در یادداشتهای قبلی پس از ضرورت توسعه نشر دیجیتال، در مورد چالشهای قانونی و سپس چالشهای اقتصادی سخن رانده شد. در این یادداشت چالشهای فرهنگی – اجتماعی در توسعه نشر الکترونیک مورد نظر است که به صورت مختصر و مفید بیان میشود:
- ارزش نبودن مطالعه در میان مردم
مطالعه در میان مردم «ارزش» نیست. در محیط خانواده، دوستان، مشاغل و سایر شبکههای انسانی، مطالعه کتاب به ارزش تبدیل نشده است. ثروت، ارتباطات و قدرت در جامعه ما ارزش بیشتری دارند و در جایی که مرتبط با کسب دانش است، مدرک به جای کتابخوانی اولویت بیشتری دارد! در مراودات روزانه مردم، عدم مشاهده یک برنامه تلویزیونی یا نداشتن حساب کاربری در یکی از شبکههای اجتماعی شاید یک ضعف بزرگ به حساب بیاید و مردم تحت تأثیر «اثر شبکهای» مجبور به دیدن آن برنامه تلویزیونی و یا ایجاد حساب کاربری در آن شبکه اجتماعی بشوند، اما این وضعیت در مورد مطالعه کتاب رخ نمیدهد.
- وضعیت سواد رسانهای مردم
وضعیت سواد رسانهای مردم در ایران مطلوب نیست. آخرین آمار رسمی، حکایت از نمره ۱۲ از ۱۰۰ سواد رسانهای مردم دارد. یکی از اثرات مهم پایین بودن سطح سواد رسانهای، عدم مدیریت مصرف رسانهای است. مردم بر مصرف رسانهای خود مدیریت ندارند و به دلیل استفاده بیشتر از رسانههای سطحی، ذائقه آنان روز به روز تحلیل میرود. به همین دلیل است که از مردم میشنویم که برای مطالعه کتاب «فرصت کافی» ندارند اما همین افراد برای گشتوگذار در شبکههای اجتماعی و یا پیامرسانهای موبایلی فرصت دارند. البته که رسانهها هم در این زمینه کمکاری کردهاند و فرصتهای نشر الکترونیک برای عموم مردم به اندازه کافی تبیین نشده است.
- فرهنگ شفاهی و نبود عادت مطالعه مردم
یکی دیگر از چالشها که شاید بیش از سایر چالشها در رسانهها و میان نخبگان گفته میشود، فرهنگ شفاهی مردم است که عادت به مطالعه در میان عموم را ایجاد نکرده است. قول مشهور انتقال مردم ایران از کهکشان شفاهی به کهکشان رادیو و تلویزیون که دکتر محسنیان راد ارائه کرده است، مورد تأیید اکثر کارشناسان است. شرط لازم کتابخوانی، با سواد بودن است، حال آنکه تا همین چند دهه قبل، بیش از نیمی از مردم ایران بیسواد بودهاند و به همین دلیل انس با کتابخوانی بیش از آنکه یک فرهنگ همگانی باشد، یک فرهنگ نخبگانی و طبقه روشنفکری تعریف میشود.
- متکثر شدن سبک زندگی
به وجود آمدن طبقات جدید اجتماعی، که البته به اعتقاد کارشناسان منشأ اقتصادی دارد اما نتیجه فرهنگی و اجتماعی بروز داده است، باعث به وجود آمدن دغدغه، نیاز و ذائقه جدید در میان مخاطبان شده است. صنعت نشر و به ویژه نشر الکترونیک نباید به این تغییرات بیتوجه باشد.
طی سالهای گذشته طبقه متوسط شهری، با نوسانات مختلفی مواجه بوده است. تقریبا در طول دهه هشتاد، با توجه به بالا رفتن قدرت خرید مردم، طبقه متوسط از نظر اقتصادی در جامعه رشد پیدا کرد اما از نظر فرهنگی، فرهنگسازی لازم برای چگونگی هزینهکرد صحیح برای رشد جامعه انجام نشده بود. در طول دهه نود، قدرت خرید مردم کاهش پیدا کرد و بخشی از طبقه متوسط، مجددا به طبقه فرودستان کوچ کردند اما با مصرف رسانهای متفاوت! با توجه به اثرات رسانههای نوین به ویژه بر نوجوانان و جوانان، در حال حاضر افرادی در کشور مشاهده میکنیم که از نظر اقتصادی، طبقه متوسط شهری نیستند اما از نظر فرهنگی – اجتماعی در این گروه دسته بندی میشوند، در حالی که از این نظر هم فرهنگسازی لازم انجام نشده است.
سلایق گوناگون و البته سطحی این دسته از افراد که در سند داخلی شورای عالی انقلاب فرهنگی به «همهچیزخواری فرهنگی» تعبیر شده است، نیاز به برنامه ریزی جدی دارد. در سالهای اخیر با درصد قابل توجهی از طبقه متوسط شهری مواجهیم که هم موسیقی سنتی گوش میدهد و هم پاپ و هم رپ و راک؛ آن هم درست در یک روز و در یک شرایط از نظر روحی. این اتفاق با درجه پایینتری از حساسیت در مورد کتاب هم در حال وقوع است. نیازهای این طبقه سطحی شده است و بسیار متنوع و متغیر.
- پیر شدن جمعیت
پیر شدن جمعیت یک آفت برای هر جامعه است. پیر شدن جمعیت یعنی کاهش خلاقیت و اهمیت خلاقیت در صنایع خلاق نیاز به بازگویی ندارد. البته در نشر الکترونیک ایران با توجه به نوپا بودن صنعت و جوان بودن جمعیت کشور در حال حاضر، خطر پیر شدن جمعیت خیلی به چشم نیاید اما در میان مدت تعداد مخاطبان بالفعل این صنعت رو به کاهش خواهد بود. در خط مشیگذاری توسعه صنعت کتاب الکترونیک نباید از این مؤلفه غفلت کرد.
در #نشر_الکترونیک دو نوع مخاطب داریم: اول- کسانی که زود با فضای جدید وفق پیدا میکنند و منطبق میشوند. این دسته به جنبههای #اجتماعی #مطالعه و خواندن علاقهمند است و به دنبال تعامل با محتوای #کتاب است. دوم- کسانی که صرفا #مهاجر حساب میشوند و به جای #چاپ، دنبال پیکسلها در فضای #دیجیتال هستند. به نظرتان تا وقتی که #ناشران خودشان صرفا مهاجر هستند، آیا میتوان منتظر توسعه نشر الکترونیک باشیم؟
امروز یکی از ثمرات عزاداریهامون باید مقابله با #صهیونیستها باشه. هر کسی وظیفه خودش رو پیدا کنه و #اقدام کنه. ما مقابل جنایات #غزه سکوت نمیکنیم #عزاداری #امام_حسین #امام_خمینی: اگر بفهمند و بفهمانند این عزاداریها برای چه هست، ما را ملت #گریه نمیگن، ما را ملت #حماسه مینامند. اگر تمام قدرتمندان جمع شوند، نمیتوانند یک #پانزده_خرداد ایجاد کنند. قدرت تحت لوای او (امام حسین علیه السلام) است که همه مجتمع هستند.
نگارنده از یادداشت دوم قصد دارد چالشهای مهم توسعه نشر الکترونیک را بیان کند. در یادداشت قبلی، چالشهای سیاستی و قانونی بررسی شد و در این یادداشت، چالشهای اقتصادی به صورت خلاصه و مفید مورد نظر است. مواردی که بیان میشود در مورد عموم ناشران است و طبیعتا همیشه استثناهایی وجود دارد.
- اقتصاد دولتی
دولتی بودن اقتصاد یکی از چالشهای اساسی صنعت نشر و به تبع آن نشر الکترونیک است. دولتی بودن منجر به نگاه هزینهمحور به جای نگاه درآمدمحور میشود. دولتی بودن اقتصاد در کشور ما، به معنی وابسته بودن به نفت هم تفسیر میشود. وقتی وابستگی به نفت در صنایع به ویژه صنایع فرهنگی رقم بخورد، به احتمال زیاد مردم از محوریت خارج میشوند و نیاز، توان و تمایل به خرید مصرف کننده اصلی، «نقطه اتکا» قرار نمیگیرد.
در صنعت کتاب، وابسته به نفت بودن باعث میشود که ناشران دولتی با اینکه امکانات زیادی را مصروف میدارند اما وضعیت خوبی در بازار نداشته باشند. البته این در مورد همه ناشران دولتی صدق نمیکند و استثناهایی مشاهده میشود.
یکی دیگر از معایب اقتصاد دولتی و اداره دولتی نشرها، عمر کوتاه مدیریت در نشرهای دولتی است. عرصه محتوای عمیق، عرصهای است که برای اثربخشی نیازمند مدت زمان تقریبا طولانی هستیم و در همه جای دنیا دیده میشود که عموما نشرهای موفق، دوره مدیریتی طولانیمدتی را تجربه میکنند.
مسائل مرتبط با شرایط تورمی
در یک دهه گذشته نرخ تورم بالا در سالهای متمادی و البته رکود تورمی در میانه دهه نود را شاهد بودیم. این شرایط باعث شده که صنایع فرهنگی، روزهای خوبی را تجربه نکنند. از طرفی ناشران دولتی به دلیل کاهش بودجه و سیاستهای انقباضی، اوضاع خوبی را تجربه نکردهاند و از سوی دیگر ناشران خصوصی به دلیل پایین آمدن قدرت خرید مردم نتوانستند رشد قابل توجهی پیدا کنند؛ زیرا در شرایط بد اقتصادی کشور، کتاب از اولویت سبد مصرفی عموم مردم خیلی زود حذف میشود و نیازهای دیگر مورد توجه مردم قرار میگیرد.
در این شرایط شاید بتوان گفت کتاب الکترونیک به دلیل قیمت ارزانتر میتواند مورد اقبال مردم واقع شود و سرعت رشد بیشتری را تجربه کند اما به شرط آنکه زیرساختهای لازم وجود داشته باشد و ترویج کافی انجام شود. یکی از مشکلات در این راه، آشنا نبودن خود ناشران – چه خصوصی و چه دولتی – با کتاب الکترونیک است. ناشران قدیمیتر عموما به دلیل اینکه شناخت کافی از کتاب الکترونیک ندارند، تغییر را به راحتی نمیپذیرند و ناشران جدید هم به دلیل شرایط بد اقتصادی و عدم آشنایی مردم با این حوزه، ریسک کار کردن در این عرصه را نمیپذیرند.
- شرایط تحریم و نوسانات ارز
شرایط تحریم، یکی از دلایل نوسانات ارز هستند. در طی یک دهه گذشته با همه تلاشی که دولتها برای کنترل قیمت کاغذ و پخش کتاب کردند، قیمت کتاب رشد ده برابری را تجربه کرده است. شاید اگر در دهههای قبل تولید کاغذ در داخل کشور جدیتر گرفته میشد، شاهد این شرایط اسفبار نبودیم. گرانی کتاب یکی از دلایل جدی مردم برای کم کردن خریدها است که منجر به کاهش شمارگان کتابها توسط ناشران شده است.
این مهم میتواند برای صنعت نشر الکترونیک، فرصتی برای رشد تلقی شود اما سایر مؤلفههای برای توسعه این صنعت هم باید همزمان رشد کنند.
از سوی دیگر شرایط تحریم باعث میشود، همان تلاشهای محدود برای فروش حق امتیاز کتب فارسی به ناشران خارجی و درآمد ارزی هم ابتر شود و بسیاری از ناشران خارجی حاضر به همکاری نباشند. در این شرایط باید دولت و سازمانهایی که مأموریت بین المللی در داخل کشور دارند از آثار ممتاز فارسی برای ارائه در دنیا و دور زدن تحریمها حمایت کنند که کمتر چنین اتفاقی را شاهد بودهایم. این مهم به ویژه برای کتب الکترونیک میتواند انجام شود که قابلیت انتشار و توزیع آسانتری دارند.
- فقدان سرمایهگذاری مناسب: به دلیل ریسک زیاد و سود کم
به همه دلایل پیش گفته، سود در صنعت نشر کشور کم و ریسک در آن زیاد است. به همین دلیل سرمایه گذاری مناسبی هم در این بخش انجام نمیشود. دولت باید بتواند با ارائه تسهیلات لازم، سرمایه گذاری در این بخش را ترویج نماید. در نشر الکترونیک به دلیل متأخر بودن آن، نیاز به این سرمایهگذاری به صورت جدیتر احساس میشود اما مدیران بخش دولتی به دلیل اینکه صنایع سخت را نسبت به صنایع نرم ارحج میدانند، کمتر در این عرصه ورود میکنند. طبیعتا مدیران و سرمایهگذاران بخش خصوصی هم به دلیل سود کم و ریسک زیاد کمتر حاضر میشوند سرمایه قابل توجهی وارد این عرصه کنند. به جرأت میتوان گفت یک سرمایهگذاری چند ده میلیاردی در صنعت نشر الکترونیک میتواند از آسیبهای چند صد میلیاردی در آینده میانمدت از نظر اجتماعی و فرهنگی پیشگیری کند.