‌هایی در برخی از زمینه‌ها هست، بعضا ریاکاران سمت‌های مهم و غیرمهم را به خود اختصاص داده‌اند، قابل انکار نیست و یکی از دلایل شرایط امروز است. فاصله قدرت بین مسئولین و مردم بخصوص در ۱۰ سال گذشته زیاد شده است؛ رسانه‌های وابسته به جمهوری اسلامی به دلایل مختلف نتوانسته‌اند اعتماد بخش قابل توجهی از مردم را جلب کنند؛ شرایط تحریم، اوضاع اقتصادی را خراب کرده است و منفعت‌طلبان با سودجویی توانسته‌اند تخلف‌های گسترده‌ای بکنند و دستگاه قضایی ما به دلیل عدم چابکی یا دلایل دیگر نتوانسته است به سرعت و با قدرت مقابله کند و از حجم نارضایتی مردم نسبت به بی‌عدالتی بکاهد.

اینکه دشمن سرمایه‌دار و پرقدرتی مقابل ماست و از این فاصله، نهایت بهره را می‌برد هم قابل انکار نیست. اما...

- من متخصص صنعت، اقتصاد، سیاست و قضا نیستم. من مدیریت رسانه خوانده‌ام و سال‌ها در عرصه فرهنگ و رسانه فعالیت کرده‌ام؛ شاید به همین دلیل این حوادث را از زاویه رسانه می‌بینم و شاید هم واقعا جنگ اصلی رسانه‌ای باشد. پس از این زاویه سخن می‌رانم؛ هر چند هر چقدر بخواهیم در این باره، از زاویه خاصی هم  بگوییم و بنویسیم حتما دچار «کاهش‌گرایی» می‌شویم و بسیاری از دلایل دیگر جا می‌ماند.

- وقتی می‌توان با یک اتفاق مانند فوت مهسا امینی، چنین جرقه‌ای ایجاد کرد که بخش قابل توجهی از مردم، سالها از محتوای سطحی استفاده کرده باشند. مردمی که واکنش‌های هیجانی، احساسی و در لحظه را به فکرورزی، بررسی و صبوری ترجیح می‌دهند و به این فکر نمی‌کنند که بعدش چه می‌شود.

سال‌ها دشمنان حقیقت در همه جای دنیا تلاش کرده‌اند که مصرف رسانه‌ای مردم را به سمت محتوای سطحی ببرند. چرا؟ چون وقتی محتوای سطحی مصرف می‌شود، مردم به جای فکرورزی، هیجانی می‌شوند و در لحظه، تصمیمات سطحی می‌گیرند. آنوقت صاحبان قدرت با رسانه‌های مؤثری که دارند، خودشان به جای مردم در لحظه حساس تصمیم می‌گیرند و افکار عمومی را آماده تصمیمات خودشان می‌کنند.

سواد رسانه‌ای در ایران طبق آخرین آمار سیزده درصد است. این یعنی محتوای سطحی روی ما اثر بیشتری می‌گذارد. از خودتان بپرسید: در یک سال گذشته روزی چند دقیقه در اینستاگرام بودید و روزی چند دقیقه کتاب یا مقاله می‌خواندید یا فیلم می‌دیدید؟ در اینستاگرام برای چه چیزی بیشتر وقت می‌گذاشتید؟ برای پیگیری خبرهای زرد فلان سلبریتی، دیدن ویدئوی کوتاه طنز، فلان خبر بدون تحلیل عمیق، مد و لباس و دکوراسیون؟ یا برای اینکه یاد بگیریم چطور انسان بهتری شویم و چطور زندگی بهتری داشته باشیم و چطور ارتباط بهتری با بقیه برقرار کنیم و ...

جمهوری اسلامی که منشأ آن یک انقلاب فرهنگی بود، برای ترویج محتوای عمیق کار جدی نکرد و شاید به دلیل اینکه می‌خواست حجم نارضایتی اقتصادی را کاهش دهد، سرگرمی‌های سطحی را در رسانه‌ها ترویج کرد؛ اندیشمندان و عالمان جامعه توجهی به این حوزه نکردند؛ مردم هم خودشان سرگرم بودند. اما دشمن بیدار بود و خواسته خود را پیگیری می‌کرد و کار می‌کرد تا اینکه این روزها با لگد دشمن بیدار شده‌ایم.

اینکه عملکرد جمهوری اسلامی در بعضی از حوزه‌ها متناسب با انتظار ما از آن نبوده است، دلیلی برای اینکه جمهوری اسلامی خوب نیست یا ضرورت ندارد یا نباید حفظش کرد، نیست. اتفاقا مردم ایران به انقلاب خود باور دارند و اختلاف بر سر آن است که شعارهای اصلی و اصیل انقلاب درست پاسداری نشده است. البته این کاستی‌ها نباید بزرگ‌نمایی شود و پیشرفت‌هایی که جمهوری اسلامی در این چند دهه ایجاد کرده، قابل انکار نیست.

- از بحث دور نشوم و یک مثال رسانه‌ای بزنم:

اینکه رسانه‌های مختلف خارجی می‌گویند در بیانیه داعش برای قبول مسئولیت فاجعه تروریستی شاهچراغ، سی‌ام ربیع‌الاول است و اصلا روز سی‌ام نداشتیم پس کار جمهوری اسلامی است که دستپاچه آن را منتشر کرده، ناشی از همین عدم سواد رسانه‌ای است. من بحث تقویمی ندارم که ماه قمری چطور است و ماه دیده شده یا نشده، من سخن رسانه‌ای دارم. آیا دشمن نمی‌تواند همین نکته را به عمد در بیانیه گذاشته باشد و پس از آن با رسانه‌های قدرتمند خود به آتش آن بدمد تا اختلاف بین مردم را بیشتر کند و به ریش ما بخندد؟ در مورد سایر دلایل هم همین سوال مطرح است. گویا به سبک فیلم‌های دفاع مقدسی‌مان هنوز دشمن را یک سری آدم احمق هوسباز مست تصور می‌کنیم؛ اصلا اینطور نیست. دشمن باهوشی داریم که به پیشرفته‌ترین ابزارها و پیشرفته‌ترین نظریه‌های علوم انسانی مجهز است و برای کلمه به کلمه‌ای که در رسانه‌های قدرتمند و مؤثرش بیان می‌کند، قصد و عمد دارد.

- ما باید چه کنیم؟

حتما جمهوری اسلامی باید تلاش کند تا سرمایه اجتماعی خود را از طریق مدارا، گفتگو، کاهش فاصله قدرت، خدمت‌رسانی در همه حوزه‌ها افزایش دهد. رسانه‌ها باید تلاش کنند، اعتماد بخشی از مردم را به خود برگردانند. اما ما مردم هم وظیفه‌ای داریم. ما نظام ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی را از بین نبردیم که باز هم به سبک حکمرانی دیکتاتوری، همه انتظارمان از دولت و حکومت باشد. ما مردم قدرت داریم و می‌توانیم خودمان باری از دوش کشور عزیزمان ایران برداریم.

معتقدم همیشه هر چیزی که بین مردم تفرقه و جدایی بیاندازد، به نفع ایران نیست. مردم عموما طرفدار عدالت هستند و آزادی اما تشخیص و مصداق آنها با هم متفاوت است؛ برای حل این اختلاف‌نظرها اگر راهی جز گفتگو با هم پیدا کنیم، همه ضرر کرده‌ایم. دوستی‌هایمان را گسترش دهیم و در گفتگوهایمان به جای تمسخر، فحاشی، جدل، برچسب‌زدن و امثالهم، دنبال پیدا کردن حقیقت باشیم. سعی کنیم هر خبر و تحلیلی و پیامی که می‌بینیم یا می‌شنویم را زود باور نکنیم، کمی فکر کنیم، با افراد مورد اطمینان‌مان مطرح کنیم و بعد در مورد آن قضاوت کنیم یا به دیگران منتقل کنیم. تلاش کنیم ساعت مطالعه‌مان را بالا ببریم و بدانیم در کدام کشور با چه شرایط تاریخی و جغرافیایی در حال زندگی هستیم و غرب و شرق هر کدام چه چیزی از جان ما می‌خواهند و چرا و چقدر؟

ما باید اول از همه خودمان به خودمان کمک کنیم و بعد چشم‌انتظار دیگران باشیم.

ثبت نظر

کاربران بیان میتوانند بدون نیاز به تأیید، نظرات خود را ارسال کنند.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.

نظرات (۷)

Sadeghi ۶ آبان ۰۱، ۲۱:۰۹
سلام
بسیار عالی و مفید
موفق باشید
سجاد ... ۶ آبان ۰۱، ۲۱:۴۹
ما راهی نداریم جز اینکه به میثاق ملی خود یعنی قانون اساسی بازگردیم
نفر اول ۶ آبان ۰۱، ۲۲:۱۰
منتظر اظهار نظرتان بودم. درست و معتدل. به امید روزهای آرام و درخشان برای ایران
مهرداد ۷ آبان ۰۱، ۰۰:۱۳
خوب نوشتین
ولی نظام نباید بی‌عدالتی رو رواج می‌داد
مردم می‌بینن و این براشون قابل پذیرش نیست.
مسعود کوثری ۷ آبان ۰۱، ۱۷:۴۹
قاسم جان ممنون از تحلیلت! جمهوری اسلامی به نظر من وقت برای این کارها زیاد داشت! همیشه سعی کرد اسم از دشمن خارجی مثل آمریکا و ... ببره که امروز مشخص شد جمهوری اسلامی رفیق شفیق آمریکاست چون حمایتی صورت نگرفت و چه بسا کمک هم کرد برای جمع کردن مردم از خیابون! بخدا این مردم خسته شدن هر روز فقیر و فقیرتر شدن و 43 سال وقت بود برای اصلاح ولی اتفاقی نیافتاد! این یعنی سیستم ناکارآمده و دیگه وقتی برای خریدن و پر کردن جیب هاشون نیست. با تحلیلت موافق نیستم چون جمهوری اسلامی هیچ دستاوردی نداشت! هر دستاوردی هم که نام برده بشه تا زمانی که جیب مردم خالی و همه فقیر هستن شوآفی بیش نیست! حرف اول رو تو یه کشور اقتصاد میزنه و زمانی که اینا تونستن اقتصاد و اوضاع مردم رو درست کنن باید دم از چیزهای دیگه بزنن
پلڪــــ شیشـہ اے ۷ آبان ۰۱، ۲۲:۱۲
چه صحبتهای خوبی
سپاس گزارم. استفاده کردم
ملوچک .. ۸ آبان ۰۱، ۰۸:۳۷
جمهوری اسلامی به خودی خود بد نیست،قانون اساسی نیاز به تغییرات داره ،به شخصه میگم ای کاش بشه توی همین چارچوب نظام فعلی اختلافات رو حل کرد و رو به جلو رفت
ولی وقتی رفتار مسئولین رو طول این سالها میبینم،رفتارهایی که همین الان دارن و زدن برچسب های مختلف به مردم نا امید میشم نسبت به اینکه میشه توی همین چارچوب مشکل رو حل کرد
و الانی که میبینیم با حمله های رسانه ای که بعد از فاجعه شاهچراغ رخ داد نسبت به معترضین چه جور مردم رو در مقابل هم قرار دادن