پژوهشگروبلاگ شخصی قاسم صفایی نژاد

۱۰ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «کرونا» ثبت شده است

یادداشت یادداشت‌ها

ناشران دانشگاهی و کرونا

ناشران دانشگاهی زیادی در کشور وجود دارند که لااقل ناشران سرشناس در بین آنها، کسب و کار خوبی هم تا قبل از کرونا داشتند. اما بعد از کرونا اوضاع متفاوت شد. شروع ترم گذشته، با ورود کرونا همراه شد و همه -اعم از دانشجو و استاد و ناشر- در وضعیت ناپایداری قرار داشتند که تصمیم گیری برایشان سخت بود.

بسیاری از این ناشران دانشگاهی، هنوز به فضای کتاب الکترونیک ورود نکرده بودند و فروش آنها با افت جدی مواجه شد. البته بودند ناشرانی که از قبل به این فرصت فکر کرده بودند و در این شرایط بحرانی، بخشی از افت فروش کتاب کاغذی را جبران کردند و حتی بودند ناشرانی مانند انتشارات دانشگاه تهران که با تکیه بر بودجه دولتی، تمام کتاب الکترونیک خود را برای مدتی به صورت رایگان در یکی از پلتفرم‌های فروش کتاب الکترونیک رایگان کرد. 

به نظر می‌رسد که در شرایط کرونایی، همانطور که آموزش آنلاین و ویدئویی با همه نواقص آن در دستور کار قرار گرفته است، فرصت ویژه‌ای برای ورود ناشران دانشگاهی به عرصه نشر الکترونیک فراهم شده است. 

البته که پلتفرم‌های کتاب الکترونیک باید تنوع خدمات خود و همینطور سرعت خدمات خود را افزایش جدی دهند. امکان ویرایش سریع به ناشران دانشگاهی، برای بروز رسانی آمار و اطلاعات مندرج در کتاب و بروز رسانی جداول و مثال‌ها یکی از ساده‌ترین امکانات است. البته که مجوز ارشاد و سایر موارد قانونی انتشار هم در این تغییرات باید لحاظ شود. ایده‌های خلاقانه دیگری هم حتما وجود دارند که در گفتگوی میان پلتفرم‌های نشر الکترونیک و ناشران دانشگاهی و اعلام نیازها و ظرفیت‌ها به یکدیگر خلق خواهد شد.

یادداشت شخصی

وصیت نامه!

این روزها مرگ بهمون نزدیک‌تر از گذشته است یا بهتر بگم نزدیکی مرگ رو بیشتر از گذشته حس می‌کنیم. هر روز خبرهایی می‌شنویم که فلان دوست و آشنا و شخصیت معروف فوت کرده است و دلیل بسیاری از آنها هم کرونا بوده است. 

داشتم به این فکر می‌کردم که آیا قبلا به مرگ فکر کرده‌ام؟ آیا نزدیکی مرگ را حس کرده‌ام؟ جستجویی کردم در وبلاگ خودم و دیدم ۱۰ پست با برچسب مرگ قبلا منتشر کرده‌ام. پست‌ها را مرور کردم. دیدم جای یک پست خالی است: وصیت نامه!

در وصیت نامه چه چیزهایی باید بنویسیم؟ فقط بدهی و طلب مالی و تقسیم مال؟ مگر چقدر پول و اموال داریم که کل زندگی‌مان را خلاصه کنیم در اقتصاد؟

در مدیریت دانش، بحثی داریم به اسم تبدیل کردن دانش ضمنی به دانش صریح. دانشمندان معتقدند که در یک سازمان، باید مدیریت دانش تعریف شود و به کار بسته شود تا کارمندان دانش ضمنی خود که حین کار کسب کرده‌اند را تبدیل به دانش صریح کنند. یعنی چه؟ مثلا کارشناس فروش، تجاربی کسب می‌کند در یک پویش خاص. تجربه خود در مورد آن پویش را جایی ثبت کند، تا اگر روزی آن کارشناس فروش از این سازمان رفت، این تجربه که هزینه آن توسط سازمان داده شده است، برای سازمان باقی بماند و نفر بعدی بتواند از آن استفاده درست کند. اینطور دیگر آزمون و خطاها در آن سازمان کمتر می‌شود.

به راستی ما چقدر دانش ضمنی خود را تبدیل به دانش صریح کرده‌ایم؟ در زندگی دیگر فقط بحث تخصص و شغل نیست. هر کدام از ما بنابر رسالت و مأموریتی که برای خود در دنیا تعریف کرده‌ایم، تجاربی اندوخته‌ایم و دانشی کسب کرده‌ایم. مثلا راجع به زندگی خانوادگی، راجع به تربیت فرزند، راجع به شخصیت‌های بزرگ، راجع به نظام فکری صحیح، راجع به نوع رابطه با مردم، راجع به تخصص خودمان و ...

نوشتن این‌ها در وصیت نامه به نظرتان چقدر خوب است؟ اصلا به نظر شما یک وصیت نامه خوب باید شامل چه موضوعاتی شود؟

یادداشت شخصی

فیلم‌های سینمایی مشاهده شده در ایام کرونا

فیلم‌های سینمایی‌ که طی چند هفته اخیر دیده‌ام به همراه نمره من به آنها. تمام فیلم‌ها ایرانی هستند و عموما در ژانر کمدی و مربوط به سال‌های اخیر.

مطرب: نمره ۰ از ۱۰

دختر شیطان: نمره ۱ از ۱۰

رحمان ۱۴۰۰: نمره ۴ از ۱۰

زندانی‌ها: نمره ۶ از ۱۰

کلوب همسران: نمره ۰ از ۱۰

هزارپا: نمره ۲ از ۱۰

ژن خوک: نمره ۶ از ۱۰

زاپاس: نمره ۷ از ۱۰

یادداشت شخصی

مسابقه داستانک: کلمات علیه کرونا

ویروس منحوس کرونا این روزها در صدر اخبار کشور و حتی جهان است. ویروسی با سرعت انتقال بالا که قرنطینه شدن یکی از راهکارهای جدی برای شکست آن است. در روزهای قرنطینه مصرف رسانه‌ای مردم بالاتر از همیشه است. مطالعه کتاب، تماشای فیلم و پویانمایی، بازی‌های رایانه‌ای و گشت و گذار در رسانه‌های اجتماعی، غالب فعالیت مردم شده است. اما آیا فقط باید مصرف کننده محتوا باشیم؟ آن هم در عصر رسانه‌های دیجیتال؟

سال گذشته مسابقه خودنویس را برای کشف استعدادهای داستان بلند برگزار کردیم. حالا نوبت آن شده است که در دوره جدید نشرسرای خودنویس مشارکت با مردم را مستمرتر از گذشته پیگیری کنیم. در این روزهای کرونایی باید کنار هم باشیم تا بر استرس کرونا که اتفاقا باعث تشدید تلفات آن می‌شود، غلبه کنیم.

مسابقه‌ای ترتیب داده‌ایم که زیر ۱۰۰ کلمه از کرونا بنویسیم. از موقعیت‌های داستانی یا داستانک‌هایی که می‌توان برای کرونا و نحوه مواجهه با آن نوشت. خوشحال می‌شویم اگر بومی‌تر باشد. اگر می‌توانید در مورد شهر و روستای خود بنویسید. در مسابقه خودنویس از ۲۹ استان کشور با ما همکاری کردید، این بار هم کمک کنید که تجربه زیسته در این شرایط سخت را با هم مکتوب کنیم.

منتظر آثار هم شما هستیم. فقط علاوه بر ایمیل، دایرکت اینستاگرام و صفحه ادمین تلگرام که در پوستر آدرس‌های آن‌ها را مشاهده می‌کنید، می‌توانید با هشتک #کلمات_علیه_کرونا نیز در صفحات مجازی به انتشار مطلب اقدام کنید. سعی می‌کنیم که همه آنها را رصد کنیم و در مسابقه شرکت دهیم.

هر روز پس از بررسی محتوای ارسالی، تمامی محتواهای در چارچوب قانون منتشر خواهد شد. پس از پایان فروردین و به یاری خداوند شکست کرونا، به ۳ نفر از بهترین‌ها جوایز ۱ میلیون تومانی، ۷۰۰ هزار تومانی و ۵۰۰ هزار تومانی تقدیم می‌شود. 

یادداشت شخصی

همیشه همین‌قدر نزدیک...

مرگ همیشه همین قدر نزدیک بوده است که در این روزهای شیوع کرونا باورش کرده‌ایم. وقتی حضرت بهجت از این جهان رخت بربست و به دیدار محبوبش رفت، شاید اولین باری بود که از فوت کسی آن همه ناراحت می‌شدم؛ حتی فوت دوست و فامیل و آشنا هم آنقدر برایم گران نبود که در ۲۳ سالگی مرجعم را از دست دادم. از آن روز شاید مرگ برایم جدی شد. اما فقط مرگ بزرگان را ندیده‌ایم. مرگ همسایه، به هلاکت رسیدن ظالمانی چون صدام و شارون، و از سوی دیگر شهادت سرداران و سربازانی چون سلیمانی و مجید شهریاری و ... مرگ دل آزار بنیتای ۸ ماهه به دست کودک‌رباها، زلزله، سیل، کشته‌های جاده‌ای، سقوط هواپیما، بیماری‌ها و ...

مرگ همیشه همین قدر نزدیک بوده است؛ فقط باور نمی‌کردیم نوبت ما هم ممکن است زود باشد. باور نمی‌کردیم سرایت مرگ به ما هم ممکن است سریع باشد. اگر باور می‌کردیم با هر اتفاق ساده‌ای ممکن است مرگ به ما هم سرایت کند، حتما مراقبت می‌کردیم.