پژوهشگروبلاگ شخصی قاسم صفایی نژاد

۳۰ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «کتاب الکترونیک» ثبت شده است

یادداشت شخصی

هدیه روز جهانی کتاب الکترونیک به وبلاگ نویس‌ها!

هر ساله ۱۸ سپتامبر روز جهانی کتاب الکترونیک است که به تاریخ خودمان می‌شود ۲۸ شهریور. البته که هر چند سال یک بار ۲۸ شهریور است و بقیه سال‌ها ۲۷ شهریور. این تفاوت هم لابد می‌دانید به دلیل اختلاف سال‌های کبیسه شمسی و میلادی است. بگذریم و زودتر بروم سراغ هدیه!

احتمالا بسیاری از دوستان و مخاطبان این وبلاگ می‌دانند که چند ماه پیش نشری به نام «نشر صاد» تأسیس کردم. از قدیم‌ترها به کتاب علاقه‌مند بودم و باز هم از قدیم (حدود سال ۸۲) به کتاب الکترونیک علاقه‌مند شدم. آنقدر این علاقه‌مندی قوی ادامه پیدا کرد که حتی رساله دکتری من هم به توسعه کتاب الکترونیک در ایران اختصاص پیدا کرد و الحمدالله سال ۹۷ با موفقیت دفاع شد. بنابراین همانطور که در نشر جام جم چند قدمی پیش رفتم، نشر صاد را با هدف توسعه کتاب الکترونیک در ایران تأسیس کردم، بلکه یکی از رساله‌های دکتری در کشور خاک نخورد و ان شالله تا حدی عملیاتی شود.

اما کتاب الکترونیک تنها علاقه‌مندی من نیست. وبلاگ نویسی هم از نوروز ۸۴ آغاز کردم و تا به حال ادامه داده‌ام. چه اتفاقی مبارک‌تر از پیوند این دو در یک مسابقه. به مناسبت روز جهانی کتاب الکترونیک یک مسابقه طراحی کردم تا شما دوستان خوب وبلاگ‌نویسم با کتاب الکترونیک بیشتر مأنوس شوید. مسابقه به چه شکل است؟

ما طی چند ماهی که از تأسیس نشر صاد گذشته است، ۱۲ کتاب منتشر کرده‌ایم. ۹ کتاب با برند نشر صاد و ۳ کتاب با برند «خودنویس» که نوقلمان آن را نوشته‌اند. شما وبلاگ نویسان می‌توانید به سایت نشر صاد مراجعه کنید و در بخش تماس با ما، نام یکی از این ۱۲ کتاب را به همراه آدرس وبلاگ خود بعنوان پیام ارسال کنید. ما لینک دریافت رایگان همان کتاب در کتابخوان طاقچه را به صورت نظر خصوصی در وبلاگ‌تان ارسال می‌کنیم. هر وبلاگ، یک کتاب می‌تواند درخواست دهد. این هدیه البته مخصوص ۲ هزار نفر اول است. 

خب مسابقه‌اش کجا بود؟

حدود یک ماه فرصت دارید کتابی که هدیه گرفته‌اید را بخوانید و در وبلاگ خود معرفی کنید. به سه پست برتر، سه جایزه نقدی ۵۰۰ هزار تومانی اهدا خواهد شد. 

یادداشت یادداشت‌ها

ناشران دانشگاهی و کرونا

ناشران دانشگاهی زیادی در کشور وجود دارند که لااقل ناشران سرشناس در بین آنها، کسب و کار خوبی هم تا قبل از کرونا داشتند. اما بعد از کرونا اوضاع متفاوت شد. شروع ترم گذشته، با ورود کرونا همراه شد و همه -اعم از دانشجو و استاد و ناشر- در وضعیت ناپایداری قرار داشتند که تصمیم گیری برایشان سخت بود.

بسیاری از این ناشران دانشگاهی، هنوز به فضای کتاب الکترونیک ورود نکرده بودند و فروش آنها با افت جدی مواجه شد. البته بودند ناشرانی که از قبل به این فرصت فکر کرده بودند و در این شرایط بحرانی، بخشی از افت فروش کتاب کاغذی را جبران کردند و حتی بودند ناشرانی مانند انتشارات دانشگاه تهران که با تکیه بر بودجه دولتی، تمام کتاب الکترونیک خود را برای مدتی به صورت رایگان در یکی از پلتفرم‌های فروش کتاب الکترونیک رایگان کرد. 

به نظر می‌رسد که در شرایط کرونایی، همانطور که آموزش آنلاین و ویدئویی با همه نواقص آن در دستور کار قرار گرفته است، فرصت ویژه‌ای برای ورود ناشران دانشگاهی به عرصه نشر الکترونیک فراهم شده است. 

البته که پلتفرم‌های کتاب الکترونیک باید تنوع خدمات خود و همینطور سرعت خدمات خود را افزایش جدی دهند. امکان ویرایش سریع به ناشران دانشگاهی، برای بروز رسانی آمار و اطلاعات مندرج در کتاب و بروز رسانی جداول و مثال‌ها یکی از ساده‌ترین امکانات است. البته که مجوز ارشاد و سایر موارد قانونی انتشار هم در این تغییرات باید لحاظ شود. ایده‌های خلاقانه دیگری هم حتما وجود دارند که در گفتگوی میان پلتفرم‌های نشر الکترونیک و ناشران دانشگاهی و اعلام نیازها و ظرفیت‌ها به یکدیگر خلق خواهد شد.

یادداشت یادداشت‌ها

چرا توسعه کتاب الکترونیک در ایران را باید جدی بگیریم؟

این یادداشت در خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) منتشر شده است.

 

استفاده از رسانه‌های نوین در همه جهان رو به رشد است و نقش انواع رسانه‌های نوین و فناوری‌های مرتبط با آن روز به روز در زندگی مردم بیشتر می‌شود. امروزه بازی‌های ویدئویی و آنلاین، ویدئوهای درخواستی، رسانه‌های اجتماعی و پیام‌رسان‌ها در صدر مصرف رسانه‌ای مردم قرار دارند. فان دن‌برگ مصرف رسانه‌ای را مجموع استفاده فردی یا گروهی از رسانه‌های سرگرمی و اطلاعاتی می‌داند که فعالیت‌هایی از قبیل تعامل با رسانه‌های نوین، خواندن کتاب و مجله، تماشای تلویزیون و فیلم و گوش کردن رادیو را شامل می‌شود. سوال جدی این است که چه میزان از این مصرف رسانه‌ای به فضای مجازی منتقل شده است؟ و این تغییر چه تأثیری روی جامعه بشری می‌گذارد یا گذاشته است؟

دانشمندان عرصه سواد رسانه‌ای معتقدند که بیشتر وقت مردم در فضای مجازی به محتواهای سطحی و کوتاه سپری می‌شود و مردم کمتر از رسانه‌های عمیقی چون کتاب و سینما بهره می‌برند. این امر در میان مدت منجر به سطحی شدن تفکر مردم خواهد شد و نهایتا بی‌ثباتی جامعه را در پی خواهد داشت. صاحبنظران راهکار حل این مسئله را مدیریت مصرف محتوا از سوی مردم و استفاده بیشتر از محتوای عمیق می‌دانند.

در میان رسانه‌های عمیق، حتما «کتاب» جایگاه ویژه‌ای دارد. نیکلاس کار، نویسنده کتاب «کم‌عمق‌ها» در این کتاب می‌نویسد: «کتاب، تنها عامل دگرگونی آگاهی بشر در سال‌های پس از اختراع چاپ نبوده است. بسیاری از فناوری‌ها و روندهای اجتماعی و جمعیت شناختی دیگر هم نقش مهمی ایفا کرده‌اند اما کتاب در مرکز تمام این تغییرات بوده است.»

همه می‌دانیم که اوضاع صنعت نشر به طور کلی و سرانه مطالعه مردم به طور خاص، هر چند از میانگین جهانی بهتر باشد اما در شأن و درخور کشوری فرهنگی مانند ایران نیست. شاید اگر ایران دچار استعمار چند صد ساله نمی‌شد، امروز کتابخوانی در ایران بسیار جدی‌تر دنبال می‌شد؛ اما فارغ از گذشته، به هر حال باید فکری به حال آینده کرد.

کتاب الکترونیک راه حلی است که به نظر نگارنده می‌تواند مصرف محتوا در ایران راه بهبود بخشد، البته با فراهم آمدن خط مشی‌های صحیح، زیرساخت‌های کافی و قوانین درست و شفاف.

بازار کتاب‌های الکترونیک سریع‌ترین خرده بازار در حال رشد در صنعت چاپ و نشر کتاب در سراسر جهان است. گزارش‌های مؤسساتی مانند ویسخنبارت، BISG و IPA حاکی از رشد میانگین سالیانه ۳۰ درصدی این بازار در جهان طی ۱۲ سال گذشته و سهم حدود ۲۸ درصدی آن از کل بازار نشر است. این در حالی است که سهم ناشرانی که به صورت الکترونیک هم کتاب خود را منتشر می‌کنند حدود ۷۳ درصد است و درآمدی که از راه دیجیتال برای صنعت نشر فراهم می‌شود، بیش از ۵۰ درصد برآورد می‌شود. گزارشی که سال گذشته در مورد پایان سال ۲۰۱۷ منتشر شد، نشان می‌داد که آمریکا با ۲۴ و نیم درصد، چین با ۲۳ و نیم درصد و انگلستان با ۱۸ و ۶ دهم درصد ضریب نفوذ در میان مردم در صدر کشورهای این عرصه قرار دارند.

با توجه به جمعیت جوان و تحصیلکرده کشورمان، انتظار می‌رود طی سالیان آینده رشد جدی بازار کتاب الکترونیک را در ایران شاهد باشیم، به شرط آنکه برنامه جدی برای آن داشته باشیم. البته این رشد طی چند سال گذشته هم در کشورمان وجود داشته است اما به دلایل مختلف نتوانسته‌ایم همگام با کشورهای توسعه یافته جهان پیش برویم. در خوشبینانه‌ترین حالت، سهم خرده بازار کتاب الکترونیک در ایران به ۵ درصد از کل صنعت نشر می‌رسد که در این مهم، شرایط یک سال اخیر در گرانی کاغذ و بیماری کرونا هم تأثیر جدی داشته‌اند.

نگارنده معتقد است که جامعه ما، اعم از مسئولین، فعالان حوزه نشر و مردم، باید فارغ از شرایط تحمیلی مانند گرانی کاغذ و بیماری کرونا، به کتاب الکترونیک به چشم یک فرصت تاریخی نگاه کنند؛ چرا که در سبک جدید زندگی مردم که کمتر وقت‌های مطالعه طولانی مدت وجود دارد، این دستگاه‌های دیجیتال مانند موبایل، تبلت و لپ تاپ هستند که همیشه با مردم همراهند و می‌توانند زمان‌های مرده آنها را بهینه کنند.

برای این توسعه حتما چالش‌هایی پیش رو است که بسیاری از آنها با چالش‌های صنعت نشر یکسان است و برخی از آنها مخصوص کتاب الکترونیک است. در این یادداشت از چالش‌های مشترک صرفنظر می‌شود و مهم‌ترین چالش‌های مخصوص کتاب الکترونیک ارائه می‌شود:

- عدم شناخت کتاب الکترونیک:

مزایای کتاب الکترونیک برای طرف‌های مختلف صنعت کتاب الکترونیک ناشناخته است. به طور مثال ناشران در مورد شیوه‌های جدید انتشار طی سالیان اخیر ابهاماتی داشته‌اند. عموم آنان فکر می‌کردند که کتاب الکترونیک یعنی یک فایل پی‌دی‌اف که به راحتی در فضای مجازی به صورت رایگان در اختیار مخاطبان قرار می‌گیرد و درآمد آنان را تحت تأثیر قرار می‌دهد. در حال حاضر هم هر چند ناشران نسبت به گذشته شناخت بیشتری نسبت به این عرصه پیدا کرده‌اند اما هنوز هم ناشران بسیاری هستند که فکر می‌کنند انتشار الکترونیک کتاب در پلتفرم‌های قانونی، باعث کاهش فروش کتاب کاغذی آنان می‌شود؛ این در حالی است که همه پژوهش‌ها در دنیا حاکی از عدم تأثیر منفی فروش کتاب الکترونیک بر کتاب کاغذی است.

از سوی دیگر کتاب‌خوانان به دلیل انسی که با کتاب کاغذی داشته‌اند، عموما در مقابل مصرف کتاب الکترونیک به بهانه‌های مختلفی مانند این که فونت کتاب الکترونیک ریز است یا نور نمایشگر موبایل چشم ما را اذیت می‌کند و ... مقاومت می‌کنند. حال آنکه حتی اگر دستگاه‌های کتابخوان -که از فناوری جوهر الکترونیک استفاده می‌کنند و صفحه بدون نور در اختیار مخاطب قرار می‌دهند- را کنار بگذاریم، کتاب الکترونیک در فرمت‌های جدید اصلا ریز نیست. نور نمایشگر موبایل هم بیشتر شبیه بهانه به نظر می‌رسد چون همان افراد روزانه به طور میانگین ۴ ساعت مشغول استفاده از پیام‌رسان‌ها یا شبکه‌های اجتماعی در موبایل هستند و در آن ساعات اعتراضی ندارند!

- عدم شفافیت خط مشی‌ها و قوانین:

خط مشی‌های عرصه کتاب الکترونیک شفاف نیست، قوانین آن مدون نشده و با وجود گذشت چند سال از جدی شدن صنعت کتاب الکترونیک در کشور، هنوز ابهامات زیادی در سطح تولی‌گری این عرصه وجود دارد. به طور مثال هنوز مشخص نیست که نگاه دولت نسبت به کتاب الکترونیک چگونه است، متولی آن در وزارت ارشاد معاونت فرهنگی است یا مرکز رسانه‌های دیجیتال؟ این در حالی است که مثلا در حوزه «کتاب صوتی» نام دفتر موسیقی هم برای کسب مجوز به میان می‌آید. قوانین حمایت و یارانه دولتی که در بخش کتاب کاغذی به صورت جدی وجود دارد، شامل ناشران الکترونیک نمی‌شود و نهاد کتابخانه‌های عمومی هنوز اقدام قابل توجهی برای حمایتی شبیه حمایت خرید کتاب کاغذی انجام نداده است.

همچنین معاونت علمی ریاست جمهوری هنوز نقش جدی در توسعه این صنعت خلاق ایفا نکرده، و حتی اگر نشر الکترونیک را صنعت خلاق بدانیم، حمایت‌ها و تسهیلاتی شبیه صنایع دانش بنیان نصیب آن نمی‌شود.

سخن مهم دیگر عدم اجرای خوب حقوق مؤلفان در این صنعت است که حتی شدیدتر از دستفروشی غیرقانونی کتاب، از طریق دانلود غیرقانونی کتاب در حال وقوع است و نه ناشران توان ردیابی نقض مالکیت مادی و معنوی خود را دارند و نه مدعی العموم اراده‌ای برای حل این مسئله نشان داده است.

- فقدان سرمایه‌گذاری مناسب:

به دلیل نوظهور بودن این صنعت، سود در کتاب الکترونیک کم، ریسک در آن زیاد و بازگشت سرمایه آن طولانی است. به همین دلیل سرمایه گذاری مناسبی هم در این بخش انجام نمی‌شود. دولت باید بتواند با ارائه تسهیلات لازم، سرمایه گذاری در این بخش را ترویج نماید یا لااقل زیرساخت‌های مناسبی برای این امر فراهم کند. با توجه به شرایط اقتصادی کشور بخصوص در یک سال اخیر، باید برای استفاده از فرصت رشد کتاب الکترونیک فکری جدی کنیم.

یادداشت شخصی

دعوت به همکاری!

اگر خودتان توان و تمایل دارید یا در میان دوستان و آشنایان کسی را می‌شناسید که ویژگی‌های مرتبط را داراست، لطفا از طریق ارسال رزومه به رایانامه safaeinejad@outlook.com معرفی کنید.

* پژوهشگر حوزه کتاب الکترونیک

- نوع همکاری: به صورت دورکاری و پاره وقت.

- مسلط به زبان انگلیسی

- مسلط به پژوهش

یادداشت گفتگوها

برای توسعه کتاب الکترونیک، نیازمند یک «نهضت تولید محتوا» هستیم

به مناسبت روز جهانی کتاب الکترونیک، گفتگویی با خانم هانیه شالباف، خبرنگار پایگاه خبری ترنم شعر داشتم:

 

در مورد فعالیت‌های نشر جام جم از ابتدا تا کنون و اهداف و راهبردهای اصلی آن توضیح دهید.

نشر جام جم از سال ۱۳۸۷ آغاز به کار کرده بود و ذیل موسسه جام جم تا چند سالی مشغول به فعالیت بوده است. پس از چند سال فعالیت که عموما به کتب مستخرج از روزنامه جام جم منتهی شد، فعالیت‌های این نشر کم شد و تقریبا از سال ۱۳۹۲ تا ۱۳۹۷ تعطیل بود.

از تابستان سال گذشته سعی کردیم نشر جام جم را به عنوان یک نشر مستقل احیا کنیم که در دوره جدید تمرکز اصلی بر «نشر الکترونیک» است. همانطور که می‌دانیم استفاده مردم از فضای مجازی، روزافزون است؛ معمولا رژیم مصرف محتوایی مردم به سمت محتوای کوتاه و سطحی گرایش دارد و این نوع مصرف محتوایی می‌تواند منجر به سطحی شدن تفکر در کشور شود. برای اینکه مصرف محتوای عمیق را در میان مردم رواج دهیم، دو رسانه «کتاب» و «سینما» در دنیا پیشنهاد می‌شود که با توجه به نوع فعالیت ما در حوزه نشر، سعی داریم تا بخشی از مصرف محتوایی مردم را به سمت مطالعه عمیق سوق دهیم.

یکی از راهبردهای اصلی ما در این حوزه هم مشارکت با خود مردم است. ما معتقدیم که مردم نباید صرفا مصرف کننده کتاب باشند و می‌توانند به عنوان تولید کننده محتوای کتب و البته معرفی کتب خوب به یکدیگر سهیم باشند.

 

 باتوجه به این‌که هنوز برای کتاب‌خوان‌های ایرانی کتاب چاپی در اولویت است، چرا شما اقدام به انتشار کتاب الکترونیک و صوتی کردید؟ از میان مزایای کتاب الکترونیک، کدام مزیت آن برای شما مهم‌تر است؟

روندهای جهانی با سرعت زیاد به سمت کتاب الکترونیک پیش می‌رود. طبیعی است به دلیل اینکه سرانه مطالعه در کشورهای توسعه یافته طی چند قرن گذشته بسیار بیشتر بوده و کتابخوانی به یک فرهنگ عمومی تبدیل شده است، رشد کتاب الکترونیک هم سریع‌تر و راحت‌تر اتفاق بیفتد؛ به هر حال ما در کشوری زندگی می‌کنیم که به دلیل سیاست‌های استعماری چند قرن اخیر، سطح سواد مردم پایین نگه داشته شده بود و تازه چند دهه است که سوادآموزی به سطح قابل قبولی رسیده است و به تبع آن است که دنبال عمومی شدن فرهنگ کتابخوانی هستیم.

درست است که انس مردم به کتاب کاغذی وجود دارد، اما این انس در قدیم هم برای کتب چاپ سنگی در مقابل این چاپ‌های جدید وجود داشت. ما باید بتوانیم از دستاوردهای روز دنیا استفاده مناسب بکنیم. باید به مردم یاد بدهیم و عادت کنند؛ آن وقت استفاده‌های فراوانی از فناوری جدید خواهد شد.

محاسن کتاب الکترونیک نسبت به کتاب کاغذی فراوان است. هزینه پایین تولید و توزیع، سرعت بالای انتشار، تصحیح و ویرایش راحت‌تر و.... یکی از مسائل ما در صنعت کتاب الکترونیک همین عدم آشنایی مردم نسبت مزایای کتاب الکترونیک است. بسیاری از مردم و حتی ناشران نمی‌دانند کتاب الکترونیک به معنی حرفه‌ای یعنی چه و فکر می‌کنند فرمت پی‌دی‌اف که بیشتر رواج دارد، تنها نوع کتاب الکترونیک است که برای مردم رایگان است اما از آن سو حق مؤلف و ناشر را رعایت نمی‌کند؛ در صورتی که کتاب الکترونیک انواع گسترده‌ای دارد که هم امکانات بیشتری در اختیار مردم قرار می‌دهد و هم حق مؤلف و ناشر را رعایت می‌کند.

یکی از مزایای اصلی کتاب الکترونیک که برای ما مهمتر است، امکان مشارکت راحت‌تر مردم در نیازسنجی، تولید محتوا، تولید انواع کتاب و معرفی و توزیع آن است. 

 

آیا نشر جام‌جم قرار هست صرفاً به عنوان ناشر کتاب الکترونیک و صوتی فعالیت کند؟

خیر. ما کتاب کاغذی هم منتشر می‌کنیم ولی با عناوین محدود. به هر حال در دوره گذار هستیم و نمی‌توان به صورت کامل کتاب کاغذی را کنار گذاشت؛ هر چند که برخی از ناشران معتبر جهانی اخیرا به صورت کامل، کتاب کاغذی را از برنامه تولیدی خود حذف کردند اما این امر در کشور ما کمی زود به نظر می‌رسد؛ منتهی تمرکز اصلی ما بر نشر الکترونیک است و به نشر کاغذی در حد ضرورت خواهیم پرداخت.

استقبال کتاب‌خوان‌ها رو چطور ارزیابی می‌کنید؟ امیدوار کننده است یا هنوز نیاز به فرهنگ‌سازی هست؟

کتاب الکترونیک در طول ۵ سال گذشته شاید رشدی ۱۰۰۰ درصدی در ایران داشته است اما هنوز سهم آن زیر ۵ درصد از کل بازار نشر کشور است. به جز فرهنگ سازی که در پاسخ به سؤال قبلی تا حدودی عرض کردم، مشکلات جدی دیگری در صنعت کتاب الکترونیک وجود دارد که باید آن‌ها را رفع کنیم.

متأسفانه طی سالیان اخیر، مردم کوتاه‌ترین دیوار بودند برای اینکه سرانه مطالعه پایین کشور را به گردن آنها بیندازیم. اولا که ما از نظر بسیاری از شاخص‌های کتاب در جهان رتبه‌ای بین ۴۰ تا ۵۰ میان همه کشورها داریم، حتی از نظر سرانه مطالعه. من معتقدم این تبلیغ منفی، بدتر مردم را به سمت نخواندن کتاب سوق داده است و باید جریان معکوس رسانه‌ای برای تشویق کتاب‌خوانی راه بیندازیم. باید بدانیم که بیش از ۸۴ درصد بازار نشر کتاب در دنیا، در اختیار ۲۰ کشور است و مابقی کشورها در دنیا با آن کشورها اختلاف بسیار دارند. درست است که ما باید با توجه به سابقه تمدنی انتظار داشته باشیم جزو همان ۲۰ کشور اول دنیا باشیم اما برای رسیدن به وضعیت مطلوب، نباید سایر ارکان زنجیره نشر کتاب را فراموش کنیم.

سوال من این است که آیا به مسائل دیگر صنعت نشر هم به اندازه «مردم» پرداخته‌ایم؟ مثلا آیا به اندازه کافی صحبت از سیستم توزیع معیوب می‌کنیم؟ آیا کمبود کتابفروشی‌ها به خصوص در شهرهای دور از مرکز ما را نگران کرده است؟ آیا کتابخانه‌های عمومی کشور –با وجود همه تلاش‌های یک دهه اخیر- کیفیت مطلوب را دارند؟ آیا حق مالکیت مادی و معنوی آثار به صورت جدی حمایت می‌شود؟ آیا تبلیغ مناسبی برای کتب صورت می‌گیرد؟ آیا نیازسنجی درستی برای تولید محتوا صورت می‌گیرد؟ کدام بخش نشر ما جلوتر از سرانه مطالعه مردم است که همیشه عادت کرده‌ایم بگوییم مردم ما کتاب نمی‌خوانند؟

 

در کتاب الکترونیک هم وضعیت همین است. صنعت کتاب الکترونیک سه بخش دارد: پلتفرم، دستگاه‌های مطالعه، محتوا.

پلتفرم‌های ما استانداردهای اولیه حفاظت از محتوا برای تکثیر نشدن را دارند و معمولا از خوانشگرهای خوبی هم بهره می‌برند؛ لااقل در مورد سه یا چهار پلتفرم اصلی کشور می‌توان این جمله را با صراحت گفت. اما آیا خدمات کافی به مخاطبان توسط این پلتفرم‌ها عرضه می‌شود؟

دستگاه‌های مطالعه در کشور ما نفوذ قابل توجهی دارند؛ موبایل‌های هوشمند و رایانه‌ها و لپ‌تاپ‌ها. طبق آخرین آمار بیش از ۹۰ میلیون دستگاه هوشمند در کشور در حال استفاده است، یعنی برخی از مردم حتی بیش از یک دستگاه هوشمند دارند. هر چند کتابخوان‌های الکترونیک (ایبوک ریدر) امکانات بیشتر و ضررهای کمتری دارند اما می‌توان فعلا آن را از اولویت خارج کرد.

از این دو بخش می‌توان چشم‌پوشی کرد و وضعیت آن را مناسب ارزیابی کرد ولی به نظر من، «محتوا» مشکل اصلی کتاب الکترونیک در کشور ماست. فقط پس از انقلاب اسلامی بیش از ۱ میلیون و ۲۰۰ هزار کتاب مجوز انتشار گرفته‌اند. سؤال من این است که پلتفرم‌های داخلی، چه تعدادی از این کتب را پوشش می‌دهند که سلایق مختلف مردم را شامل شود؟ این تعداد در مجموع همه پلتفرم‌ها به زحمت به ۵۰ هزار عنوان می‌رسد. ما مواجهیم با اینکه مردم در پلتفرم‌های مختلف دنبال کتاب مورد نیاز و علاقه خود هستند ولی کتاب خود را نمی‌یابند.

بنابراین برای توسعه کتاب الکترونیک در کشور علاوه بر فرهنگ سازی، نیازمند یک «نهضت تولید محتوا» هستیم. این یک مؤلفه محوری در کنار سایر مقوله‌ها مانند تغییر و شفاف سازی قوانین و خط‌مشی‌ها، استفاده از فناوری، اصلاح مدل‌های کسب و کار و مدیریت شرایط اقتصادی و مسائلی از این دست است.

 

لطفا درباره فعالیت برند «قناری» توضیح دهید. تا الان چند کتاب صوتی منتشر شده؟ انتخاب کتاب‌ها به چه صورت هست؟

از نوروز امسال شروع به تولید کتاب صوتی تحت عنوان «قناری» کردیم. تا به حال بیش از ۵۰ عنوان کتاب صوتی منتشر کرده‌ایم و ان شالله بیش از این تعداد، تا پایان سال در دست تولید است. از این تعداد ۴۰ کتاب صوتی شعر با صدای شاعر منتشر کرده‌ایم که بسیاری از شاعران نامی معاصر در میان آنان حضور دارند. گوش کردن به شعر با صدای شاعر، می‌تواند حس شاعر را بهتر به مخاطب منتقل کند و مخاطب لذت بیشتری از شنیدن شعر ببرد.

همانطور که می‌دانید فرهنگ شفاهی در میان مردم ما فراگیر است. یکی از راه‌هایی که به نظر من در ایران می‌توان مصرف محتوای عمیق را گسترش داد، همین کتاب صوتی است. بخشی از مردمی که با کتاب بیگانه هستند ولی با شنیدن انس دارند را از این طریق می‌توان وارد چرخه مصرف محتوای عمیق و مفید کرد.

انتخاب کتب برای صوتی شدن، به عوامل گوناگونی مرتبط است. مثلا محتوای کتب باید مورد نیاز جامعه باشد و برای جامعه مفید باشد.

عامل دوم ظرفیت کتاب برای شنیداری شدن است. صوتی شدن کتاب باید ارزش افزوده‌ای برای کتاب باشد یا لااقل اینکه صوتی شدن آن باعث نامفهوم شدن کتاب نشود.

عامل سوم، قابلیت فروش کتاب است. ما در نشر جام جم به اقتصاد خلاق معتقدیم؛ هر چند که شاید انتساب آن به جام جم، تلقی دولتی بودن را در ذهن مردم تقویت کند اما برنامه‌ها و مدل کسب و کار را مبتنی بر اقتصاد خلاق پیش بینی کرده‌ایم و معتقدیم همزمان هم می‌توان محصول فرهنگی و مفید تولید کرد و هم درآمدی از آن کسب کرد که نشر بتواند بدون اتصال به بودجه دولتی روی پای خود بایستد.

عوامل دیگری مانند تعداد صفحات کتاب، اولویت‌های محتوایی و رضایت ناشران هم قابل توجه هستند.

 

درباره مسابقه «خودنویس» و «می‌خواهم بمانم» توضیح دهید. هدف از برگزاری این مسابقات چه بود؟ اگر بخواهم راحت‌تر بپرسم، فکر می‌کردید چه اتفاقی در مابقی جشنواره‌ها نمی‌افتد که در این مسابقات شما رقمش می‌زنید؟ حمایت شما از برگزیده‌ها به چه صورت هست؟

در پاسخ به سوالات قبلی عرض کردم که مشارکت مردم در تولید محتوا برای ما جدی است. سال گذشته مسابقه داستان بلند «خودنویس» مخصوص نوقلمان، اعلان فراخوان شد. در خودنویس چند اتفاق جدی برنامه ریزی شده بود که به لطف الهی با موفقیت انجام شد. یکی اینکه اکثر مسابقات داستان در سطح کشور، مسابقه داستان کوتاه است و ما در اینجا مسابقه داستان بلند مدنظرمان بود. نکته دوم اینکه ما یک شرط جدی برای پذیرش آثار داشتیم و آن عدم شرکت نویسندگان حرفه‌ای در مسابقه بود. این خط قرمز، کمک کرد که نوقلمان با خیال راحت در این مسابقه شرکت کنند و با هم به رقابت بپردازند. سوم اینکه برای ۲۰ نفر برتر این مسابقه کارگاه آموزشی رایگان با حضور مربیان درجه یک کشور برگزار کردیم تا آثار آنان را تقویت کنیم و به مرحله انتشار برسانیم. و چهارم اینکه ما نفرات برتر این مسابقه را فراموش نکردیم و آنها را جمعی از خانواده خود می‌دانیم که قرار است آثار دیگری نیز برای ما تولید کنند و ما از آنها حمایت کنیم.

همانطور که قبلا اطلاع رسانی شده، در اختتامیه مسابقه داستان نویسی خودنویس، تأسیس «نشرسرای خودنویس» را اعلام کردم که طبق آن هر کسی، از هر جای ایران، در مورد هر موضوعی می‌تواند برای ما داستان ارسال کند؛ این آثار پس از داوری اگر قابل انتشار بود، منتشر می‌شوند و اگر استعدادی بودند که نیاز به حمایت و مربی داشتند، برای آنان مربی انتخاب می‌کنیم تا به مرحله انتشار اثر برسند. نشرسرای خودنویس برنامه‌های مفصل دیگری هم دارد که کم کم طی ماه‌های آینده اطلاع رسانی خواهد شد. ان شالله در پاییز امسال فراخوان «خودنویس ۲» هم اعلان خواهد شد.

در مورد مسابقه «می‌خواهم بمانم» هم باید عرض کنم که رویکرد ما در نشر جام جم، نیازهای جامعه و حل مسئله است. موضوعاتی که به آن می‌پردازیم باید لااقل یکی از مسائل کشور را حل کند. سقط عمدی جنین در کشور ما در شرایط وحشتناکی در حال رشد است. طبق آخرین آمار رسمی در سال ۱۳۹۲، بیش از ۲۵۰ هزار سقط تعمدی جنین به صورت غیرقانونی و در چارچوب خانواده اتفاق افتاده است که آمار غیررسمی تا سال گذشته عدد بیش از ۵۰۰ هزار را تخمین زده‌اند. یعنی حداقل روزانه ۱۰۰۰ جنین در کشور به صورت غیرقانونی سقط می‌شوند و انسان‌هایی که خداوند به آنها موهبت زندگی را عطا کرده، توسط پدران و مادران به نوعی به قتل می‌رسند. در یک داده‌نما که منتشر کردیم، برای فهم بهتر قضیه چند مثال زدیم. کل شهدای دفاع مقدس در طول ۸ سال، ۲۱۳ هزار نفر بوده است. یعنی ما سالیانه بیش از کل آن هشت سال در حال از دست دادن انسان‌ها هستیم. کشته‌های جاده‌ای در طول سال بین ۲۰ تا ۳۰ هزار است و در واقع سالیانه بیش از ۱۰ برابر کشته‌های جاده‌ای، سقط جنین داریم. فرض کنید اگر روزانه ۳ هواپیما در کشور سقوط می‌کرد، امنیت روانی جامعه به چه وضعیتی کشیده می‌شد؟ روزانه ۱۰۰۰ سقط جنین، معادل سقوط ۳ هواپیما در روز است اما چون این جنین‌ها نمی‌توانند فریاد بزنند که حق زندگی دارند، کسی به آنان توجهی نمی‌کند. ضمن اینکه افسردگی مادرانی که سقط تعمدی جنین دارند بین ۲ سال تا ۵ سال تخمین زده شده است، و میزان بیماری و سرطان در میان آنان نیز در حال افزایش است. ما سالیانه حداقل ۳۰۰ هزار زن در جامعه داریم که به این دلیل افسردگی پیدا می‌کنند و سلامت آنان هم برای ما مهم است. این مسائل جدی است و ما به عنوان ناشر به سهم خود در این قضیه احساس وظیفه کرده‌ایم. معتقدیم می‌توان از ابزار هنر و داستان روی خانواده‌هایی که در حال تصمیم‌گیری در این مورد هستند یا ممکن است در سال‌های بعد به سمت چنین تصمیم‌هایی بروند، استفاده کرد و جلوی رشد این آمار وحشتناک را گرفت.