دوشنبه چهارم بهمن در میزگرد بررسی نشر الکترونیک آثار ادبی به همراه آقای کاردر و آقای گلباف شرکت کردم.
مشروح میزگرد را میتوانید در خبرگزاری کتاب بخوانید:
محورهای عرایض بنده:
- به نظرم نیاز داریم بیشتر به «آینده» فکر کنیم و آینده را بسازیم.
- نباید فرصت فضای مجازی برای تبدیل شدن همه مردم به مصرف کنندگان محتوای عمیق را از دست بدهیم. مخاطبان ما فقط ۵۰۰ هزار نفر کتابخوان حرفهای نیستند و همه مردم باید محتوای عمیق مصرف کنند.
- در فضای مجازی نیازسنجی محتوایی با استفاده از کلاندادهها راحتتر اتفاق میافتد. ترویج و توزیع محتوای عمیق، آسانتر و ارزانتر از حوزه فیزیکی است و ...
- نیازی به آگاه سازی مردم از مزایای نشر الکترونیک داریم.
- نیاز به اصلاح قوانین داریم. چه در حوزه حمایت از آثار الکترونیک؛ چه در تعیین تکلیف قوانین مالکیت مادی و معنوی آثار و پیوستن به کنوانسیونهای جهانی یا ایجاد کنوانسیون جدیدی در دنیا؛ و چه در ممیزی کتاب.
- مشارکت مردم در تولید، توزیع و نظارت محتوایی میتواند رونق به اوضاع نشر بدهد.
- در آیندهای که باید به آن فکر کنیم، نقش #زبان_فارسی و گسترش آن را باید جدی بگیریم. در گام دوم انقلاب، نباید از فعالیتهای بین المللی غافل شویم و باید بدانیم در حوزه بین الملل چه کاری میتوانیم برای زبان فارسی انجام دهیم.
لینک گزارش تصویری میزگرد هم اینجا ببینید.
* این گفتگو در خبرگزاری کتاب منتشر شده است.
بهگزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، قاسم صفایینژاد، مدیر انتشارات صاد در ارزیابی خود از برگزاری دومین دوره نمایشگاه مجازی کتاب تهران گفت: طبیعی است که فرصتهای فضای مجازی به نسبت تهدیدهای آن بسیار بیشتر است. یک دلیل فراگیر شدن سریع آن همین ایجاد فرصتهای جدید است. گرچه نباید از تهدیدها غافل شد و حتما آنها را جدی گرفت، اما حتما باید فرصتها را هم مغتنم شمرد. یک فرصت، همین برگزاری نمایشگاه کتاب به صورت مجازی است که در شرایط همهگیری بیماری کرونا، میتواند کمک کند مردم امکان خرید بهتری پیدا کنند.
به گفته او برخی از نقصهای برگزاری نمایشگاهی که به شکل مجازی برگزار میشود، باید اصلاح شوند. مدیر انتشارات صاد افزود: اول از همه اینکه یکی از مواهب برگزاری نمایشگاه -چه به صورت عمومی و چه به صورت تخصصی- امکان گفتوگوی افراد با یکدیگر است؛ زیرا این نمایشگاه امکان گفتوگوی ناشران با یکدیگر، گفتوگوی مردم با ناشران، گفتوگوی ناشران و نویسندگان و سایر ارکان صنعت نشر با هم را فراهم میکند. در نمایشگاه مجازی این امکان نزدیک به صفر است و باید حتما برای آن چارهای اندیشید و در سالهای بعد آن را اجرا کرد.
لزوم درگیرکردن سایر صنایع در برگزاری نمایشگاه مجازی کتاب
صفایینژاد با تاکید بر لزوم تبلیغات گسترده برای برگزاری نمایشگاه مجازی کتاب، ادامه داد: در مرحله دوم باید به تبلیغات برای نمایشگاه مجازی توجه شود. برای این کار نیازمند همت بیشتری در این حوزه هستیم و همه رسانهها باید توجه ویژهای به این رویداد داشتهباشند. به نظر میرسد با توجه به اینکه برخی از نهادهای درگیر نمایشگاه کتاب در نمایشگاه مجازی کمرنگتر فعالیت میکنند، نیازمند تبلیغات بیشتر هستیم. مثلا در نمایشگاههای حضوری، دانشگاهها با ارائه بن تخفیف نقش ویژهای در ایجاد حس و حال و فضای کتاب را داشتند، اما در این دورهها، فقط یک فراخوان از دانشگاهها بدون ایجاد آن فضا کمی، کار را کمجلوه میکند.
به گفته او زیرساختهای برگزاری این نمایشگاه باید به صورت کامل انجام شدهباشد تا مانند دوره پیشین مخاطبهای نمایشگاه مجازی کتاب با مشکلاتی در مواجهه با دریافت خریدهای خود مواجه نشوند.
صفایینژاد با اشاره به لزوم درگیرکردن سایر صنایع مرتبط با برگزارکنندگان نمایشگاه مجازی کتاب، بیان کرد: در نمایشگاه حضوری کتاب شاهد بودیم که مثلا برندهای اغذیه فروشی یا حتی حمل و نقل، سود خوبی از این رویداد میبردند یا حتی فضای تبلیغاتی داخل نمایشگاه، برای خیلی از صنایع جذاب بود، زیرا به هر حال تعداد شرکت کنندگان در آن جدی بود؛ اما در فضای نمایشگاه مجازی این موارد دیده نمیشود. اتفاقا فرصت در اینجا برای صنایع مرتبط بیشتر است. مثلا میتوانیم سایر صنایع خلاق و فرهنگی را درگیر نمایشگاه کتاب کنیم؛ حالا چه برای تبلیغات، چه برای اینکه آنها هم بتوانند محصول فرهنگی خود را در چارچوب مثلا نشر دیجیتال به مخاطب عرضه کنند.
لزوم توجه بیشتر به کتابهای الکترونیک در نمایشگاه مجازی
صفایینژاد با اعلام اینکه در این دوره از نمایشگاه مجازی کتاب نمیتواند کتابهای الکترونیک خود را در دسترس مخاطب قرار دهد، ادامه داد: حتی ندیدهام که پلتفرمهای بزرگ کتاب الکترونیک کشور در این نمایشگاه سهمی بیش از این داشتهباشند که در صفحه خودشان، تبلیغ ویژه نمایشگاه کنند. نمیدانم بن کتاب مخصوص کتب الکترونیک در نظر گرفته شدهاست یا خیر، اما اگر هم باشد اطلاعرسانی مناسبی در این قضیه انجام نشدهاست.
به گفته این ناشر، با توجه به اینکه صنعت نشر الکترونیک در دنیا، سریعترین خرده بازار صنعت نشر است، انتظار میرود مسئولین امر این عرصه را جدی بگیرند. متأسفانه چه در حوزه سیاستگذاری، چه در حوزه قانونگذاری و چه در حوزه حمایت که وظیفه دولت برای توسعه کتاب الکترونیک در کشور است، مشکلات جدی داریم. امیدواریم در دولت جدید و تیم جدید وزارت فرهنگ و ارشاد و البته اعضای جدید شورای عالی انقلاب فرهنگی، اهمیت این موضوع به خوبی درک شود.
نمایشگاه مجازی کتاب نباید فروشگاه مجازی کتاب شود
صفایینژاد درباره اقداماتی که میتواند برای تاثیرگذارترشدن نمایشگاه مجازی انجام شود، بیان کرد: پیش از همه نیازمند این هستیم که نمایشگاه مجازی کتاب را واقعا نمایشگاه تعریف و اجرا کنیم. نمایشگاه مجازی کتاب نباید فروشگاه مجازی کتاب شود. البته که فروشگاه مجازی کتاب هم لازم است و اتفاقا میتواند دائمی و همیشگی هم باشد اما ما نیازمند برگزار نمایشگاه هم هستیم. جایی که بتوانند متخصصان، پدیدآوران، فعالان با علاقهمندان به این عرصه راجع به موضوعهای جدید صنعت صحبت کنند، دستاوردهای خود را به هم عرضه کنند و حتی از شکستهای یکدیگر بشنوند و تجربه کسب کنند.
او افزود: نیازمند آن هستیم که حوزه بینالملل جدی گرفتهشود. در گام دوم انقلاب اسلامی، حتما نیازمند توجه جدیتر به مخاطب بینالمللی هستیم و نگاه نمایشی یا ویترینی به حوزه بینالملل، در گام دوم اصلا قابل پذیرش نیست.
گفتگوی من با ایبنا را میتوانید از اینجا بخوانید.
این یادداشت در خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) منتشر شده است.
استفاده از رسانههای نوین در همه جهان رو به رشد است و نقش انواع رسانههای نوین و فناوریهای مرتبط با آن روز به روز در زندگی مردم بیشتر میشود. امروزه بازیهای ویدئویی و آنلاین، ویدئوهای درخواستی، رسانههای اجتماعی و پیامرسانها در صدر مصرف رسانهای مردم قرار دارند. فان دنبرگ مصرف رسانهای را مجموع استفاده فردی یا گروهی از رسانههای سرگرمی و اطلاعاتی میداند که فعالیتهایی از قبیل تعامل با رسانههای نوین، خواندن کتاب و مجله، تماشای تلویزیون و فیلم و گوش کردن رادیو را شامل میشود. سوال جدی این است که چه میزان از این مصرف رسانهای به فضای مجازی منتقل شده است؟ و این تغییر چه تأثیری روی جامعه بشری میگذارد یا گذاشته است؟
دانشمندان عرصه سواد رسانهای معتقدند که بیشتر وقت مردم در فضای مجازی به محتواهای سطحی و کوتاه سپری میشود و مردم کمتر از رسانههای عمیقی چون کتاب و سینما بهره میبرند. این امر در میان مدت منجر به سطحی شدن تفکر مردم خواهد شد و نهایتا بیثباتی جامعه را در پی خواهد داشت. صاحبنظران راهکار حل این مسئله را مدیریت مصرف محتوا از سوی مردم و استفاده بیشتر از محتوای عمیق میدانند.
در میان رسانههای عمیق، حتما «کتاب» جایگاه ویژهای دارد. نیکلاس کار، نویسنده کتاب «کمعمقها» در این کتاب مینویسد: «کتاب، تنها عامل دگرگونی آگاهی بشر در سالهای پس از اختراع چاپ نبوده است. بسیاری از فناوریها و روندهای اجتماعی و جمعیت شناختی دیگر هم نقش مهمی ایفا کردهاند اما کتاب در مرکز تمام این تغییرات بوده است.»
همه میدانیم که اوضاع صنعت نشر به طور کلی و سرانه مطالعه مردم به طور خاص، هر چند از میانگین جهانی بهتر باشد اما در شأن و درخور کشوری فرهنگی مانند ایران نیست. شاید اگر ایران دچار استعمار چند صد ساله نمیشد، امروز کتابخوانی در ایران بسیار جدیتر دنبال میشد؛ اما فارغ از گذشته، به هر حال باید فکری به حال آینده کرد.
کتاب الکترونیک راه حلی است که به نظر نگارنده میتواند مصرف محتوا در ایران راه بهبود بخشد، البته با فراهم آمدن خط مشیهای صحیح، زیرساختهای کافی و قوانین درست و شفاف.
بازار کتابهای الکترونیک سریعترین خرده بازار در حال رشد در صنعت چاپ و نشر کتاب در سراسر جهان است. گزارشهای مؤسساتی مانند ویسخنبارت، BISG و IPA حاکی از رشد میانگین سالیانه ۳۰ درصدی این بازار در جهان طی ۱۲ سال گذشته و سهم حدود ۲۸ درصدی آن از کل بازار نشر است. این در حالی است که سهم ناشرانی که به صورت الکترونیک هم کتاب خود را منتشر میکنند حدود ۷۳ درصد است و درآمدی که از راه دیجیتال برای صنعت نشر فراهم میشود، بیش از ۵۰ درصد برآورد میشود. گزارشی که سال گذشته در مورد پایان سال ۲۰۱۷ منتشر شد، نشان میداد که آمریکا با ۲۴ و نیم درصد، چین با ۲۳ و نیم درصد و انگلستان با ۱۸ و ۶ دهم درصد ضریب نفوذ در میان مردم در صدر کشورهای این عرصه قرار دارند.
با توجه به جمعیت جوان و تحصیلکرده کشورمان، انتظار میرود طی سالیان آینده رشد جدی بازار کتاب الکترونیک را در ایران شاهد باشیم، به شرط آنکه برنامه جدی برای آن داشته باشیم. البته این رشد طی چند سال گذشته هم در کشورمان وجود داشته است اما به دلایل مختلف نتوانستهایم همگام با کشورهای توسعه یافته جهان پیش برویم. در خوشبینانهترین حالت، سهم خرده بازار کتاب الکترونیک در ایران به ۵ درصد از کل صنعت نشر میرسد که در این مهم، شرایط یک سال اخیر در گرانی کاغذ و بیماری کرونا هم تأثیر جدی داشتهاند.
نگارنده معتقد است که جامعه ما، اعم از مسئولین، فعالان حوزه نشر و مردم، باید فارغ از شرایط تحمیلی مانند گرانی کاغذ و بیماری کرونا، به کتاب الکترونیک به چشم یک فرصت تاریخی نگاه کنند؛ چرا که در سبک جدید زندگی مردم که کمتر وقتهای مطالعه طولانی مدت وجود دارد، این دستگاههای دیجیتال مانند موبایل، تبلت و لپ تاپ هستند که همیشه با مردم همراهند و میتوانند زمانهای مرده آنها را بهینه کنند.
برای این توسعه حتما چالشهایی پیش رو است که بسیاری از آنها با چالشهای صنعت نشر یکسان است و برخی از آنها مخصوص کتاب الکترونیک است. در این یادداشت از چالشهای مشترک صرفنظر میشود و مهمترین چالشهای مخصوص کتاب الکترونیک ارائه میشود:
- عدم شناخت کتاب الکترونیک:
مزایای کتاب الکترونیک برای طرفهای مختلف صنعت کتاب الکترونیک ناشناخته است. به طور مثال ناشران در مورد شیوههای جدید انتشار طی سالیان اخیر ابهاماتی داشتهاند. عموم آنان فکر میکردند که کتاب الکترونیک یعنی یک فایل پیدیاف که به راحتی در فضای مجازی به صورت رایگان در اختیار مخاطبان قرار میگیرد و درآمد آنان را تحت تأثیر قرار میدهد. در حال حاضر هم هر چند ناشران نسبت به گذشته شناخت بیشتری نسبت به این عرصه پیدا کردهاند اما هنوز هم ناشران بسیاری هستند که فکر میکنند انتشار الکترونیک کتاب در پلتفرمهای قانونی، باعث کاهش فروش کتاب کاغذی آنان میشود؛ این در حالی است که همه پژوهشها در دنیا حاکی از عدم تأثیر منفی فروش کتاب الکترونیک بر کتاب کاغذی است.
از سوی دیگر کتابخوانان به دلیل انسی که با کتاب کاغذی داشتهاند، عموما در مقابل مصرف کتاب الکترونیک به بهانههای مختلفی مانند این که فونت کتاب الکترونیک ریز است یا نور نمایشگر موبایل چشم ما را اذیت میکند و ... مقاومت میکنند. حال آنکه حتی اگر دستگاههای کتابخوان -که از فناوری جوهر الکترونیک استفاده میکنند و صفحه بدون نور در اختیار مخاطب قرار میدهند- را کنار بگذاریم، کتاب الکترونیک در فرمتهای جدید اصلا ریز نیست. نور نمایشگر موبایل هم بیشتر شبیه بهانه به نظر میرسد چون همان افراد روزانه به طور میانگین ۴ ساعت مشغول استفاده از پیامرسانها یا شبکههای اجتماعی در موبایل هستند و در آن ساعات اعتراضی ندارند!
- عدم شفافیت خط مشیها و قوانین:
خط مشیهای عرصه کتاب الکترونیک شفاف نیست، قوانین آن مدون نشده و با وجود گذشت چند سال از جدی شدن صنعت کتاب الکترونیک در کشور، هنوز ابهامات زیادی در سطح تولیگری این عرصه وجود دارد. به طور مثال هنوز مشخص نیست که نگاه دولت نسبت به کتاب الکترونیک چگونه است، متولی آن در وزارت ارشاد معاونت فرهنگی است یا مرکز رسانههای دیجیتال؟ این در حالی است که مثلا در حوزه «کتاب صوتی» نام دفتر موسیقی هم برای کسب مجوز به میان میآید. قوانین حمایت و یارانه دولتی که در بخش کتاب کاغذی به صورت جدی وجود دارد، شامل ناشران الکترونیک نمیشود و نهاد کتابخانههای عمومی هنوز اقدام قابل توجهی برای حمایتی شبیه حمایت خرید کتاب کاغذی انجام نداده است.
همچنین معاونت علمی ریاست جمهوری هنوز نقش جدی در توسعه این صنعت خلاق ایفا نکرده، و حتی اگر نشر الکترونیک را صنعت خلاق بدانیم، حمایتها و تسهیلاتی شبیه صنایع دانش بنیان نصیب آن نمیشود.
سخن مهم دیگر عدم اجرای خوب حقوق مؤلفان در این صنعت است که حتی شدیدتر از دستفروشی غیرقانونی کتاب، از طریق دانلود غیرقانونی کتاب در حال وقوع است و نه ناشران توان ردیابی نقض مالکیت مادی و معنوی خود را دارند و نه مدعی العموم ارادهای برای حل این مسئله نشان داده است.
- فقدان سرمایهگذاری مناسب:
به دلیل نوظهور بودن این صنعت، سود در کتاب الکترونیک کم، ریسک در آن زیاد و بازگشت سرمایه آن طولانی است. به همین دلیل سرمایه گذاری مناسبی هم در این بخش انجام نمیشود. دولت باید بتواند با ارائه تسهیلات لازم، سرمایه گذاری در این بخش را ترویج نماید یا لااقل زیرساختهای مناسبی برای این امر فراهم کند. با توجه به شرایط اقتصادی کشور بخصوص در یک سال اخیر، باید برای استفاده از فرصت رشد کتاب الکترونیک فکری جدی کنیم.
دکتر کوروش جعفریان، عضو هیات علمی دانشگاه تهران در گفتگو با ایبنا گفته است:
یکی از دلایلی که باعث کتابسازی زیاد در عرصه علوم تغذیه و رژیمها شده است، اخلال در سیستم نظارت بر مجوز کتابهاست. به اعتقاد من درجهبندی و رتبهبندی کتاب در حوزه علوم تغذیه باید جدیتر در نظر گرفته شود. در اصل یکی از راههای حل معضل کتابسازی ایجاد این نظارتها میتواند باشد. این فرایند باید یکی از وظایف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی باشد. در واقع سادهترین راهکار برای جلوگیری از نشر اطلاعات غلط، ایجاد یک روال نظارتی است و این باید درمورد سایتها هم صورت پذیرد؛ چراکه تعداد سایتهایی که فاقد پشتوانه علمی هستند کم نیستند و مطالب را بدون آگاهی علمی منتشر میکنند و باعث رواج اطلاعات غلط میشوند.
متأسفانه به دلیل زمینههای فرهنگی - سیاسی قرنهای گذشته، گویا عادت کردهایم همه کارها توسط دولتها انجام شود.