اهل معرفت گویند: دعا بر سه گونه است:
یکى، دعاى از روى استعجال، و آن دعاى عامه است. اینان چون اسیر مقاصد نفسانیه هستند، در دعا نیز شتابزده هستند که مبادا مقاصد دنیاوى یا حیوانى از آنها فوت شود.
دیگر، دعاى از روى احتمال، و این دعاى ارباب حکمت است. اینان نیز پابند مقاصد خویشند و احتمال مى دهند دعا در جریان امور قضائى دخالت داشته باشد و قضاى حق تعالى مقید به دعا باشد؛ از این جهت دعا کنند.
سوم، دعاى از روى امتثال است، و این دعاى اصحاب معارف است. آنان از اسارت نفس بیرون آمدند، و براى آمال نفسانیه و لذات خویشتن لب به دعا نگشایند.
من گروهی میشناسم ز اولیا که زبانشان بسته باشد از دعا
اینان دعا را براى امتثال امر خدا مىکنند. چون دعا خلوت با حق و مخاطبه با محبوب مطلق است، قیام به آن کنند.
حقا که انسان اگر به نور معرفت قلبش منور باشد و مانند ما اسیر سلسلههاى شهوات و زندان طبیعت نباشد، هرگز مخاطبه با حق تعالى و توجه و ذکر او را وسیله چیز دیگر قرار نمىدهد.
اولیاء خدا نظرشان به دعا انقطاع به حق تعالى است، و او و مذاکره و خلوت با او را وسیله خودپرستى و خودخواهى نمىکنند؛ بلکه هر چه بخواهند براى آن است که باب مراوده با دوست را مفتوح کنند.
در دل دوست به هر حیله رهى باید کرد
ما اسیران نفس و شهوت، خدا را براى خرما مىخواهیم، و دوست مطلق را فداى لذات نفسانیه مىکنیم. و این از بزرگترین خطاها است که اگر دل ما حظى از معرفت داشت و جلوهاى از محبت در آن حاصل بود، باید از خجلت بمیریم، و سر شرمسارى را تا قیامت بر زیر افکنیم. آنان اگر چیزى بخواهند، چون کرامت دوست است، مىخواهند.
شرح حدیث جنود عقل و جهل، صفحه 363
نویسنده: امام خمینی (ره)
ثبات و پایدارى است که انسان را در پیشآمدهاى ناگوار عالم و فشارهاى روحى و جسمى، چون سدّى آهنین پا بر جا نگاه دارد، و نگذارد لغزش و سستى در انسان رخ دهد. حفظ قوّه ایمان و دین با طمأنینه نفس و سکونت روح، بسهلى و آسانى میسّر است، و تا دم آخرین، انسان را در مقابل بادهاى تند عالم محفوظ کند.
طمأنینه نفس و ثبات قدم، نگذارد اخلاق و اطوار اجانب و منافقین در انسان رخنه کند، و انسان را نگذارد دستخوش حوادث شود. انسان با ثبات و طمأنینه نفس، خود یک ملّت واحده است که اگر سیلهاى اخلاق زشت و بىدینى تمام مردم را ببرد، او چون کوه آهنین در مقابل همه چیز ایستادگى کند و از تنهائى وحشت نکند.
انسان با ثبات و طمأنینه مىتواند تمام وظایف فردى و اجتماعى را انجام دهد و در هیچ مرحله از زندگانى مادّى و روحانى براى او لغزشى و خطائى دست ندهد.
بزرگان دین با این قوۀ بزرگ روحانى در مقابل میلیونها جمعیت جاهل زشتخو قیام مىکردند، و به خود خیال لغزشى راه نمىدادند. این روح بزرگ در انبیاء عظام است که یک تنه در مقابل پندارهاى جاهلانه یک جهان، قیام و نهضت مىکنند، واز تنهائى خود و زیادى جمعیّتهاى مخالف هیچ خوف و وحشتى به خود راه ندهند، و بر همۀ پندارهاى بیخردانه چیره شوند، و تمام عادات و اطوار جهانیان را پایمال کنند و آنها را به رنگ خود در آورند. این روح ثبات با طمأنینه است که جمعیّتهاى کم را در مقابل گروههاى انبوه حفظ مىکند، و بر ممالک بزرگ عالم با عدّه و عدّه معدود مسلّط و چیره مىکند.
شرح حدیث جنود عقل و جهل، صفحه 361
نویسنده: امام خمینی (ره)
آن عالمى که به صفت تواضع موصوف نباشد و از مردم چشم داشت کرنش و تواضع داشته باشد، عالم نیست، و آن انبار مفاهیم رجز شیطانى است. اگر با این مفاهیم سعادت و سلامت حاصل مىشد، ابلیس نیز باید سعید باشد. علمى که خاصیت خود را از دست بدهد، حجاب غلیظى است که رهائى از آن، از همه چیز مشکلتر است.
و این که فرمود: «به تواضع آبادان مىشود حکمت» یا مقصود آن است که تا در قلب تواضع نباشد، تخم حکمت در آن سبز نمىکند و رشد نمىنماید-چنان که تا زمین نرم سهل نباشد، نبات در آن سبز و رشد نمىکند-، و یا آن که مقصود آن است [که]تا تواضع در علماء نباشد، نمىتوانند تخم حکمت را در قلوب مردم بکارند و رشد دهند. پس با تواضع باید دلهاى سخت را نرم کنند، پس بذر افشانى کنند و نتیجه بگیرند. و این هر دو مطلب درست است، هم دستور اصلاح نفس است و هم دستور اصلاح غیر است.
شرح حدیث جنود عقل و جهل، صفحه 348
نویسنده: امام خمینی (ره)
عیسى بن مریم به حواریّین گفت: من حاجتى به شماها دارم آن را برآورید. گفتند: حاجتت روا است اى روح اللّه! پس برخواست و پاهاى آنها را شست و شو داد. گفتند: ما سزاوارتر بودیم در این کار از تو. فرمود: سزاوارترین مردم به خدمت نمودن به خلق، عالم است. و من براى شما این گونه تواضع کردم که شما نیز براى مردم بعد از من این گونه تواضع کنید. و آن گاه عیسى گفت: به تواضع تعمیر مىشود حکمت، نه به تکبّر. چنان که در زمین نرم زراعت مىروید، نه در کوهستان.
شرح حدیث جنود عقل و جهل، صفحه 347
نویسنده: امام خمینی (ره)