هر از چند گاهی نیاز است که انسان سوزنی به خود بزند. نه بخاطر جوالدوزهایی که به مردم زده و عیبجوییهایی که با افتخار انجام داده، بلکه بخاطر اینکه بادهای این بالن بیمغز را خالی کند و قدری بنشیند و فکر کند که از فراز کدام شهرها عبور کرده و به کدامین «قله» یا «دره» نشسته است!
من که حتی برای تفاخر و به ریا «خودسازی» میکنم! بیچارگی آنجاست که هر چه بیشتر خودم را باد کرده باشم و بالاتر تصور کرده باشم با سرعت بیشتری سقوط میکنم و...
سنگ بزرگ نشانه نزدن است! واقعا؟ نمیدانم درست است یا نه، اما به هر حال نیاز است نشانهای باشد. اگر هدفی نباشد که پرتابی نیست، حرکتی نیست. حتی اگر پرنده مردنی باشد و پرواز را بخواهیم به خاطر بسپاریم، باید بدانیم به کدام سو میخواهیم پرواز کنیم. اینکه گفتهاند «ما مأمور به انجام وظیفهایم، نه نتیجه» معنیاش این نیست که هدفی نداشته باشیم. هدف مشخص است، به سوی آن حرکت میکنیم و از همه عقل و عشق یاری میطلبیم و با همه ایمان و توان تلاش میکنیم اما اگر باز هم به نتیجه نرسیدیم، از خودمان راضی هستیم.
چند زمانی است که غافلم از حساب و کتاب خود. روزمرگی به بهانه سرشلوغی این روزها گویا مد شده است. دقت کردهاید؟ همه هم سرشان شلوغ است. دانشجو و شاغل و خانهدار و مدیر و رییس جمهور نمیشناسد. هیچکس وقت اضافهای ندارد. انگار «زمان» بیبرکت شده است. اما نه. قسم به همین «زمان» که انسان در خسر و زیان است مگر...
باید زودتر هدفهای قابل دستیابی و قابل سنجش انتخاب کنم. باید برنامه ریزی کنم و اقدام کنم و باید ارزیابی کنم. دیگر خسران کافی است به حول و قوه الهی.
زمانهایی در زندگی است که یک لحظه سرنوشتساز میتواند آینده یک فرد تا پایان عمرش را تغییر دهد. مثلا کسی تصمیم مناسبی در مورد ازدواجش میگیرد و از همراهی یک همسر سازگار و همدل بهره میبرد یا برعکس آن کسی که یک تصادف میکند و خدای نکرده سالها با یک نقص عضو سپری میکند.
این قانون زندگی در این دنیاست که اگر مراقب نباشی یا دیگران مراقب نباشند، ممکن است در «یک لحظه» تصادفی رخ دهد و «یک عمر» مصیبت کشیده شود.
یکی دیگر از قوانین هم همین شبهای قدر است. در شب قدر میتوانی راه هزار ماهه را بپیمایی. هزار ماه یعنی حدود ۸۰ سال. چرا؟ آیا عدل خدا زیر سوال میرود؟ آیا کسی که مثلا ۳۰ سال گناه کرده، با عمل یک شب ۸۰ سال جلو میرود و بخشیده میشود؟ آنوقت کسی که ۳۰ سال گناه نکرده اما از شب قدر استفاده نمیکند، از او عقب میماند؟
خدا خواسته مرحمتی کند به همه بندگانش. به قول قدما «بار عام» داده است و هیچ خط کشیای نکرده است. گفته است همه بیایید که مشمول رحمت من شوید. میخواهم به دلیل سالروز رحمت دیگر خودم یعنی نزول قرآن بر قلب بهترین بنده خودم، به همه پاداش بدهم. میخواهم هر حقی از من ضایع کردهاید را ببخشم؛ البته حق سایر بندگانم را نه. حق الناس را باید بروید و طلب عفو کنید. اما به همه هم توصیه میکنم که از حقی که گردن هم دارید بگذرید، با جریمه یا بیجریمه.
حال در این «بار عام» عدالت زیر سوال نمیرود؛ رحمت خودنمایی میکند. این فرصت برای همه است نه گروهی خاص. آن هم نه فرصتی که نعوذبالله بخواهیم خدا را استهزا کنیم و هر سال گناه کنیم و شب قدر بیایم و به اندازه ۸۰ سال جبران کنیم. آنجا هم خدا میگوید از دلتان آگاهم. میدانم کدام غفلت است و کدام عمد و استهزا.
بیایید همه از این فرصت استفاده کنیم و قدر را قدر بدانیم.
دا اثر سیده اعظم حسینی توسط انتشارات سوره مهر در ۸۱۲ صفحه و در سال ۱۳۸۷ منتشر شد. این کتاب تا مهر سال ۱۳۹۶ به چاپ ۱۵۶ رسید.
دا که به زبان کردی معنی «مادر» میدهد، روایت یک دختر از اوضاع و احوال خانواده و زندگیشان در دهه ۵۰ و ۶۰ شمسی است. دختری که در زمان شروع جنگ ایران و عراق ۱۷ سال بیشتر نداشت. دختری که اصالتا جزو قومیت کرد محسوب میشود اما در بصره عراق بزرگ شد و به زبان عربی مسلط بود و پس از اخراج ایرانیان از عراق در زمان صدام و پیش از انقلاب، به ایران برمیگردند و پس از آن در خرمشهر ساکن میشوند.
پس از حمله عراق به ایران که تمرکز اصلی کتاب هم بر آن است، چگونگی دفاع مردم و نحوه مواجهه مردم با این حمله، چگونگی عملکرد مسئولین دولت وقت و همچنین مقاومت مردم و انقلابیون با جزییات تشریح میشود. سیده زهرا حسینی در ۱۷ سالگی با احساس تکلیف در روزهای نخست جنگ به جنت آباد (قبرستان خرمشهر) میرود و به غسالی و دفن شهدا مشغول میشود و پدر و برادر خود را نیز خویش دفن میکند و سپس به عنوان امدادگر در جنگ مشغول میشود.
سراسر کتاب پر است از این حس که جنگ چقدر تلخ و سخت است و البته اینکه اگر مقابل دشمن مقاومت نکنیم چقدر تلختر و سختتر است.
چگونگی سقوط خرمشهر تقریبا در کتاب تشریح شده است و راوی جزو اولین کسانی بوده است که پس از آزادسازی خرمشهر نیز قدم در این شهر گذاشته است و با شهری تقریبا با خاک یکسان شده مواجه شده است.
رهبر معظم انقلاب در مورد این کتاب نوشتهاند:
کتاب «دا» که حقاً و انصافاً کتاب بسیار خوب و قابل طرح در سطح جهانی است، مربوط به بخش کوچکی از وقایع جنگ تحمیلی است و این نشان میدهد که هشت سال دفاع مقدس دارای ظرفیت تولید هزاران کتاب به منظور انتقال فرهنگ و ارزشهای اسلامی و انقلابی به جامعه و جهان است ... این کتاب در گستره کشور هنوز شناخته نشده است؛ در حالی که چند صد هزار تا حالا چاپ کردید. اگر «دا» شناخته شود، میلیون ها نسخه از این کتاب فروش خواهد رفت و میلیون ها نفر از محتوای این کتاب بهره خواهند برد... شما هزار کتاب «دا» میتوانید تولید کنید. «دا» یک رگه ارزشمند است که در معدن پیدا کردید، این راه را ادامه دهید.
نسخه کاغذی این کتاب را میتوانید از اینجا به قیمت ۳۵ هزار تومان خریداری نمایید. نسخه الکترونیک این کتاب را نیز میتوانید از طاقچه به قیمت ۸ هزار تومان دریافت نمایید. همچنین نظرات کاربران گودریدز راجع به این کتاب را میتوانید از اینجا مطالعه نمایید.
---------------------
پ.ن: این کتاب را همین چند روز پیش به اتمام رساندم و امروز که سالروز آزادسازی خرمشهر است به نظرم آمد تنبلی نکنم و خواندن آن را پیشنهاد کنم.
دیروز خیلی اتفاقی هوس خواندن کتاب «عقل سرخ» سهروردی به سرم زد. دو سالی بود که در لیست کتابهایی که قصد خواندنشان را داشتم بود، اما توفیق خواندنش نبود.
هنوز یک لیست ۱۱۱ تایی از کتابهایی که در لیست انتظار هستند، دارم. اینجا کلیک کنید تا این لیست را ببینید. امید است که زودتر آنها را هم تعیین تکلیف کنم.
در توصیف این کتاب در گودریدز نوشتم:
تعداد صفحات محدود است ولی دریایی از معارف در آن نهفته. چقدر جای بسط و تشریح داره. حتی به نظرم میشه چندین رمان ازش نوشت.
این پست را در وبلاگم نوشتم تا در ادامه فعالیت خودم در نشر یادم باشد که در فرهنگ اسلامی ایرانیمان کتبی داریم که میتواند مبدأ و منشأ بسیاری از ایدههای نو در ادبیاتمان شود.
چقدر کم گفتهایم در رمانها و داستانهای خودمان از کوه قاف، از گوهر شب افروز، از تیغ بلارک و یا از چشمه زندگانی. چقدر خوب میتوان حتی رستم و اسفندیار و زال و سیمرغ را پیوند زد به مفاهیم عرفانیمان. چقدر گنجینه داریم که قدرش را نمیدانیم.
پیشنهاد میکنم این کتاب کوتاه اما غنی را بخوانید.
شخصیت و قیام زید بن علی اثر ابوفاضل رضوی اردکانی توسط مرکز انتشارات علمی و فرهنگی در ۶۱۶ صفحه و در سال ۱۳۶۱ منتشر شده است. موضوع کتاب در مورد زید (پسر امام سجاد علیه السلام) است که در دوره امام صادق علیه السلام و با اجازه تلویحی از ایشان دست به قیام علیه بنی امیه و ظلمهای آنان زد. قیامی که باز هم با اینکه ۱۵ هزار نفر فقط از کوفه به آن پیوسته بودند باز هم با خیانت و سهل انگاری کوفیان به شکست منجر شد اما زمینه ساز قیام مردم خراسان شد و این قیامهای پی در پی موجب براندازی رژیم بنی امیه شد.
فصول این کتاب عبارتند از:
فصل اول: ویژگیهای شخصی
فصل دوم: تولد
فصل سوم: پیشگوئیهای پیشوایان درباره زید
فصل چهارم: فضائل زید (ع)
فصل پنجم: زمینه انقلاب
فصل ششم: فلسفه قیام
فصل هفتم: مقدمات قیام
فصل هشتم: قیام و شهادت زید
فصل نهم: پس از شهادت
فصل دهم: تأثیر امام صادق در شهادت زید
فصل یازدهم: شعرایی در عزای زید شعر سرودهاند
فصل دوازدهم: علل شکست قیام
فصل سیزدهم: نتایج قیام زید (ع ) مدعی امامت نبود
فصل چهاردهم: بررسی و رد روایات قدح و نکوهش
فصل پانزدهم: زید از دیدگاه علمای اسلام
فصل شانزدهم: فرزندان زید
فصل هفدهم: زید و زیدیه
فصل هجدهم: فهرستی از کتب زیدیه
نسخه کاغذی این کتاب را میتوانید از اینجا خریداری نمایید. نسخه الکترونیک این کتاب را نیز میتوانید از اینجا به صورت رایگان دریافت نمایید. همچنین نظرات کاربران گودریدز راجع به این کتاب را میتوانید از اینجا مطالعه نمایید.
----------------
پ.ن: این کتاب را در سال ۱۳۷۷ مطالعه کرده بودم. در آن زمان هنوز وبلاگی وجود نداشت تا به تاریخ مطالعه کتاب این پست را طبق این وعده منتشر کنم.