پژوهشگروبلاگ شخصی قاسم صفایی نژاد

۱۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «سیاسی» ثبت شده است

یادداشت یادداشت‌ها

تیم همدل و دغدغه‌مند!

شرکت در انتخابات، کمترین کاری است که می‌توانیم در ادامه مسیر ایرانیان در طول تاریخ، برای اعمال نظر ملت در اداره کشور، انجام دهیم. مسیری که فراز و نشیب‌های زیادی را تجربه کرده است و در ۱۲۰ سال گذشته با جنبش مشروطیت جدی‌تر شد و با انقلاب اسلامی به واقعیت تبدیل شد. 
اینکه مردمسالاری دینی چقدر کامل اجرا می‌شود و اطراف قضیه چقدر به آن پایبند هستند و نهادهای حاکمیتی و دولتی و نظامی و مردم، چقدر آن را ارج می‌نهند، حتما نیاز به مباحثه دارد؛ اما اینکه پس از هزاره‌های مختلف، در تجربه چند دهه‌ای صندوق رأی هنوز نیاز به تمرین داریم، قابل انکار نیست. 
در هر صورت، برای قدردانی از کسانی که برای همین صندوق رأی جان و مال و آبرو دادند، موظفیم در انتخابات شرکت کنیم، همانطور که موظفیم از انحراف آن جلوگیری کنیم. 
مشارکت مردم در تعیین سرنوشت خود، یک قدم مهم محسوب می‌شود و فارغ از سلیقه مردم، اصل مشارکت بیش از هر چیزی اهمیت دارد. 
پس از آن، اینکه به چه کسی رأی می‌دهیم، مهم است و در برابر آن مسئولیم. باید کسی را انتخاب کنیم که آرمان‌گرایی واقع‌بینانه داشته باشد. هم به آرمان‌های مردم که برای آن انقلاب کردند، معتقد باشد و هم راه‌حل‌های واقعی و اجرایی برای رسیدن به آنها داشته باشد یا بیابد. 
یک نفر هر چقدر هم خوب باشد، برای اعمال نظرات خود نیازمند تیمی همدل لااقل در حلقه اول خود خواهد بود. بدون حلقه اول همدل و دغدغه‌مند که توانایی شنیدن مسائل مردم را بیش و پیش از همه چیز داشته باشند، مدیریت سخت‌ترین و نشدنی‌ترین کار دنیاست. 
به انتخاب‌مان دقت کنیم و با افرادی که ما را امین می‌دانند مباحثه کنیم تا بهترین فرد را برگزینیم.

یادداشت یادداشت‌ها

دیگر آوردگاه فکری در انتخابات نداریم!

هویت گمشده این روزهای ایران عزیزمان است. بیش از یک قرن است که میان ایرانی، اسلامی و غربی بودن یا شدن مباحثه می‌شود و البته جامعه، منتظر نتیجه مباحثات نیست و پیش می‌رود.

در دهه‌های اخیر، مسئله هویت به دلیل جهش مصرف محتوای سطحی، جدی‌‌تر شده است و متأسفانه زبان گفتگو و شناخت طرفینی از طرف‌های مختلف کمتر وجود دارد. گروه‌های مرجع تغییر کرده‌اند و در حال گذار در همه این موارد هستیم.

شاید یکی از مواردی که نسل ما و قبل از ما در میان همه این تحولات تجربه کرد، نبردهای فکری بین کسانی بود که حتی اگر در ادبیات آکادمیک گروه مرجع نبودند، ولی نماینده یکی از گروه‌های مرجع به صورت تمام قد در برهه‌ای از زمان بودند.

انتخابات ریاست جمهوری یکی از این آوردگاه‌ها بود. وقتی کسی کاندیدای ریاست جمهوری می‌شد، حداقل در دو طرف اصلی، هوادارانی داشت که حاضر بودند برای ترویج تفکرشان، وقت و انرژی و جان و آبرو بگذارند. یکی از دلایلش این بود که آن کاندیدا برای رسیدن به قدرت، خودش، فکرش و اعتقاداتش را مخفی یا بزک نمی‌کرد.

یادم هست سال ۸۴، دو طرف اصلی اختلاف که هاشمی رفسنجانی و احمدی نژاد بودند، اختلاف جدی مبنایی برای اداره کشور داشتند. البته که همیشه در حاشیه، کاندیداهای دیگری بودند که نمی‌دانستند که هستند؛ در جایی دم از ارزش‌های انقلاب می‌زدند و در جای دیگر، ستادشان تابلوهای تبلیغاتی بزرگ با چشم رنگی از آنها منتشر می‌کرد. یا از کلیدواژه دولت مدرن استفاده می‌کردند و دم از امید می‌زدند و مطمئن نبودند عصر امام خمینی (ره) ادامه دارد.

اما روایت‌های اصلی که در حال مبارزه با هم بودند، همان چیزی بود که شهید بهشتی در ابتدای انقلاب خطاب به امام خمینی (ره) نوشته بودند که «دوگانگی موجود میان مدیران کشور بیش از آن که جنبه شخصی داشته باشد، به اختلاف دو بینش مربوط می‏شود. یک بینش معتقد و ملتزم به فقاهت و اجتهاد، اجتهادی که در عین زنده بودن و پویا بودن، باید سخت ملتزم به وحی و تعهد در برابر کتاب و سنت باشد، بینش دیگر در پی اندیشه‏‌ها و برداشت‌‏های بینابین، که نه به‌کلی از وحی بریده است و نه آن‏چنان که باید و شاید در برابر آن متعهد و پای‏بند، و گفته‌‏ها و نوشته‌‏ها و کرده‌‏ها بر این موضوع بینابین گواه.»

متأسفانه چند دوره‌ای است که چنین آوردگاهی را به دلایل مختلف مشاهده نمی‌کنیم. آوردگاهی که باعث رشد فکری و سیاسی مردم می‌شد و شفافیت ناشی از آن، به ادامه مسیر کمک می‌کرد. یا رقیب قدرتمندی برای رقابت وجود ندارد و یا دال مرکزی گفتمانی برای یکی از طرفین مبهم است.

به نظرم نیاز است برای آینده فکری کنیم که افرادی که کاندیدای ریاست جمهوری می‌شوند، هر کدامشان واقعا صلاحیت و برازندگی ریاست جمهوری را داشته باشند و با وجود سلیقه‌ها و اختلاف‌نظر‌ها اما ذیل خیمه‌گاه قانون اساسی با هم مبارزه کنند تا شاهد پیشرفت بیشتری باشیم. انتخابات به این شکل، با احساس تکلیف مردم انقلابی ممکن است پرشور شود اما آیا سیاسیون و مدیران باید از این تعهد مردم سوءاستفاده کنند و خود را رشد ندهند؟

 

یادداشت یادداشت‌ها

شفافیت کاندیداها

ای کاش این روزها، در اتاق کار همه کسانی که قصد نامزد شدن در انتخابات ریاست جمهوری دارند، یک دوربین پخش زنده نصب می‌شد تا مردم از نزدیک در جریان رفت و آمد و توافقات مختلف آنها با سایرین قرار می‌گرفتند.

یادداشت یادداشت‌ها

پیروزی انقلاب؟

شاید یکی از شیرین‌ترین انواع مطالعه، مطالعه در مورد تاریخ است. تاریخ علاوه بر اینکه مانند داستان، فراز و نشیب و تعلیق دارد، آموزنده هم هست. با مطالعه تاریخ هر چند ممکن است تلخی‌های زیادی را تجربه کنیم اما لااقل می‌دانیم شکست‌هایی که خورده‌ایم را نباید تکرار کنیم تا آن تلخی‌ها دوباره نیاید.

اگر تاریخ بخوانیم، می‌دانیم که حتی پس از انقلاب مشروطه، امثال وثوق‌الدوله می‌توانند قرارداد ۱۹۱۹ را با دولت بریتانیا امضا کنند و اگر نباشند امثال شهید مدرس که این قرارداد را زیر پا بگذارند، تحت قیمومیت دولت بریتانیا می‌ماندیم.

اگر تاریخ بخوانیم، می‌دانیم وقوع انقلاب یک امر یکباره نیست که اگر یکباره باشد و مصون از خطا و انحراف و زوال، دیگر پس از انقلاب مشروطه نیازی به انقلاب اسلامی نبود.

همیشه باید فکر کنیم که مردم ایران چرا انقلاب کردند؟ آیا واقعا تحت تأثیر جو قرار گرفتند؟ آیا یک ملت، تحت تأثیر جو می‌تواند سالها اسیر و شهید بدهد تا به پیروزی برسد؟

اگر مردم شعار «آزادی» می‌دادند یعنی از «استبداد» خسته شده بودند و اگر شعار «استقلال» می‌دادند یعنی از «وابستگی» بیزار بودند و اگر «جمهوری اسلامی» یکی از ارکان شعارشان بود، یعنی نمی‌خواستند یک نفر به عنوان شاه مطابق میل شخصی خود برای آنها تصمیم بگیرد.

انقلاب بر رژیم شاهنشاهی پیروز شد و به قدرت رسید ولی آیا کار تمام شد؟ این تازه بامداد پیروزی است، و اگر فکر کنیم انقلاب در سال ۵۷ پیروز شد و کار تمام شد و باید همه چیز خوب و عالی و درجه یک بشود، ضربه‌های شکننده خواهیم خورد.

تداوم انقلاب تا بی‌نهایت است. اگر دچار بیماری خطرناک روزمرگی شدیم، آن‌وقت حتما همه چیز را به راحتی از دست خواهیم داد. باید بیدار باشیم، باید هر کس به سهم خود تلاش کند تا از این آرمان‌هایی که ملت پای آن ایستاد، محافظت کند؛ حال چه مقابل دشمن خارجی در حفظ استقلال باشد و چه در مقابل سودجویان طاغوت‌مسلکی که آزادی مردم را نشانه گرفته‌اند و چه مقابل دشمن درونی خودمان که هر روز عقل و قلبمان را با شبهه و تردید تهدید می‌کند.

انحرافات عملکردی انقلاب‌مان را ببینیم و درمانش کنیم، همانطور که درستی‌های رویکردی انقلاب‌مان را می‌بینیم و به آن افتخار می‌کنیم.

سالروز پیروزی انقلاب‌مان مبارک.